13خرداد سالگرد سخنرانی تاریخی امامخمینی علیه شاه
محرمی که به تندباد نیمه خرداد رسید
با فرارسیدن ماه محرم 1383 هجری قمری (1342هجری شمسی)، حضرت آیتالله العظمی سید روحالله خمینی، مرجع تقلید شیعیان، طرح نهایی خودشان را در جهت گسترش آرمانهای نهضت اسلامی در سراسر سرزمین ایران، به مرحله اجرا درآوردند.
دفتر پژوهشهای مؤسسه کیهان
ایشان با صدور اطلاعیهای خطاب به روحانیون و وعاظ، رهنمودهای لازم را برای منبرها و مراسم سوگواری ماه محرم ارائه کردند. در بخشی از اعلامیه فوق آمده بود:
«...حضرات مبلغین عظام هیئات محترم و سران دسته جات عزادار، لازم است فریضه دینی خود را در این ایام در اجتماعات مسلمین ادا کنند و از سیّد مظلومان، فداکاری در راه احیاء شریعت را فرا گیرند و از توهم چند روز حبس و زجر نترسند. آقایان بدانند که خطر امروز براسلام کمتر از خطر بنیامیّه نیست. دستگاه جبار با تمام قوا با اسرائیل و عمال آنها همراهی میکند...خطر اسرائیل و عمال آن را به مردم تذکر دهید و در نوحههای سینه زنی از مصیبتهای وارده براسلام و مراکز فقه و دیانت و انصار شریعت یادآور شوید...سکوت در این ایام، تایید دستگاه جبار و کمک به دشمنان اسلام است. از عواقب این امر بترسید. از سخط خدای تعالی بهراسید...از اخافه و ارعاب سازمانها و دستگاه شهربانی، هراسی به خود راه ندهید...»1
با این رهنمودها، حضرت امام برای نخستین بار سنتهای انقلابی شیعه را پس از قرنها احیاء کردند و اسلام انقلابی را درصحنههای اجتماع و مراسم سوگواری سالار شهیدان بازیافته و آن را وارد نهضت اسلامی نمودند.
مقام معظم رهبری، حضرت آیتالله خامنهای در مورد دیدگاه امام راجع به ماه محرم و تاثیر آن در مبارزات اسلامی گفتهاند:
«...امام، چنانکه در اواخر دوران مبارزه مشخص شد، به محرم یک اعتقاد غریبی داشت و واقعا ماه محرم را ماه پیروزی خون بر شمشیر میدانست. لذا از اول، محرم را هدف گرفت، یعنی بلافاصله بعد از حادثه مدرسه فیضیه، امام تصمیم گرفت که از این حادثه در ماه محرم استفاده کند و آن برنامهای که در ماه محرم آن سال طرح کرد و اجرا شد، یک برنامه دفعی و آنی نبود، برنامهای بود که اقلا دو ماه روی آن فکر و کار شده بود...»2
حضرت امام برای ماه محرم 1342 با رهنمودهای علنی و مخفی به شاگردان مبارزش و روحانیون و طلاب حوزه علمیه قم، طرح انقلابی و حرکت آفرینی را به مرحله اجرا درآوردند. حضرت آیتالله خامنهای طرح امام برای ماه محرم سال 1342 را چنین شرح میدهند:
«...نزدیک محرم که شد، امام برای شهرستانها برنامهای طرح کرد. آن برنامه عبارت بود از اینکه طلاب و فضلای قم را به اطراف و اکناف کشور بفرستد و از آنها و منبریهای شهرستانها بخواهد که دهه محرم، به خصوص از روز هفتم را اختصاص بدهند به بازگو کردن فاجعه فیضیه و آن مصائبی که در قم گذشته است و از روز نهم نیز دستههای سینهزنی، این کار را بکنند و در نوحهخوانیها آنچه را که در مدرسه فیضیه اتفاق افتاده است، مطرح کنند تا همه مردم ایران بفهمند که درحادثه فیضیه چه گذشته است. واقعا وقتی انسان فکر میکند، میبیند برای اینکه مردم سراسر ایران، فاجعه فیضیه را بفهمند و به مبارزه کشیده شوند و هیجان پیدا کنند، هیچ راهی بهتر از برنامهای که امام طرح کرد و به اجرا درآورد وجود نداشت. خود من از کسانی بودم که برای محرم از سوی امام اعزام شدم و تاثیرش را نیز دیدم...»3
سندی از ساواک به تاریخ 28/2/1342 نشان از هراس و وحشت رژیم شاه نسبت به طرح امام برای ماه محرم دارد:
«...به کلیه ساواکها
نظر به اینکه از طرف خمینی به تمام طلاب و وعاظی که برای محرم از قم به شهرستانها حرکت مینمایند، دستور شدید برای تبلیغ و تحریک داده شده است، لازم است که در شهرها و قراء مراقبت کامل بشود و عنداللزوم عناصر محرک را که شناخته شدهاند، دستگیر نمایند و از پخش هرگونه اعلامیه و عکس خمینی جدا جلوگیری شود... سرلشگر پاکروان»4
حضرت امام همچنین نامههایی برای آیات عظام و علمای اعلام شهرهای مختلف ایران فرستاده و از آنها خواستند در عزاداریهای ماه محرم به فجایعی که توسط رژیم شاه بر مملکت ایران تحمیل شده، توجه کنند و از همه مهمتر خطر اسرائیل و صهیونیسم را مد نظر داشته باشند.
از جمله روحانیون مبارزی که از سوی حضرت امام به شهرستانها ماموریت یافت، دکتر محمد جواد باهنر بود که به همدان اعزام شد و محرم آن شهر را به محرم حرکت و قیام بدل ساخت. دکتر باهنر روز هفتم ماه محرم در بالای منبر به وسیله ساواک دستگیر شد و پس از آزادی مجددا به سخنرانیهای خود ادامه داد همچنین آیتالله ربانی املشی به شهرستان خود رفت، سخنران مشهور محمدتقی فلسفی
10 شب در مسجد شیخ عبدالحسین بازار سخنرانی کرد و آیتالله خامنهای رهسپار بیرجند شدند.
حضرت آیتالله خامنهای خود درباره آن روزها میگویند:
«...من پیام امام را به آقایان مشهد رسانیدم و بعد از آن عازم بیرجند شدم تا دهه عاشورا را در آن شهر به منبر بروم. ترتیبی دادم که روز هفتم محرم، در یک مجلس باشکوه، رسالت خود را آغاز کنم. روز موعود فرا رسید، عصر جمعه بود... بدون مقدمه شروع به صحبت کردم. یکی دو کلمه خطبه خواندم و با صدای بلند درباره سلطه غرب در کشورمان سخنانی ایراد کردم و بحث را به فاجعه مدرسه فیضیه کشاندم... از ضرب و شتم طلاب، از آتش زدن عمامهها، از آتش زدن قرآن، از غارت و از بین بردن دارایی ناچیز طلاب، آنچه را که دیده و شنیده بودم، برای مردم بیان کردم. یکباره صدای ضجه و ناله مردم بلند شد. مردم به شدتگریه میکردند. من در طول منبرهایی که رفته ام، کمتر سراغ دارم که مردم مانند آن روز منقلب شده باشند وگریه کنند. واقعا غوغایی برپا شد. درپایان، چند کلمهای از مصیبت کربلا یاد کردم. میدیدم که فاجعه فیضیه به حدی مردم را متاثر و منقلب کرده که به فکر مصیبت کربلا نیستند و آنجا بود که دریافتم امام چقدر عمیق و حکیمانه و دوراندیشانه، برنامهریزی و محاسبه کرده بودند. مسلما هیچ عاملی ممکن نبود مثل روضه فیضیه و موقعیتی که به مناسبت محرم پیش آمده بود، بتواند مردم را بیدار کند و دستگاه را رسوا و منکوب کند...»5
خود حضرت امام هم در قم هر شب به یکی از محلههای شهر میرفتند و در مجالس عزاداری شرکت کرده و سخنگویی نیز با خود میبردند تا حقایق کشور را برای مردم بیان نمایند.
اما اتفاق مهمی که در آستانه عاشورای سال 42 افتاد، این بود که شهربانی شهرهای مختلف کشور، روحانیون و وعاظ را به کلانتریها احضار کرده و از آنها تعهد گرفتند که درباره 3 موضوع صحبت نکنند:
1- درباره شاه بدگویی نکنند
2- از اسرائیل سخن نگویند
3- از اینکه اسلام در خطر است، سخنی نرانند
نکته مهم در این تعهدنامه، مسئله عدم صحبت درباره اسرائیل بود! موضوعی که حضرت امام در رهنمودهایشان به خطباء و وعاظ و روحانیون تاکید کرده بودند که از خطر نفوذ صهیونیسم و اسرائیل در ارکان مختلف کشور سخن بگویند و فاجعهای که ایران و اسلام را تهدید مینماید، به مردم مسلمان گوشزد کنند و این نشان از هوشمندی فوقالعاده ایشان داشت که منشاء و حامی اصلی رژیم شاه یعنی صهیونیسم را هدف قرار دادند.
اما اعلامیه امام خمینی پس از اقدام مزدوران شاه برای گرفتن التزام از روحانیون و طلاب مبارز، باردیگر توانست موجب دلگرمی آنان شده و هراس افکنی ساواک را بیاعتبار گرداند.
امام در اعلامیه خودشان نوشته بودند:
«...در این ایام که دستگاه جبار از خوف آنکه مبادا در منابر و مجامع مسلمین شرح مظالم و اعمال خلاف انسانی و ضد دینی و وطنی آنها داده شود، دست به رسوایی دیگری زده و در صدد گرفتن التزام و تعهد از مبلغین محترم و سران هیئات عزادار است که از مظالم دم نزنند و دستگاه جبار را به خودسری واگذارند، لازم است تذکر دهم که این التزامات علاوه بر آنکه ارزش قانونی نداشته و مخالفت با آن هیچ اثری ندارد، التزام گیرندگان هم مجرم و قابل تعقیب هستند... حضرات مبلغین عظام و هیئات محترم و سران دستههای عزادار متذکر شوند که لازم است فریضه دینی خود را در این ایام در اجتماعات مسلمین ادا کنند و از سیّد مظلومان فداکاری در راه احیاء شریعت را فرا گیرند و از توّهم چند روز حبس و زجر نترسند... دستگاه جبار با تمام قوا به اسرائیل و عمال آنها (فرقه ضاله بهاییت) همراهی میکند، دستگاه تبلیغات را به دست آنها سپرده و در دربار دست آنها باز است، در ارتش و فرهنگ و سایر وزارتخانهها برای آنها جا باز نموده و شغلهای حساس به آنها دادهاند. خطر اسرائیل و عمال آن را به مردم تذکر دهید...»6
روزهای تاسوعا و عاشورای1342، تهران شاهد تظاهرات عظیم مردم مسلمان بودکه توسط هیئتهای موتلفه اسلامی و مبارزانی همچون حاج مهدی عراقی، حاج صادق امانی و...سازماندهی شده بود. در این تظاهرات برای نخستین بار علنا شعارهای حمایت از امام و انزجار و تنفر از رژیم پهلوی و شخص شاه مطرح شد و همچنین در مساجد مختلف تهران، روحانیون مبارز، سخنرانیهای پرشوری انجام دادند. از جمله استاد مطهری که سخنرانی خود را براساس حدیث معروف «مِنْ أَفْضَلِ اَلْجِهَادِ كَلِمَةُ عَدْلٍ عِنْدَ سُلْطَانٍ جَائِرٍ» ایراد کرد.
و سرانجام در سرنوشت سازترین لحظه نهضت اسلامی از آغاز آن، در عصر عاشورا (13 خرداد 1342) امام خمینی در مدرسه فیضیه در حالی که از جانب مجاهدانی همچون حاج مهدی عراقی محافظت میشد، در بالای منبر مانند جد بزرگوارشان حضرت اباعبداللهالحسین(علیهالسلام) در مقابل یزید زمان نطق حماسی و تاریخی ایراد کردند و با حمله مستقیم به شخص شاه، نهضت اسلامی را وارد مرحله جدید ساختند که با دستگیری ایشان در 15 خرداد و سرکوب گسترده و خونین قیام مردم، روز شمار 15 ساله سقوط رژیم ستمشاهی کلید خورد.
_____________________________
1- صحیفه امام- جلد اول- موسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام خمینی(س)- صفحه 229 2- مجله آشنا از نشریات مرکز فرهنگی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی- شمارههای 15 و 16 و 17 3- مجله آشنا- پیشین
4- سیر مبارزات امام خمینی در آینه اسناد به روایت ساواک (جلد اول)- صفحه 359- موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(س)- تهران- چاپ اول- 1386 5- مجله آشنا- پیشین 6- سیر مبارزات امام خمینی در آینه اسناد
(جلد اول)- صفحه 379- پیشین