kayhan.ir

کد خبر: ۲۴۱۲۲۴
تاریخ انتشار : ۲۰ ارديبهشت ۱۴۰۱ - ۲۳:۰۸
نگاهی به دیروزنامه‌های زنجیره‌ای

ناراحتی مدعیان اصلاحات از تصمیمات اقتصادی دولت سیزدهم

 

سرویس سیاسی-
روزنامه مردم‌سالاری در مطلبی با عنوان «عقب‌گرد 40 ساله با احیای کوپن در کشور» نوشت: «حدود 40 سال از زمان دست‌به‌دست شدن کوپن بین مردم در کشور می‌گذرد و از همان زمان تاکنون موضوع معیشت مردم نه‌تنها حل‌نشده بلکه دولتمردان در دولت انقلابی سیزدهم تنها راه را در احیای کالابرگ در جامعه و تنگ‌تر کردن سهمیه‌بندی در کالاهای اساسی پرمصرف مردم می‌دانند.دولت در حالی عملیات حذف ارز ترجیحی را کلید زده است که هنوز روشن نیست پرداخت یارانه نقدی و تخصیص کالابرگ از چه زمانی آغاز می‌شود.دولت سیزدهم که با شعار مهار تورم و حل بحران‌های اقتصادی روی کار آمد و وعده داد سفره مردم را به مذاکرات و احیای برجام گره نزند، وارد مرحله توجیه افکار عمومی برای درک ضرورت حذف ارز 4200 تومانی شده است. استناد به جنگ اقتصادی یکی از مهم‌ترین دلایل مقامات دولتی است که حذف ارز 4200 تومانی را‌ گریزناپذیر می‌دانند.»
درخصوص « اجرایی کردن طرح کالابرگ الکترونیک» که یکی از تصمیمات مهم اقتصادی دولت سیزدهم است، مدعیان اصلاحات با کلیدواژه‌های «عقبگرد»، «شعاری بودن» و «مبهم بودن» طرح حمایت معیشتی به مخدوش‌سازی این تصمیم مهم اقتصادی روی آورده‌اند. لازم به ذکر است چنانچه در کیهان سه‌شنبه منتشر شد، «برنامه‌های حمایتی غذا حتی در پیشرفته‌ترین و ثروتمندترین کشورهای جهان در سطح گسترده‌ای همین امروز هم در حال اجراست. چنانچه کیهان پیش از این به آن اشاره کرده بود فقط برای یک نمونه کافی است درباره برنامه مشهور به (Supplemental Nutrition Assistance Program (SNAP در آمریکا مطالعه کنند. برنامه‌ای که از حدود 90 سال پیش از سوی وزارت کشاورزی این کشور اجرایی شده و هدف آن تأمین امنیت غذایی اقشار کم‌درآمد است. این برنامه در سال 2013 حدود 47 میلیون شهروند آمریکا را تحت پوشش خود داشت و عدد آن هنوز هم بالای 40 میلیون نفر است. SNAP فقط یکی از 15 برنامه مشابه در آمریکا و البته گسترده‌ترین آنهاست که بودجه کلانی نیز به آن اختصاص داده می‌شود. واشنگتن در سال 2018 بیش از 57 میلیارد دلار برای این برنامه هزینه کرد. از سال 2004 در تمام ایالت‌ها یک سیستم اعتباری با نام (Electronic Benefit Transfer (EBT اجرایی شد که همان برنامه را در قالب کارت هوشمند می‌برد.»
نکته قابل تأمل آنکه مدعیان اصلاحات به جای پاسخگویی به خاطر وضعیتی که نتیجه عملکرد آنهاست دست پیش را گرفته‌اند تا با شبهه‌افکنی و شایعه‌‌سازی و طرح موضوعات خلاف واقع، از پاسخگویی فرار کنند.
چرخ زندگی مردم فقط با برجام روحانی می‌چرخد!
روزنامه اعتماد در مطلبی با عنوان «لزوم احياي برجام به موازات بازتوزيع هوشمندانه يارانه‌ها» نوشت: «حسن روحاني، با وجود همه اشكالاتي كه در كابينه او وجود داشت، مسيري مشخص را طي كرد. او گفته بود تلاش خواهد كرد تا هم چرخ سانتريفيوژها بچرخد و هم چرخ زندگي مردم. روحاني به كمك دلارهاي آزادشده تا مدتي هم اين ايده را اجرا كرد و لااقل تا قبل از ظهور ترامپ، هم تورم كاهش يافته بود و هم در بعضي بخش‌هاي توليدي، تحولاتي رخ داده بود. ابراهيم رئيسي اما از اين نظر با مشكلي جدي مواجه است و آن واقعيت اقتصاد است كه دلارهاي ناشي از فروش نفت و ديگر فعاليت‌هاي تجاري ايران، براي ورود به كشور با مشكل مواجه مي‌شوند.»
گفتنی است دولت روحانی با شعار چرخش همزمان چرخ کارخانه‌ها و سانتریفیوژها روی کار آمد اما هم در قلب راکتور هسته‌ای بتن ریخته شد، هم تعداد زیادی کارخانه و کارگاه تولیدی تعطیل و نیمه تعطیل شد و هم سفره مردم کوچک شد.
در ابتدای آغاز به کار دولت روحانی قیمت هر دلار حدود 3 هزارتومان بود. اما در همان دولت قیمت دلار تا آستانه 32 هزارتومان افزایش یافت یعنی ما شاهد افزایش 10 برابری قیمت دلار و افزایش 2 برابری تعداد تحریم‌ها در دولت بودیم که مدعی «تعامل با جهان» بوده و تاکید داشت که به زبان دیپلماسی و مذاکره مسلط است. اکنون بانیان و حامیان خسارت محض برجام با القای اینکه وضع فعلی نتیجه احیانشدن برجام است، در پی تحمیل خسارت محض دیگری به ملت ایران هستند.
چرا اصلاح‌طلبان حامیان همیشگی افراد قاتل هستند؟!
روزنامه شرق در گزارشی آورده بود: «سال‌های بسیاری است بر سر سن مجازات افراد زیر ۱۸ سال مناقشه وجود دارد؛ افرادی که به دلیل کنترل پایین بر هیجانات خود و همین‌طور تأثیر شرایط محیطی دست به جرمی همچون قتل می‌زنند و بنا بر قوانین موجود باید تا ۱۸سالگی در کانون اصلاح و تربیت بمانند و بعد از آن طی یک پروسه زمان‌بر چندساله منتظر حکم اعدام بمانند.»
پس چنانکه در همین سطرها نیز آمده افرادی که در کشورمان در سن زیر 18سال مرتکب قتل شده‌اند اعدام نمی‌شوند و در کانون اصلاح و تربیت می‌مانند تا به سن 18سالگی برسند اما همین گزارش در ادامه آنچه در ابتدا گفته را نقض می‌کند و ادعایی دیگر مطرح می‌نماید.
این گزارش می‌افزاید: «این در حالی است که با وجود عضویت ایران در کنوانسیون حقوق کودک که فرد زیر ۱۸ سال را با قطعیت کودک می‌داند[!!]، در قوانین داخلی سن بلوغ را سن مسئولیت کیفری در نظر می‌گیرند که همین همیشه مورد انتقاد فعالان حقوق بشر و فعالان حوزه کودک بوده است. همچنین در روزهای گذشته خبری در فضای مجازی دست‌به‌دست می‌شد که کودکی به نام حمیدرضا در ۱۷سالگی مرتکب قتلی شده بوده و حالا قرار است در روزهای آینده اعدام شود و در برابر این قبیل اتفاقات واکنش‌های مخالفت با اعدام همیشه وجود داشته است...»
مدعیان اصلاح‌طلبی تمام منش و روش و سبک زندگی‌‌شان را در دنباله‌روی از غربی‌ها به دست می‌آورند و چیزی از نزد خود ندارند. در این باره باید گفت این جماعت حتی گویا توان‌اندیشیدن و فکر کردن هم ندارند و برای تعیین سن کودکی و نوجوانی و جوانی و بزرگسالی نیازمند آن هستند که ببینند غربی‌ها چه نظری دارند.
واقعا می‌توان پذیرفت که یک فرد مثلا 17ساله کودک است؟! یا اینکه ما به فردی 3ساله بگوییم کودک و به یک جوان 17ساله هم بگوییم کودک! آیا مضحک نیست که کسی که 17سال و 11ماه و 29 روز از عمرش سپری شده کودک به شمار آید و بر او حرجی نباشد در مورد اقداماتش اما همین فرد یکی دو روز بعد ناگهان بزرگسال می‌شود!
یک فرد 17ساله آدمی بالغ با فکری به بلوغ رسیده است. چطور است که چنین فردی می‌تواند تصمیم به کشتن کسی دیگر بگیرد و این فکر را به اجرا بگذارد اما در هنگام پاسخگویی مدعی شویم او کودک است و تحت تاثیر هیجانات مرتکب قتل شده است. قطعا مقتول هم حق حیات داشته که از او سلب شده و خانواده‌ای داشته که باید باقی عمر را با داغ او بگذرانند اما طیف موسوم به اصلاح‌طلب از آنجایی که تعیین چیزی که باید با آن مخالفت یا موافقت کنند در حیطه تفکرات خودشان نیست و از فرهنگ بومی کشورشان نشات نمی‌گیرد و بیگانگان آن را تعیین می‌کنند همیشه در جانب حمایت از افراد قاتل ظاهر شده‌اند.
ذکر این نکته نیز لازم است که اگر خانواده مقتول از حق خود گذشت کند قطعا امری خداپسندانه انجام داده چرا که حق تعالی در آیه‌ای از قرآن در ابتدا حق قصاص را برای خانواده مقتول در نظر می‌گیرد و در ادامه می‌فرماید اما اگر گذشت کنید برای شما بهتر است. این موضوع چیزی جدای از آن چیزی است که اصلاح‌طلبان می‌گویند. آنها معمولا در پی تبرئه مقتول هستند چنانکه در متن فوق هم خواندید که در تبرئه مقتول می‌گویند: «به دلیل کنترل پایین بر هیجانات خود و همین‌طور تأثیر شرایط محیطی دست به جرمی» زده است