روزنامه اصلاحطلب کشتن جنین را نشانه زنان پیشرو عنوان کرد!
سرویس سیاسی-
گاهی هم قانون منع سقط جنین در آمریکا به شدت اصلاحطلبان را ناراحت و عصبانی میکند به شکلی که در شماره قبلی روزنامه شرق میخوانیم: «حکم دیوان عالی آمریکا درباره لغو سقط جنین و واگذاری آن به رأی ایالتی، جامعه آمریکایی خاصه جمعیت زنان این کشور را غافلگیر کرده است. زنان آمریکایی تصور نمیکردند چیزی را که به صورت قانونی و رسمی به دست آوردهاند، پس از ۵۰ سال و با رأی چند قاضی ماترک ترامپ در دیوان عالی از دست بدهند. اما موضوع حق سقط جنین هیچوقت مسئلهای تمامشده در آمریکا نبوده و همواره یکی از سوژههای جنجالی و موضوع کشمکشهای سیاسی میان جمهوریخواهان مخالف و دموکراتهای موافق حق سقط جنین بوده است.»
در ادامه این نوشتار میخوانیم: «اگر ۵۰ سال پیش دموکراتها و جامعه زنان پیشروی[!!] آمریکایی برنده جدال حق سقط جنین بودهاند، حالا جمهوریخواهان، زنان و دیگر شهروندان سنتی آمریکایی برنده این مواجهه اجتماعی-سیاسی شدهاند. این اتفاق باعث شده جامعه آمریکایی متعلق به هر دو طیف واکنش نشان دهد و کف خیابان اعتراض یا حمایت خود را مطرح کند. در کنار این وقایع، رسانههای آمریکایی و غیرآمریکایی هم سعی میکنند عواقب حکم جدید دیوان عالی مبنی بر واگذاری حق سقط جنین به ایالتها و ممنوعیت عمومی آن را بررسی کنند.»
چنانکه خواندید کشتن جنین از نظر روزنامه موسوم به اصلاحطلب نشانه زنان پیشرو است. نکته به شدت تاسفآور این است که این روزنامه مدعی اصلاحطلبی که عنوان شرق را به اشتباه بر آن نهادهاند در حالی که تمام نگرانی این روزنامه برای غربیهاست از تصویب منع قانون سقط جنین در آمریکا شدیدا نگران سلامتی زنان آمریکایی شده که با منع سقط جنین به روشهای سنتی سقط جنین روی میآوردند. حالا اگر در اطراف کشورمان مثلا در یمن جان هزاران زن بیگناه بر اثر بمبهای غربی گرفته شود کک جماعت غربگرایان هویت باخته هم گزیده نمیشود.
چرا مجلس در برابر دروغپراکنیهای اصلاحطلبان علیه طرحها خاموش است؟!
روزنامههای طیف موسوم به اصلاحطلب در خیانتی آشکار نسبت به اقشار مختلف مردم و به خصوص کودکان و نوجوانان زیست مجازی آنها را در فضای مجازی یله و رها و بیقانون میخواهند. همه اینها در حالی است که از آمریکا و اروپا تا کشورهای شرق دور نظیر ژاپن و کره جنوبی و حتی کشورهای کوچکی نظیر کویت و گوام برای فضای مجازی قانون تصویب کردهاند اما به واسطه لجن پراکنیهای اصلاحطلبان که منافع حزبی شان در گرو بیقانونی فضای مجازی است در کشورمان قانونی برای فضای مجازی نداریم.
در تازهترین لجنپراکنی این طیف در روزنامه شرق گزارشی منتشر شده که در آن آمده: «زمزمههای بررسی طرح موسوم به «صیانت از فضای مجازی» اوایل تیر 1400 در مجلس یازدهم به گوش رسید؛ موضوعی که از همان ابتدا با مخالفت جدی و واکنش منفی افکار عمومی و بخشی از مسئولان و نمایندگان مجلس مواجه شد.»
اینکه این طرف در افکار عمومی با واکنشی منفی مواجه شد به دلیل دروغهایی بود که این طیف در میان جامعه آنها را پراکنده کرد. این جماعت پیش از این با ذکر دروغهایی مانند بسته شدن شبکههای اجتماعی و... به ترساندن مردم پرداختند. به صورت کلی میتوان گفت شیوه ترساندن مردم یکی از پرکاربردترین شیوههای زشت و زننده اصلاحطلبان است که در مواقع دیگری نظیر انتخابات و به منظور ترورشخصیت نامزدانتخاباتی رقیب توسط آنها به کار گرفته میشود.
در ادامه این نوشتار میخوانیم: «بههمیندلیل به منظور بررسی بازخوردهای منفی طرح فوق، کلیات آن با شش ماه تأخیر به تصویب مجلس رسید. البته از آنجایی که موافقان طرح فوق اصرار به تصویب این طرح داشتند؛ اما نمیخواستند هزینه مستقیم آن را بپردازند، رأی به اصل هشتادوپنجی شدن قانون اساسی درباره طرح فوق دادند؛ یعنی قرار شد طرح صیانت به کمیسیون مشترک سپرده شود تا اعضای آن به جای کلیت مجلس درباره طرحی با این سطح از اهمیت که البته مورد انتقاد جدی جامعه است، پشت درهای بسته تصمیمگیری کند؛ اما پس از انتقادات جدی افکار عمومی در فضای مجازی و واقعی 160 نماینده در نامهای اعتراضی به رئیسمجلس از او خواستند طرح فوق از اصل 85 و بررسی در کمیسیون مشترک خارج شده و در صحن علنی و در معرض دید عموم به رأی گذاشته شود.»
به راستی چرا چند روزنامه و سایت چنین منافع ملی را به بازی میگیرند و انتشار دروغ جامعه را میترسانند و آب از آب هم تکان نمیخورد؟! چرا مجلس با احصاء دروغهایی که در رسانههای وابسته به این جریان منتشر شده و یحتمل باز هم منتشر میشود شکایت به عدلیه نمیبرد؟! و چه چیز بهتر از این روش تا به واسطه بررسی آنها در یک دادگاه دروغ سازان، دروغ پردازان و ناشران دروغ رسوا شوند.
صیانت از امید و سفرهای مردم، فقط دوره مدیریت اصلاحطلبان!
روزنامه اعتماد روز گذشته در مطلبی به قلم یکی از فعالین سیاسی مدعی اصلاحطلبی نوشت: «بعد از آزادسازی نرخ ارز فشار اقتصادی ناشی از تورم لجام گسیخته، آه از نهاد مردم بلند کرده است، با توجه به روند مذاکرات احیاي برجام چشمانداز امیدبخشی برای رفع تحریمها به چشم نمیآید و در یک کلام مهمترین دغدغه شهروندان ایران این است که آیا فردا و فرداها میتوانند از عهده تامین معاش روزانه خود بر آیند یا نه؟ به بیان روشنتر، تورم لجامگسیخته یعنی کوچک شدن بیامان سفرههای مردم، یعنی فقدان امنیت در زندگی امروز و آینده؛..وظیفه مجلس و دولت و حاکمیت که حالا در یکدستی کامل بسر میبرند، در چنین شرایطی صیانت از سفرههای مردم و امید آنان است.»
ادعای این روزنامه اصلاحطلب در حالی است که یک سال قبل در همین روزها، بحران قتل عام کرونا در کشور در حال فوران بود اما دولتمردان وقت مورد حمایت آنها (ربیعی و روحانی و...) ادعا میکردند تا مشکل برجام و FATF حل نشود، امکان واردات واکسن وجود ندارد و واکسن سوهان قم نیست که به سادگی بشود وارد کشور کرد(!) دولت روحانی با همین دست فرمان، در حالی به پایان آمد که کشتار روزانه کرونا به ۷۰۹ نفر رسیده بود و اگر دو ماه دیگر بیتدبیریها ادامه پیدا میکرد، قطعا این تلفات دو برابر هم میشد. یک سال پس از آن بحران و در حالی که جان مردم در کنار کسب و کارهای تعطیل شده در معرض نابودی قرار داشت، اهتمام به واردات انبوه واکسن و واکسیناسیون موفق شده تا آمار قربانیان روزانه به نزدیک صفر برسد و اصلا مردم یادشان برود که همچو بحرانی هم در کشور وجود داشته است. اگر این صیانت از امید و زندگی مردم نیست، لابد رساندن آمار قربانیان به بالای ۷۰۰ نفر و زبان دشمنان ملت ایران را دراز کردن است! شاید هم مراد از صیانت از امید و زندگی مردم، بر جا گذاشتن کسری بودجه ۴۵۰ هزار میلیارد تومانی، بدهکاری سنگین ۱۵۰۰ هزار میلیارد تومانی، نقدینگی ۴۰۰۰ هزار میلیارد تومانی (نه برابر شده)، تورم ۶۰ درصدی، حراج ۶۰ میلیارد دلار ذخیره ارزی و منفی کردن بودجه ارزی سال ۱۴۰۰ در همان چهار ماه اول، ۸ برابر کردن قیمت ارز، تعطیلی کارخانهها، تبدیل کشور خودکفا به واردکننده گندم، نساختن پالایشگاه و نیروگاه منطبق بر منویات غرب، و دو برابر کردن تحریمها با وجود واگذاری یا تعطیلی ۹۵ درصد برنامه هستهای است.
هویت اصلاحطلبی، غیرکاربردی و نماد عدم توانایی درک و تشخیص شده است
روزنامه ابتکار در مطلبی با عنوان «لزوم نگاه متفاوت به اصلاحطلبی» نوشت: «اصلاحات در صادقانهترین حالت، مبتنی بر خطای درک، تشخیص و تحلیل عرصه سیاسی است و به همین دلیل کاربردی، توان ایجاد تحولات بنیادی به منظور بهبود شرایط پر چالش کشور را نخواهد داشت.»
در این مطلب آمده است: «پر بیراه نیست اگر عملکرد و شرایط فعلی اصلاحطلبان را همانند والدینی که سالها در فرزندان خود امید به زیستی بهتر ایجاد کرده، اما به دلیل ناتوانی، فرزندان خود را با انبوهی از چالشهای ناامیدکننده رها کرده و در کنجی نظارهگر درد و رنج فرزندان خود هستند، تلقی کنیم.»
ابتکار نوشت: «برونرفت از شرایط پرچالش و ناامیده کنند نیازمند فعل(افعال) سیاسی است. بخش قابل توجهی از اصلاحطلبان توانایی، اراده، تخصص و شجاعت فعل سیاسی را ندارند. هویت اصلاحطلبی غیرکاربردی و تا حدی نماد عدم شجاعت، رویاپردازی، عدم توانایی درک و تشخیص و تحلیل بومی عرصه سیاسی و... میباشد.»
گفتنی است اصلاحطلبان بارها اعتراف کردهاند که به دلیل عملکرد دولت روحانی و حمایت بیقیدوشرط از وی پایگاه اجتماعی خود را از دست دادهاند. بازندگان سیاسی انتخابات اخیر دولت، مجلس و شوراهای شهر که در 8 سال دولت روحانی بر پستهای مدیریتی تکیه زدند اکنون با بحرانهایی مانند اختلافهای درون تشکیلاتی، خلأ تئوریک و ضعف پایگاه اجتماعی دستوپنجه نرم میکنند.