کربلا تکرار نمیشود اما عبرتهای آن همیشگی است
صاحبنظران علم حدیث تأکید میکنند که جمله معروفِ «کُلُّ یَومٍ عاشُوراءُ وَ کُلُّ أرْضٍ کَرْبَلاءُ»؛ از جانب معصومین نیست و البته که هیچ رخدادی مانند کربلا نیست و شدت ظلم و جنایت و قساوت از یکسو و غربت و مظلومیت و ایثار و فداکاری از سوی دیگر بیمانند است؛ ضمن اینکه عبارت فوق ناقض حدیث منقول و معتبر از امام مجتبی علیهالسلام خطاب به برادرشان نیز هست که فرمودند: «لایَومَ کیَومِک یا اَباعَبدِالله» اما درسها و عبرتهای عاشورا برای همه عصرها و نسلهاست. حسینیان در هر عصری دنبالهرو سیدالشهدا هستند و یزیدیان نیز از مرام یزید پیروی میکنند.
سال 61 ه.ق: لشگر عمر سعد به زنان و دختران در خیمهها حمله میکنند تا معجر از سر آنها بردارند؛ امروز: یزیدیان زمان در کشورهای غربی دیگر نشسته و میخواهند با فرمان کشف حجاب، همانی کنند که عصر عاشورا یزیدیان کردند و عدهای فریبخورده و غربزده در داخل پیادهنظام و مجری همین مطالبات یزیدیان زمان هستند.
سال 61 ه ق: شمر برای تضعیف بنیه سپاه حسینی اماننامه میآورد تا بخشی از قدرت برتر و امید خاندان پیامبر در خیمهها یعنی حضرت عباس علیهالسلام و برادرانش را با خود ببرد؛ امروز: شیطان بزرگ به دنبال شکار نخبگان علمی و فرهنگی ماست تا جبهه علم و فرهنگمان را تضعیف نمایند.
سال 61 ه ق: ریزشهایی وجود داشت. تعدادی از دعوتکنندگان امام حسین به کوفه، با آمدن ابن زیاد از امام جدا شدند و به طمع یا تهدید به اردوگاه یزیدیان پیوستند. تعداداندکی از همراهان امام نیز تا قبل از رسیدن به کربلا از امام جدا شدند. (البته برخی مدعی هستند که شب عاشورا هم برخی از یاران امام از حضرت جدا شدند که سند معتبری ندارد و برعکس همه همراهان حضرت در شب عاشورا با مطالب خود در محضر سیدالشهدا ابراز همراهی و وفاداری کردند) اما ماجرای ضحاک بن عبدالله خیلی عبرتآموز است. او یکی از یاران امام حسین(ع) بود که علیرغم همراهی با امام در ظهر عاشورا و حتی جنگیدن با سپاه عمر سعد و کشتن چند تن از آنها در شرایطی که تقریباً همه اصحاب امام به شهادت رسیده بودند، خدمت حضرت رسید و عرض کرد: «میدانی که بین من و شما شرطی بود و آنکه از شما دفاع کنم مادام که یـارانـی داشته باشی و چون بییاور شدی و ماندن من برای شما فایدهای نداشت، برای رفتن از میدانِ جنگ آزاد باشم.» امام(ع) فرمود درسـت میگویی، اگر میتوانی برو که از طرف من آزاد هستی.
ضحاک امامش را در اوج غربت و مظلومیت تنها گذاشت و رفت؛ امروز: برخی از انقلابیون دیروز را هرازگاهی میبینیم که به خاطر مطامع دنیایی و یا بیبصیرتی از انقلاب و ارزشهای آن فاصله گرفته و حتی برخی از آنها به دشمن تبدیل و مواردی نیز به لشگر یزید زمان ملحق شدهاند. همراهی رهبر الهی و ماندن در جبهه حق در لحظات سخت، هنر مردان خداست.
سال 61 ه ق: رویشهای زیبایی را در تاریخ شاهد هستیم؛ حربن یزید ریاحی که با بستن راه، مقدمات جنگ با سیدالشهدا را در سپاه عمر سعد فراهم کرد در آخرین لحظات به همراه برادر و پسر و غلامش به لشکر امام حسین علیهالسلام پیوستند.
در شب عاشورا تعدادی از لشگریان عمر سعد که 32 نفر بودهاند به اردوگاه سیدالشهدا پیوستند و در رکاب آن حضرت به فیض شهادت نائل آمدند.
زهیر بن قین که ابتدا از پیوستن به امام اکراه داشت اما نهایتاً با حضرت همراه شد و از فرماندهان لشگر عاشورا بود؛ امروز: رویشهای انقلاب در همه عرصههای نظامی و سیاسی و علمی و فرهنگی و... جلوه میکند. جوانان متعبد و متدین گوی سبقت را از جوانان نسل اول انقلاب ربودهاند و نشانههای آن را در محرم و صفر و اربعین و شبهای قدر و اعتکاف و... شاهد هستیم. رزمندگان نسل جدید غیورانهتر در جبهههای غربت در آنسوی مرزها دلیرانه در مقابل حرامیان میایستند. دانشمندان جوان ما هرروز شگفتی تازهای در عرصه علم و دانش پدید میآورند. زنان و بانوان با حیاء و عفیف کشور در زمینههای مختلف علمی و فرهنگی و ورزشی و... افتخارات بزرگ میآفرینند
سال 61 ه ق: عدهای دین را از سیاست جدا میدانستند. مسلم بن عقیل که به کوفه آمد و همه شیعیان و بزرگان را فراخواند. عبیدالله بن حرّ جعفی گفت که من به عبادت مشغولم و وارد این کارزار نمیشوم. اوضاع کوفه را که متشنج دید، شهر را ترک کرد و در اطراف کوفه خیمهای به پا کرد و مشغول عبادت شد تا اینکه کاروان امام حسین علیهالسلام به آن محل رسیدند. ابتدا فرستاده و سپس سیدالشهدا علیهالسلام شخصاً به محل اسکان او آمد ولی نپذیرفت و نهایتاً به امام پیشنهاد کرد تا اسب و شمشیر باکیفیت خود را در این مبارزه تقدیم کند. سیدالشهدا در پاسخ به او فرمودند که اسب و شمشیرت بدون خودت بهکار ما نمیآید. سرانجام چند سال بعد همین عبدالله بن حر
جعفی به سپاه مصعب بن زبیر پیوست و به جنگ خونخواه حسین علیهالسلام یعنی مختار رفت و در به شهادت رساندن مختار و یارانش شریک شد.
امروز: بارها شاهد بودهایم که برخی از دینداران و برخی علما به هنگام نیاز به حمایتهایشان در برهههای مختلف (بهویژه در فتنه 88 و... حتی امروز و بعد از اهانت میرحسین موسوی به شهدای غریب و مظلوم مدافع حرم) سکوت اختیار میکنند اما در مواقعی ناگهان سیاسی میشوند و با نوشته یا سخن خود بر صورت نظام اسلامی خدشه وارد میکنند. یا همانانی که اسلام سیاسی و انقلابی را نکوهش میکردند و به همین خاطر هم با امام راحل و هم امام خامنهای همراهی نداشتند، حالا تحت پرچم شیعه انگلیسی، به سیاست ورزی (آنهم در مقابل جبهه حق) روی آوردهاند.
سال 61 ه ق: ابن زیاد از روش جاسوسی و نفوذ بهره برد. او غلامی داشت به نام معقل که وقتی دید مسلم در خانههانی بن عروه جلسات پنهانی دارد، او را با مقداری پول نزد آنها فرستاد و با تقدیم کمک مالی اعتماد مسلم و سران نهضت را فراهم کرد بهگونهای که هرروز صبح قبل از همه نزد مسلم میآمد و شبها بعد از همه با مسلم خداحافظی میکرد و تمام اخبار و اطلاعات را به ابن زیاد میرساند.
امروز: بعد از مدتی معلوم شد که برخی از عوامل اصلی تیم مذاکرهکننده هستهای در دولت قبل عامل نفوذی آمریکاییها بودند و اسرار ما را به اطلاع آنها میرساندند. جیسون رضائیان بهراحتی به مقامات ارشد دولت وقت ما نزدیک شد و اطلاعات برای دشمن میبرد. شهید بهشتی و هفتاد و دو نفر از مدیران ارشد نظام توسط یک عامل نفوذی به شهادت میرسند و رئیسجمهور و نخستوزیرمان نیز در فاصلهاندکی توسط نفوذی دیگری به شهادت میرسند و بدتر آنکه نفوذ جریانی نیز در برخی مراکز، امور اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی را در مسیر خواسته دشمنان پیش میبرند
سال 61 ه ق: زمانی که ابن زیاد وارد شهر کوفه شد در نخستین خطبهاش در مسجد مردم را اینگونه تهدید کرد و گفت:
«یزید سرپرستی شهر شما را به من سپرده و به من دستور داده با کسانی که اطاعت و حرفشنوی دارند مثل پدری مهربان باشم ولی باکسانی که مخالفت میکنند و عهد و پیمان میشکنند، با تازیانه و شمشیر جوابشان را خواهم داد». ابن زیاد علاوهبر سخنان تهدیدآمیز و ترساندن مردم، دستور داد همه قبایل، مسئولین و شخصیتها و بزرگان شهر کوفه را به کاخ آوردند و از آنان تعهّد میگرفت تا از او اطاعت کنند. وی در مورد افرادی که به حضورش نمیآمدند، گفت:
اگر کسی نیاید و وفاداریاش را ثابت نکند، ریختن خون او و مصادره اموالش حلال میشود. هر شخصیتی، از هر قبیلهای که باشد اطاعت نکند، او در همان قبیله به قتل خواهد رسید و در مقابل منزلش به دار کشیده خواهد شد! تهدیدهای ابن زیاد کارساز هم بود و برخلاف آنچه که گفته میشود اکثر کوفیان برای رضای خدا به جنگ با امام حسین علیهالسلام آمدند اما نقش تهدید و تطمیع بسیار پر رنگتر بود.
امروز: تهدید روش رایجی برای دشمنان انقلاب اسلامی شده است. از گروهکهایی که ابتدای انقلاب تاکنون تهدید به سرنگونی نظام میکنند تا استکباری که چهل سال است میگوید که همه گزینههایش روی میز است و تا منافقین و بعدها داعش که تهدید به فتح تهران میکردند و ترامپی که میخواست در یک روز پنجاهودو نقطه ایران را هدف حمله قرار دهد. البته عوامل تهدید فقط در خارج نیستند بلکه دنبالهروهای داخلی آنها نیز با ترساندن مردم از جنگ، ایجاد نگرانی در مورد مشکلات ویرانکننده (در صورت عدم سازش با آمریکا) هرروز در حال استفاده از این روش هستند.
سال 61 ه ق: یکی از راهکارهای ابن زیاد برای شکست نهضت حسینی در کوفه و قیام مردم در همراهی مسلم بن عقیل، به شهادت رساندن افراد مؤثر در کوفه بود.
میثم تمّار (از مسلمانان صدر اسلام و موردعلاقه پیامبر و همچنین از یاران امیرالمؤمنین و امام حسن علیهماالسلام) به طرز فجیعی (مثله کردن) به دستور ابن زیاد به شهادت رسید.
مسلم بن عقیل (فرستاده ویژه امام حسین علیهالسلام) دستگیر و در دارالاماره گردن زده شد و یا زنده از بالای دارالاماره به پایین پرت شد تا به شهادت رسید.
هانی بن عروه (از بزرگان و شیوخ کوفه و از اصحاب و یاران امیرالمؤمنین و از همراهان مسلم بن عقیل برای فراهم ساختن مقدمات حضور امام حسین علیهالسلام در کوفه) ناجوانمردانه توسط ابن زیاد به کاخ آورده شد و بعد از مشاجره دستور داد تا در بازار قصابها سر از بدنش جدا کردند.
عبیدالله بن حارث بن نوفل هَمْدانی (از صحابه پیامبر صلی الله
علیه وآله بود و با علی علیهالسلام نیز همراه و در جنگ صفّین حضرت را یاری کرد. در زمان ابن زیاد در کوفه برای امام حسین علیهالسلام از مردم بیعت میگرفت) او را دستگیر کردند و به دستور ابن زیاد در مقابل چشمان قبیلهاش گردن زدند.
عبیداللّه بن عمرو بن عزیز کندی (همواره امیرالمؤمنین را در جنگها یاری میکرد و در دوران امام حسین علیهالسلام نیز با مسلم بیعت کرد) به فرمان ابن زیاد دستگیر و به شهادت رسید.
عبدالاعلی بن یزید کلبی علیمی (سوارکاری شجاع و قاری قرآن و از شیعیان کوفه بود. او به همراه حبیب بن مظاهر از مردم کوفه برای سیدالشهدا علیهالسلام بیعت میگرفتند) پس از شهادت مسلم علیهالسلام، ابن زیاد عبدالاعلی را احضار و با دستور او به شهادت رسید.
عباس بن جعده جدلی (از شیعیان امیرالمؤمنین بود که با مسلم بن عقیل در کوفه بیعت نمود. حضرت مسلم او را بهعنوان یکی از فرماندهان سازماندهی کرده بود که بعد از شهادت مسلم او نیز به دستور ابن زیاد گردن زده شد و به شهادت رسید.)
عماره بن صلخب أزدی (جوانی شجاع و کاردان بود. در کوفه سکونت داشت و با مسلم بن عقیل علیهالسلام بیعت کرد و برای امام حسین علیهالسلام از مردم کوفه بیعت میگرفت و پس از قیام مسلم علیهالسلام به یاری او برخاست) او نیز دستگیر و زندانی شد و پس از شهادت مسلم بن عقیل علیهالسلام، به دستور ابنزیاد در محل قبیلهاش سر از بدنش جدا کردند.
امروز: حذف اصحاب و یاران انقلاب و نظام اسلامی در دستور کار دشمنان قرار داشته است. از ترور ائمه جمعه (شهدای محراب) و بزرگانی چون مطهری و مفتح گرفته تا بمبگذاری در
حزب جمهوری اسلامی و نخستوزیری تا ترورهای متعدد موفق یا ناموفق در سالهای اولیه نظام مقدس جمهوری اسلامی تا ترور شخصیتهای تأثیرگذار علمی در سالهای اخیر همه محصول تفکر ابن زیادهای زمانه است که گمان میکنند با این ترورها انقلاب اسلامی به بنبست میرسد و حالآنکه همانگونه که
امام (ره) فرمود: بکشید ما را ملت ما بیدارتر میشود
سال 61 ه ق: شیوه دیگر ابن زیاد شایعهپراکنی بود که در این امر نتایج خوبی هم به دست آورد. او که از فراخوان مسلم و حضور انبوهی از طرفداران او در اطراف کاخش نگران شده بود، به عدهای دستور داد که در کوفه شایع کنند که لشگر یزید از شام اعزام شده و در راه کوفه است و با ترساندن مردم، آنها را از اطراف مسلم بن عقیل پراکنده کنند. این شایعه کارساز شد بهگونهای که مردم هم دیگر را میترساندند و وحشتزده به یکدیگر از سپاه اعزامی شام، خبر میدادند و حتی زنها از خانه بیرون آمده و دست مردان و برادران و پسرانشان را گرفته و به داخل خانه میبردند
امروز: شایعات در حجم وسیعتر و با وسایل ارتباطی جدیدتری توسط یزیدیان منتشر میگردد. یک روز شایعه میکنند فلان کالا یا فلان ارز قرار است گران شود و موجبات التهاب در بازار را فراهم میآورند. یک روز شایعه میکنند که فلان مقام مسئول حسابهای آنچنانی در خارج از کشور دارد. حتی فراموش نمیکنیم که چگونه شهید مظلوم آیتالله بهشتی را آماج این شایعات و تهمتها قرار دادند. ابزار شایعات حتی در انتخابات هم ورود پیدا کرده است. برای مثال میتوان به شایعه تقلب در انتخابات (سال 88) تا شایعه یک کاندیدا مبنی بر اینکه اگر رقیبم پیروز شود در خیابانها بین زن و مرد دیوار میکشد و اگر دیگری رأی بیاورد جنگ جدیدی بین ایران و آمریکا و یا مزدوران منطقهایاش درخواهد گرفت، اشاره نمود. همین چندی قبل بود که این شایعه مطرح شد: «پسر قرائتی از رانت پدر استفاده کرده و پست مهمی در وزارت کار گرفته» درحالیکه آقای قرائتی اصلاً پسر ندارد.
خدای منان قدری از بصیرت و شهامت و اخلاص و پایداری اصحاب سیدالشهدا را ارزانی فرماید تا در این آزمایشهای سخت و در مسیر حق، در سایه راهبری ولی الهی دچار تردید و یأس و سستی نشویم.