kayhan.ir

کد خبر: ۲۴۳۳۳۷
تاریخ انتشار : ۲۲ خرداد ۱۴۰۱ - ۱۹:۳۱
یادی از روحاني شهيد حسين فدائي

فدايـــي اســـلام

 
آخرين باري كه ديدمش هنگامي بود كه پوتين‌هايش را مي‌پوشيد.
هرچه اصرار كردم كه الان موقع پاتك دشمن است و خط خيلي شلوغ است و نرويد، فايده نداشت كه نداشت. اصرار داشت كه خودش برود و از نزديك نيروهايش را فرماندهي كند.
يكي ديگر از بچه‌ها رسيد و پاهاي حسين را بغل كرد و بوسيد و خواست مانعش شود تا نرود اما اصرارهاي او هم فايده نداشت.
حسين تصميم خودش را گرفته بود. ماشين نبود، با موتور رفت و ديگر هم برنگشت.
او خودش بهتر مي‌دانست كه عازم كجاست.
***
روحاني شهید طلبه جان برکف و مبارز حسین فدائی اسلام در سال 1343 مطابق با نیمه شعبان المعظم و در روز میلاد مبارک و مسعود مولایش؛ امام زمان (عج) در خانواده‌ای مذهبی به دنیا آمد.
شهید معظم از همان اوان کودکی با هوش و شجاع بود و اوقات فراغت خود را درجلسات آموزش قرآن و مجالس ذکر ابا عبدالله الحسین‌(ع) می‌گذراند و از سن هفت سالگی نماز می‌خواند. او تنها فرزند پسر خانواده بود و خیلی دلسوز خانواده بود و با محبت و خوش اخلاق بود و همواره تبسمی بر لب داشت.
شهید عزیز دوران تحصیلات خود را با نمرات عالی و با موفقیت تمام پشت سر گذاشت. سال اول دبیرستان بود که انقلاب شدت گرفت. او در تظاهرات‌ها و راهیپمائی‌ها شرکت فعال داشت و بعد از پیروزی انقلاب فعالیت‌های خود را بیشتر کرد و در انجمن اسلامی زعیم و انجمن اسلامی دبیرستان ولی عصر (عج) فعالیت چشمگیری داشت و بیشتر وقت خود را از انجمن اسلامی برای فعالیت‌های تبلیغی می‌گذراند.
شهید بزرگوار خود را ملزم به اتيان مستحبات و ترک مکروهات کرده بود و همواره در دعاهای کمیل و نماز جمعه شرکت می‌کرد. نیمه شب‌ها؛ آهسته از خواب بیدار می‌شد و با معبود خویش به راز و نیاز می‌پرداخت.
شهيد حسين فدايي پس از گذراندن دوران متوسطه عمومی به راهنمایی دوستانش به فکر ادامه تحصیلات در حوزه علميه افتاد.
وي با وجود اینکه خود را در دو راهی انتخاب حوزه یا دانشگاه مي دید و با وجود اینکه اگر می‌خواست به دانشگاه راه پیدا کند می‌توانست به مقصود خود برسد، لکن حوزه را بر دانشگاه ترجیح داد و با انتخاب حوزه کوله بارش را بست و به سوی قم شهر خون و قیام حرکت کرد و در مدرسه مبارکه رضویه‌(ع) مشغول به تحصیلات حوزوی شد.
شهید بزرگوار حسين فدايي قبل از آمدن به قم در جبهه‌هاي نبرد حق علیه باطل شرکت جسته بود ولکن با آمدن به حوزه مسئولیت و تکلیف بیشتری در رابطه با جبهه و جنگ در خود احساس می‌کرد.
او هرگاه احساس می‌کرد که جبهه احتیاج به نیروی رزمی یا رزمی و تبلیغی هست با دوستان همفکرش به سمت جبهه می‌تاختند.
در ذيل بخشي از وصيت نامه اين شهيد بزرگوار را با هم مي خوانيم: «ان‌الله اشتری من المومنین اموالهم و انفسهم بان لهم الجنه» 
حمد و سپاس و ستایش مخصوص خدایی است که دانه را بشکافت و گیاه را آفرید و انسان را خلق کرد و به او هستی داد و سپس او را هدایت کرد تا انسان چه کند شاکر باشد یا کفران نعمت کند و در این مسیر او را آزاد گذارد. 
خلق شده خدا، حسین خدایی اسلام به وحدانیت آن قادر متعال شهادت می‌دهم و منزه می‌دارم او را از هرگونه شریکی که جز او خدایی نیست و شهادت به بندگی و رسالت عبد خاص او و طبیب دل‌ها و طبیب جسم‌ها محمد بن عبدالله(ص) که از مقربين پیامبران به نزد خداوند است و شهادت می‌دهم که علی بن ابی طالب‌(ع) برادر و وصی و جانشین پیامبر و امیرالمومنین و امام اول ما شیعیان است و شهادت می‌دهم به امامت و جانشینی 11 تن از فرزندان آن امام بزرگوار که پیامبر و اهل بیتش مولا و آقای ما هستند و بر اینها نباید پیشی گرفت که گمراه می‌شویم و نباید عقب ماند که باز نيز گمراه می‌شویم. شکر خدا را که مرا مسلمان و شیعه و پیرو علی بن ابی طالب‌(ع) وامامان بر حق او قرار داد و شکر خدا را که در این هنگام که در غیبت کبری مولا امام زمان(عج) هستیم، امام عزیزمان خمینی را برای رهبری به سوی ما فرستاد.
برادران من وخواهران من قدر بدانید و شکر کنید خد را که لطف کرده و از کرمش چنین رهبری برای هدایت ما فرستاده و سخت راه او را در آغوش بگیرید که گمراه نشوید؛ به یاد آرید تمامی آن سختي‌ها را که همچون آتش بود که با رهبری این امام عزیز از آن رهایی پیدا كردیم.
خوب به احوالتان قبل از انقلاب و بعد از انقلاب دقت کنید؛ همین قدر برای ما بس که ارزش‌ها و مطلوبهای برادران زمیني، آسماني شده است و سعی در ساخته شدن خود و خدمت برای اسلام و مسلمین می‌کنند. 
چه لذت دارد تماشای این جهادها و کوشش‌های برادران و خواهران من، توجه داشت باشند در این جهاد که جهاد اکبر است بايد به محضر معشوق به همه توجه داشته باشید که این شیطان رانده شده از درگاه خداوند پشت قهرمانان بزرگی را برزمین زده است. نکند که خداي ناکرده مغرور شوید و از یاد خدا غافل شوید که دشمني شیطان به شما بنی آدم بسیار مشکل است.
با یکدیگر به مهربانی و رأفت برخورد کنید که این وصیت خداوند است که می‌فرماید: قدر یکدیگر را بدانید؛ قبل از اینکه شما را از یکدیگر جدا کنند. خوب دقت کنید؛ ببینید چه برادرانی از پیش ما رفتند و گوی سبقت را در این مسابقه از ما ربودند و به حیات جاوید رسیدند و ما از آنها عقب ماندیم.
اگر خداوند توفیق شهادت در راه خودش را به ما نصیب کرد و از مقام خلق الهی به مقام عبداللهی صعود کردیم نمی‌خواهم برای من‌گریه کنند؛ می‌خواهید‌گریه کنید برای مولا و آقایم حسین‌(ع)‌ گریه کنید که مظلوم پسر مظلوم و پدر مظلومان بود.
هروقت به یاد او می‌افتم جگرم می‌سوزد هرگاه انبوه لشکریان اسلام را می‌بینم یاد آقا می‌افتم که کجا بود تا ببیند این عزیزان چگونه با شور وشوق نسبت به او آماده حمله به دشمن می‌شوند. یاد آن صحنه می‌افتم؛ آقا ایستاده و ندا سر می‌دهد که «هل من ناصر ینصرنی» و کسی از آن بی‌حیاها نیست جواب امام را دهد و او را مظلومانه با لبی تشنه شهید کردند.
برادران وخواهران من نکند خدایی نکرده در دین خود سستی نشان دهید و لطف خداوند از شما برگردد و نعمتهایی را که به شما داده به علت کفران نعمت از شما بگیرد. بدانید که مسئولیم وحال که مسئولیم باید ادای دین کنیم. دین ما فقط برای خدا کار کردن است؛ نمازمان و روزه مان برای رضایت خداوند متعال باشد.
و تشکر از تو مادرم که اول معلم من بودی و مسائل اسلامی و انقلابی را در پیش تو یاد گرفتم با زبانی ساده مسائل بزرگی را برایم عنوان کردی از من راضی باش که اگر از من راضی نباشی خداوند متعال من را در محضرش راه نمی‌دهد و تشکر از تو پدرم که همچون مادرم مسائل را برایم عنوان می‌کردی و در تربیت من می‌کوشیدی. از من راضی باشید تاخداوند از من راضی باشد.
از تمام دوستان و آشنایان و اقوام و معلمین و همکلاسی‌هایم تقاضای عفو و بخشش دارم. اگر حقی از آنها ضایع کرده‌ام و دلشان را به درد آورده ام از همه‌تان عاجزانه تقاضای رضایت می‌کنم.
برای رهبرم دعا کنید که آقا مولای ما پشتیبان در هنگام غیبت کبری آن تنها یادگار پیامبر، آن منجی؛ آن دادگر؛ آن رهبر راستین طبیب دردهای مسلمین، حجت بن الحسن العسکری(عج) می‌باشد و از خدا عاجزانه تقاضا کنید که بقیه‌ا... امام زمان(عج) را نزدیک کند که قلب ما از شوق دیدار او در سینه‌هایمان احساس تنگی می‌کند. وصیت مالی نمی‌کنم هیچ مال و دارایی از خودم ندارم ولی آنچه که پدر و مادرم در اختیار من گذارده‌اند شفاهاً  به آنها وصیت کرده‌ام.