مزاحمتهای اجتماعی از منظر قرآن
حبیب موسیوند
اذیت و آزار دیگران بهویژه زنان و کودکان در جامعه و به خصوص در کوی و برزن از پدیدههای ناهنجار اجتماعی است که باید علل و عوامل و آثار آن شناخته و راهکارهای برونرفت و یا درمان و پیشگیری آن فراهم آید. نویسنده در این مطلب دیدگاه قرآن را درباره این موضوع واکاوی کرده است.
***
مزاحمتهای اجتماعی و احکام آن
مزاحمت به معنای دشواری و مشقت است و در اصطلاح «انجام حرکات و افعال غیر متعارفی است که باعث به وجود آمدن مشقت برای دیگران میشود.» مزاحمت در قانون مجازات اسلامی به ٢ دسته مزاحمت برای اشخاص و مزاحمت ملکی تقسیم میشود.
مزاحمت برای اشخاص از طریق الفاظ و حرکات مخالف حیثیت و عرف جامعه ایجاد میشود و یا در شکل ایجاد مزاحمت تلفنی بروز میکند. همچنین مزاحمت به وسیله قدرتنمایی و تهدید دیگران با چاقو و سایر سلاحهای دیگر نیز در زمره مزاحمت برای اشخاص محسوب میشود.
نوع دیگر از مزاحمتها همان مزاحمت ملکی است. در این حالت فرد مزاحم، بدون داشتن حق مالکیت، ملک دیگری را تصرف میکند یا مانع استفاده مالک از ملک یا حق خود میشود.
در قانون تعاریف گوناگونی از مزاحمت برای اشخاص و مجازات آن وجود دارد، با این همه طبق ماده ۶١٩ قانون مجازات اسلامی هر کس در اماکن عمومی و یا معابر، متعرض یا مزاحم اطفال یا زنان شود یا با الفاظ و حرکات مخالف شئون و حیثیت به آنان توهین کند به حبس از ٢ تا ۶ ماه و ٧۴ ضربه شلاق محکوم خواهد شد.
درخصوص مزاحمت تلفنی ماده ۶۴١ قانون مجازات اسلامی این چنین بیان میکند: هرگاه کسی به وسیله تلفن یا دستگاههای مخابراتی دیگر برای اشخاص ایجاد مزاحمت کند، علاوه بر اجرای مقررات خاص شرکت مخابرات، به حبس از یک تا ۶ ماه محکوم خواهد شد.
ایجاد مزاحمت به وسیله چاقو و سلاحهای دیگر جرم محسوب میشود و ماده ۶١٧ قانون مجازات اسلامی آن را این گونه تعریف میکند: هرکس به وسیله چاقو و یا هر نوع اسلحه دیگر تظاهر یا قدرتنمایی کند یا آن را وسیله مزاحمت اشخاص، اخاذی و تهدید قرار دهد، یا با کسی گلاویز شود، در صورتی که از مصادیق محارب نباشد به حبس از ۶ ماه تا ٢ سال و ٧۴ ضربه شلاق محکوم خواهد شد.
عموما وقتی سخن از مزاحمت اجتماعی به میان میآید، مصداق روشن آن مزاحمتهای خیابانی نسبت به زنان و دختران به ذهن متبادر میشود که در این مطلب نیز محور عمده بحث در اینباره است. همچنین، زورگیری، مالربایی و مانند آن هم مصداقی از مزاحمت اجتماعی بشمار میرود.
مزاحمت، مصداقی از اذیت و آزار دیگران
در آیات قرآن موضوع مزاحمت در قالب اذیت و آزاررسانی به دیگران مورد توجه قرار گرفته است. اذیّت، معادل عربى «آزردن» و «رنجه شدن» و به معناى ضرر دنیایى یا اخروى است که به جسم یا روح مىرسد.(مفردات الفاط قرآن کریم، راغب اصفهانی، ذیل واژه اذی)
در قرآن غیر از واژه «اذى»، واژگانی دیگر چون «اُفّ»، «لاتنهر»، «سوء»، «کفّ أیدى» برای بیان همین مفهوم اذیت و آزار به کار رفته است.
از نظر قرآن هر گونه اذیت دیگران، حرام و گناه است. خداوند در آیه ۵۸ سوره احزاب میفرماید: وَالَّذِینَ یُؤْذُونَ الْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَاتِ بِغَیْرِ مَا اکْتَسَبُوا فَقَدِ احْتَمَلُوا بُهْتَانًا وَإِثْمًا مُّبِینًا؛ کسانى که مردان و زنان مؤمن را بىآنکه مرتکب عمل زشتى شده باشند آزار مىرسانند، قطعاً تهمت و گناهى آشکار به گردن گرفتهاند.
در این آیه هر گونه اذیت و آزاررسانی به عنوان بهتان و گناه آشکار معرفی میشود و در آیه ۲۳ سوره اسراء از آزاررسانی والدین حتی با کلمه اف گفتن منع شده است.
خداوند در آیات بسیاری گزارش میکند که پیامبران در طول تاریخ توسط اقوام خویش مورد آزار زبانی و رفتاری قرار گرفتهاند.(انعام، آیه ۳۴؛ ابراهیم، آیات ۹ و ۱۲)
اذیت و مزاحمت زنان در طول تاریخ
در آیات قرآن بهویژه به مسئله اذیت و آزار زنان اشاره شده است. چنان که بیان شد، خداوند در آیه ۵۸ سوره احزاب بهصراحت از آزار رسانی و مزاحمت نسبت به زنان و مردان مومن به عنوان گناه و بهتانی آشکار یاد میکند و از آن پرهیز میدهد.
براساس گزارشهای تاریخی مزاحمت نسبت به زنان همواره وجود داشته است؛ از همین روست که آیات قرآنی به مسئله مزاحمت برای زنان توجه داده است.
در برخی روایات نیز آمده است که در مدینه از سوی برخی از مردان تعرضاتی نسبت به زنان و دختران وجود داشته است که از جمله میتوان به این حکایت اشاره کرد. در منابع روایی و تاریخی آمده است که مردی به نام «خالد» زن جوانی را در کوچههای مدینه دید و از سر هوس و شهوت، به زور او را گرفت و بوسید. زن، ناراحت و خشمگین خدمت پیامبر رسید و به خاطر این ماجرا، از خالد شکایت کرد.
رسول خدا (ص) کسی را به دنبال خالد فرستاد. وقتی آمد، پیامبر حقیقت را از وی جویا شد. خالد به گناه خود اعتراف کرد و سپس گفت: «اگر زن میخواهد قصاص کند حرفی نیست، بیاید قصاص کند (و او هم مرا ببوسد.)»
از حرف خندهدار خالد، پیامبر و یارانش به خنده افتادند. آنگاه حضرت رو به خالد کرد و فرمود: «آیا دیگر این کار را نمیکنی؟» خالد عرض کرد: «نه، به خدا قسم دیگر این کار را نمیکنم ای رسول خدا» و به این تعهد، پیامبر خالد را بخشید.(لبخند ستارهها، نوشته غلامرضا حیدری ابهری؛ بحارالانوار، ج ۱۶، صص ۲۹۵-۲۹۶، دار إحياء التراث العربي، بيروت، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق).
علل و عوامل مزاحمت و آزارسانی به زنان
علل و عوامل متعددی برای این ناهنجاری اجتماعی قابل ذکر است. در آیات قرآنی مهمترین علل و عواملی که برای مزاحمتها و آزاررسانی به زنان و دختران بیان شده است، عبارتند از:
1- بیماردلی: نخستین و اصلیترین عامل در تعرضات و مزاحمتهای مردان نسبت به زنان بیماردلی مردان است. خداوند در آیه ۵۹ و ۶۰ سوره احزاب میفرماید: اى پیامبر، به زنان و دخترانت و به زنان مؤمنان بگو: «پوششهاى خود را بر خود فروتر گیرند. این براى آنکه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند به احتیاط نزدیکتر است، و خدا آمرزنده مهربان است. اگر منافقان و کسانى که در دلهایشان مرضى هست و شایعهافکنان در مدینه، از کارشان باز نایستند، تو را سخت بر آنان مسلط مىکنیم تا جز مدتى اندک در همسایگى تو نپایند.
2- بیحجابی یا بدحجابی: از دیگر عواملی که عامل مزاحمتها نسبت به زنان است، بیحجابی و یا بدحجابی است که مردان هرزه و بیماردل را به سوی زنان میکشاند. پس این خود زنان هستند که به عنوان عاملی برای جذب مزاحمان به سوی خود عمل میکنند. از قدیم گفتهاند: درختی که کرم نداشته باشد، دارکوبی بر آن نمینشیند و نوک نمیزند. در حقیقت بیحجابی و بدحجابی زنان، عاملی مهم در گرایش و جلب و جذب مزاحمان به سوی آنان است. این مطلب در همین آیات پیشین به خوبی آشکار است.
3- شناختگی و معروف شدن و خودنمایی: در آیات فوق به یک نکته مهم دیگر نیز اشاره شده و آن اینکه شناخته شدن عاملی برای جلب و جذب مزاحمان است. زنانی که دارای حجاب و پوشش هستند، نه تنها زیباییهای آنان چون گوهری در صدف نهان است، بلکه شخص قابل شناسایی نیست. همین شناخته نشدن، دژ استواری برای زنان است. زن ناشناخته به سبب حجاب، در امنیت قرار میگیرد؛ زیرا مزاحمان نمیدانند که پس این حجاب کیست و چه توانایی یا اسلحهای را نهان داشته است. از همین رو، از چنین زنانی اجتناب میکنند و دستکم ترس و واهمه دارند و متعرض آنان نمیشوند. اما اگر زنی بیحجاب یا بدحجاب باشد با این کارش خودنمایی میکند و دیگران را به سوی خود جلب و جذب مینماید.
4- نگاه و چشمچرانی: از دیگر علل و عواملی که موجب مزاحمتها نسبت به زنان است، نگاه به زنان و در مرتبه بالاتر چشم چرانی است. مردی که چشم خود را پایین میاندازد تحت تاثیر زنی قرار نمیگیرد و شیطان او را وسوسه نمیکند، اما اگر چنین نباشد شیطان او را وسوسه میکند؛ زیرا به هر حال، زیبایی زنی موجب شگفتی او میشود و دلش را میلرزاند و زمینه مزاحمت ولو با نگاههای تیز و تند را فراهم میآورد و او را چشم هیز میگرداند. هیز شدن مردان به سبب شگفتآوری زیبایی زنی یا زنانی اتفاق میافتد. البته برخی از مردان به سبب چشمچرانی مزاحمت کلامی و نگاهی و رفتاری و مانند آن را خواهند داشت.
خداوند در آیه ۳۱ سوره نور میفرماید: و به زنان مومن بگو که چشمان خویش فروگیرند و شرمگاه خود نگه دارند و زینتهای خود را جز آن مقدار که پیداست آشکار نکنند و مقنعههای خود را تا گریبان فرو گذارند و زینتهای خود را آشکار نکنند، جز برای شوهر خود یا پدر خود یا پدر شوهر خود یا پسر خود یا پسر شوهر خود یا برادر خود یا پسر برادر خود یا پسر خواهر خود یا زنان همکیش خود، یا بردگان خود، یا مردان خدمتگزار خود که رغبت به زن ندارند، یا کودکانی که از شرمگاه زنان بیخبرند و نیز چنان پای بر زمین نزنند تا آن زینت که پنهان کردهاند معلوم شود. ای مؤمنان همگان به درگاه خدا توبه کنید، باشد که رستگار گردید.
همچنین خداوند در آیه ۳۰ سوره نور میفرماید: ای پیامبر! به مردان مومن بگو: «چشمهایشان را از نگاه حرام فرو کاهند و دامانشان را در امور جنسی حفظ کنند. که این برای آنان پاککنندهتر و رشدآورتر است، چرا که خدا به آنچه با زیرکی انجام میدهند آگاه است.»
درباره داستان نزول آیه این گونه حکایت شده که جوانی از مسلمانان انصار مدینه، با زنی رو به رو شد. میگویند زنان در آن زمان مقنعه خود را پشت گوشها قرار میدادند و طبیعی است که صورت، گردن و مقداری از سینه آنان نمایان میشد. آن جوان در حال راه رفتن به آن زن چشم دوخت تا اینکه صورتش به دیوار خورد و در اثر چیز تیزی که در دیوار بود، صورتش شکافت و خون بر لباس و سینه اش ریخت.او ناراحت شد و به همان صورت خدمت پیامبر (ص) رسید و ماجرا را نقل کرد. در این هنگام فرشته وحی فرود آمد و آیه فوق را نازل کرده و به مردان مومن دستور داد که از چشم چرانی دوری کنند و سپس در آیه ۳۱ به زنان دستور حجاب داد.(تفسیر صافی، ج ۳، ص ۴۳۰)
پس باید گفت که برای حفظ جامعه از مزاحم و مزاحمان باید به هر دو طرف توجه داشت؛ به مردان گفته شود که چشم فروهشته دارند و حجاب چشم داشته و از چشمچرانی بلکه حتی نگاه اجتناب کنند و زنان گفته شود حجاب را مراعات کنند و به خودنمایی نداشته باشند.
عواقب چشمچرانی
از نظر آموزههای اسلامی، «چشم چرانی» و نگاه به نامحرم گذرگاه ورود به منجلاب انحرافات و فساد جنسی است. نگاههای آلوده، تخم شهوت را در دل بارور ساخته، صاحبش را به فتنه و انحراف مبتلا میکند. حضرت امام صادق(ع) فرمود: «اَلنَّظرَهُ بَعْدَ النًّظرَهِ تَزرِعُ فی الْقَلبِ الشَّهْوَهَ وَ کَفی بِها لِصاحِبِها فِتْنَه؛ چشم چرانی، تخم شهوت را در دل میکارد و چنین کاری برای نگاهکننده کافی است که منشأ فتنه شود». (روضه المتقین، ج ۹، ص ۴۳۴)
نگاه کردن به ناموس دیگران، خواست شیطان است. چشمی که تیرهای آلوده نگاه را به نامحرمان پرتاب میکند، محل کمین شیطان است. شیطان از کمان چشمهای او ناموس دیگران را نشانه میگیرد. پیامبر خدا(ص) فرمود: «النَّظَرُ سَهمٌ مَسْموُمٌ مِنْ سِهامِ اِبلیسَ؛ نگاه (به نامحرم) تیز زهرآلودی از تیرهای شیطانی است». (بحارالانوار، ج ۱۰۱، ص ۳۱) امیرمؤمنان(ع) فرمود: الْعُیونُ مَصائِدُ الشَّیطانَ؛ چشمها، کیمنگاههای شیطان است. پس باید مراقب چشمان خویش باشیم، تا شیطان از آن برای تخریب ایمان ما و ناموس مردم استفاده نکند. (همان، ص 40)
5. شیرین سخنی: طنازی و ناز و عشوه کردن موجب میشود تا مزاحمان به سوی زنان کشیده شوند، لذا زنان باید از شیرین سخنی اجتناب کنند. خداوند در آیه ۳۲ سوره احزاب میفرماید: اى همسران پیامبر، شما مانند هیچ یک از زنان دیگر نیستید، اگر سَرِ پروا دارید پس به ناز سخن مگویید تا آن کس که در دلش بیمارى است، طمع ورزد و گفتارى شایسته گویید.
راهکارهای درمان
قرآن و روایات درباره این پرسش که چگونه میتوان از گسترش و وقوع مزاحمتها جلوگیری کرد، راهکارهای درمان و پیشگیری و مبارزه چیست، به علل و عوامل ایجادی آن اشاره و توجه میدهد. در حقیقت اگر علل و عامل امری شناخته شود میتوان از همان راه پاسخ شایسته و مناسبی به این پرسشها داد. اگر علل و عوامل مهم و اساسی بیشترین مزاحمتها امور پیش گفته است، باید کاری کرد که این عوامل از میان برود یا کاهش یابد.
بر همین اساس باید گفت پوشش و حرکات مناسب خانمها برای جلوگیری از ایجاد مزاحمت برای آنان در معابر وخودداری از رفت و آمد در محیطهای خلوت و ناامن راهی برای کاهش این گونه مزاحمتهاست.
البته از آنجا که بیماردلی بسیاری از افراد به سادگی قابل درمان نیست، زنان میتوانند با دژ مستحکم حجاب به مقابله با این بیماردلان بروند؛ زیرا این بیماردلان انسانهایی ترسو هستند و مسئله ناشناختگی،حریمی است که آنان را از ایجاد مزاحمت دور نگه میدارد.
درباره مردم عادی نیز باید گفت که چشم فروهشتن و تاکید بر این امور میتواند به عنوان عامل بازدارنده عمل کند. پرهیز از عشوهگری و طنازیهای رفتاری و کلامی و ترک خودنمایی نیز بسیار راهگشا و موثر است.
ذکر این نکته نیز لازم است که در برابر پدیدههای ناهنجار اجتماعی تنها کارهای فرهنگی صرف، نمیتواند بازدارنده و سازنده باشد؛ بلکه باید در کنار فرهنگ سازی به مجازاتهای بازدارنده نیز توجه داشت. همان طوری که برای فرهنگ سازی درباره اعمال مقررات راهنمایی و رانندگی مانند بستن کمربند و پشت خط عابر پیاده و یا چراغ قرمز ماندن، فرهنگ سازی تنها بازدارنده نیست بلکه باید اعمال قانون و مجازات و کیفر هم در کنار آن صورت گیرد، در مسئله برخورد با پدیده ناهنجار مزاحمتهای اجتماعی نیز باید قوانین و کیفرهای قانونی وضع و اعمال شود. در همین رابطه ماموران مجری نظم و اجرای قانون، میتوانند با شناسایی افرادی که ایجاد مزاحمت برای آنان به یک عادت تبدیل شده است و با مجازات آنها محیط جامعه را امن کنند.
آثار و پیامدهای مزاحمت
مزاحمتها و اذیت و آزارها دارای آثار چندی است. از نظر آموزههای قرآنی، اذیت و آزار رسانی گناهی آشکار و عملی حرام است و برخی از آنها افزون بر اینکه گناه هستند بلکه به عنوان جرم دارای احکام جزایی و کیفری هم میباشد. به عنوان نمونه در روایات برای متلک و اقسام آن مجازاتهایی وضع شده که در منابع فقهی به آن اشاره شده است.
برای مزاحمتهای رفتاری نیز مجازاتها و کیفرهایی در قوانین اسلام و حتی قوانین موضوعه مدنی در قانون مجازات اسلامی بیان شده است.
مزاحمتها و اذیت و آزارها پیامدها و آثار روانی فردی و اجتماعی بسیاری به دنبال دارد که از جمله آنها میتوان به بیاعتمادی عمومی نسبت به امنیت اجتماعی، ترس و واهمه از حضور در جامعه و گوشه گیری، افسردگی و مانند آنها اشاره کرد.