عاشورا، محصول اسارت دین
دین اسلام زمانی که در دست صالحان و عترت طاهره(ع) باشد، دینی آزاد است و میتواند راهنمای مردم به سوی سعادت دنیا و آخرت باشد؛ اما همین دین اسلام با همه عظمتش وقتی در دست اشرار و انسانهای شرور افتاد که اهل نفاق و دورویی هستند، ابزاری برای هوسرانیهای حاکمانی میشود که به نام دین، به غارت آخرت مردم مشغول میشوند.
در انقلاب آغازین پیامبر، گروهی منافق مکی که شمّ سیاسی داشتند خود را به رهبری چسباندند و در نهایت در سقیفه بنیساعده انقلاب پیامبر را مصادره کردند؛ چنانکه امیرمومنان علی(ع) در نامه خویش به مالک اشتر مینویسد: فَاِنَّ هَذَا الدِّینَ قَدْ کَانَ اَسِیراً فِی اَیْدِی الْاَشْرَارِ یُعْمَلُ فِیهِ بِالْهَوَی وَ تُطْلَبُ بِهِ الدُّنْیَا؛ این دین اسیر دست اشراری شد که با هواهای نفسانی عمل میکردند و با دین، دنیا میجستند.(نهجالبلاغه، دشتی، ج 1، ص 296)
علامه طباطبایی بر این باور است که نفاق تنها به سبب سلطه حاکمیت نیست که برخی را به سوی دورویی سوق میدهد، بلکه گاه به سبب اهدافی است که افراد را به سوی رهبر میکشاند، چنانکه شم سیاسی منافقان مکه و اقتدار آینده دین اسلام موجب شده بود بیآنکه ایمانی به اسلام داشته باشند، جزو مسلمانان در آیند.(ترجمه المیزان، ج 19، ص 486)
وقتی دین اسیر سقیفه شد، همه بلایا بر سر اسلام و مسلمین آمد، چنانکه عاشورا تنها یکی از آثار شوم اسارت دین است. ملاصدرا مینویسد: قتل حسین بن علی بن ابیطالب(ع) یوم السقیفهًْ؛ امام حسین(ع) روز سقیفه به شهادت رسید.(رساله سه اصل، ص 122)
اصولا از نظر امامان معصوم(ع) مردم دنبال دنیا میروند و دین لقلقه زبانشان است؛ در اینباره امام حسین(ع) میفرماید: إنَّ الناسَ عَبیدُ الدُّنیا و الدِّینُ لَعقٌ على ألسِنَتِهِم یَحوطُونَهُ ما دَرَّت مَعائشُهُم، فإذا مُحِّصُوا بالبلاءِ قَلَّ الدَّیّانُونَ؛ همانا مردمان بنده دنیایند و دین لقلقه زبان آنهاست و هرجا منافعشان به وسیله دین بیشتر تأمین شود زبان مىچرخانند و چون به وسیله بلا آزموده شوند آنگاه دینداران اندک میشوند.(تحفالعقول، ص 245)
وقتی با سقیفه روح دین از دین خارج شد، بهطور طبیعی مردم دنبال سازندگان سقیفه رفتند و مطیع شاهان و دنیا شدند؛ چنانکه امیرمومنان علی(ع) نیز میفرماید: اِنَّمَا النَّاسُ مَعَ الْمُلُوکِ وَ الدُّنْیَا؛ مردم با شاهان و دنیا هستند.(نهجالبلاغه، دشتی، ج 1،
ص 220)