وین معطل آمریکا و آمریکا معطل وطنفروشان!(نگاه)
دکتر محمدحسین محترم
۱- از یک طرف وزیر خارجه آمریکا در کمیته سیاست خارجی سنا در تناقض با ادعاهای گذشته خود و سیاست رسانهای آمریکاییها اذعان کرد که «هزینهِ قرار دادنِ نام سپاه پاسداران در فهرست تحریمی، بیشتر از فوایدش بوده و این اقدام از همان ابتدا اشتباه بود، چون فرماندهان سپاه هیچگاه متقاضی سفر به آمریکا نبودهاند»! جوزف بورل مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا نیز به نیابت از آمریکاییها در گفت وگوی تلفنی با وزیر خارجه کشورمان پیشنهاد داده «گفتوگوهای وین مجدداً از نزدیک پیگیری شود». از سوی دیگر رسانههای غربی از جمله لارا روزن روزنامهنگار آمریکایی در نشریه «دیپلماتیک» ادعا کرده «یک مقام آمریکایی»! به او گفته کاخ سفید و وزارت دفاع آمریکا با حذف سپاه از لیست تحریمها مخالفاند. همزمان نیز در داخل جریانی در تناقضی آشکار و خبیثانه از یک طرف فضاسازی کردند که سپاه مانع امضا توافق مذاکرات وین است و از سوی دیگر ادعا کردند «حذف سپاه از لیست تحریمی و تروریستی آمریکا به نفع مردم نیست»! حال سؤال این است که بین این گزارهها چه قرابتی وجود دارد و آیا بیان این مواضعِ همزمان در داخل و خارج تصادفی و اتفاقی است؟! در تحلیل این گزارهها بهطور خلاصه باید گفت اولاً اذعان وزیر خارجه آمریکا و پیشنهاد مسئول سیاست خارجی اروپا، اذعان به شکست در مقابل جمهوری اسلامی است که فضای رسانهای را باختهاند و پروپاگاندای آنها با شکست مواجه شده و دستشان خالی شده و نیاز به ایران دارند. در نتیجه این پیشنهاد فریبکارانهای برای طولانی کردن مذاکرات و فشار جهت تعدیل مواضع تیم هستهای ایران و همچنان داغ کردن فضای گره زدن اقتصاد کشور به برجام است که نباید در دام آن گرفتار شد، چراکه به فرمایش رهبری «هیئت مذاکرهکننده تا این جا در برابر زیادهخواهیهای طرف مقابل مقاومت کرده و این انشاءالله ادامه پیدا خواهد کرد. کسی که بدعهدی کرده، طرف مقابل است و الان هم در این بدعهدی گیر افتادهاند و به بنبست رسیدهاند، ما به بنبست نرسیدهایم» و اروپاییها به نیابت آمریکا باید به جای پیشنهاد، با «لغو کامل تحریمها» دست از پروپاگاندا بردارند و توافق وین را امضا کنند. لذا نشان داد سیاست تیم جدید هستهای در وین درست بوده و نتیجه داده و آشکار کرد سیاست مقاومت برای تأمین منافع مردم ایران سیاستی درست و اصولی است که جواب میدهد. ثانیاً روشن کرد برخلاف سیاه نمایی جماعت مدعی اصلاحطلبی، سپاه مانع توافق وین نبوده و نیست و هنوز کانونها و محافل نفوذی گرا دهنده به آمریکا در داخل فعال هستند. علیرغم اذعان مقامات رسمی آمریکا به شکست سیاستهای اشتباه خود، این که همزمان در رسانههای آمریکایی ادعا میشود که «یک مقام آمریکایی گفته»! و در داخل نیز همان سخن در زرورق مردمدوستی بیان میشود، نشان میدهد لابی صهیونیستی با امپراتوری و پروپاگاندای رسانهای خود کاملاً با نفوذیهای خود در ایران کاملاً هماهنگ هستند.
۲- نکته مهم این است که علیرغم این که آمریکاییها فریبکارانه مذاکرات را از میز وین به میز رسانهای کشاندند، اما افکار عمومی و ملت ایران آگاهتر و روشنتر از آن است که آمریکاییها فکر میکردند پشت تیم هستهای را خالی خواهند کرد و لذا سیاست رسانهای آنها نتیجه عکس داد و ملت ایران متحدتر پشت تیم هستهای قرار گرفتند. لذا آمریکاییها که اکنون در بنبست عجیبی گیر کردهاند و چارهای جز حذف سپاه از لیست تحریمی خود ندارند، ولی به قصد پوشاندن ضعف خود ادعا کردند برای حذف نام سپاه، ایران باید یک امتیاز غیرهستهای بدهد مثل تعهد به انتقام نگرفتن از قاتلان شهید سلیمانی، یا تحریم علیه سنتکام را لغو و یا با مذاکرات بعدی درباره مسائل منطقه موافقت کند که این نیز نشان میدهد سایه تهدید «انتقام سخت» و «تحریم سنتکام» دو اقدام بسیار مهم و بجا بود و چه قدر برای آمریکاییها نگران کننده است!
۳- اما پروپاگاندا علیه مذاکرات وین خالی بودن دست آمریکاییها در مقابل ایران را کاملاً آشکار کرد و این یک «دستاورد بزرگ» است که دولت سیزدهم آن را آشکار کرد و مهر تأییدی است بر این که به واقع «جهان در آستانه نظم جدید بینالمللی قرار گرفته و آمریکا از هر زمان دیگر ضعیفتر شده است». البته این دستاورد در دولت قبل هم میتوانست محقق شود اما متأسفانه جریان و عناصر نفوذی و اصلاحطلبی و لیبرال در دولت قبل و قبل از آن تلاش داشتند دست خالی آمریکاییها را با اقدامات و سیاستهای غلط و مواضع منفعلانه خود پر کنند از جمله فتنه ۸۸ و پیامدهای آن و در ادامه، ادعای خالی بودن خزانه و گرو گرفتن معیشت مردم و گره زدن اقتصاد کشور به اراده و تحریمهای آمریکا و حتی استعفای پرابهام و پرحاشیه ظریف در اعتراض به دیدار تاریخی و افتخارآمیز بشار اسد با رهبری در تهران و... و نهایتاً فراهم کردن زمینه لازم برای ترور شهید سلیمانی! و این یک روی سکهای بود که روی دیگر آن در مواضع افراد حقیری نمایان میشود که هنوز تلاش دارند دست خالی آمریکاییها و صهیونیستها را علیه ملت ایران پر کنند! این که در این شرایط افرادی بدون شأن و اعتبار در بین مردم، در آستانه موفقیت تیم هستهای- چه با امضا توافق وین و چه بدون امضای آن- ادعا میکنند جمهوری اسلامی از ابتدا قصد ساخت بمب هستهای داشت! اولاً نشان میدهد این عده چقدر از فضای واقعیتهای بینالمللی دور هستند، چراکه اکنون جمهوری اسلامی از این چالشی که همین جماعت ایجاد کردند، عبور کرده و همه دنیا حتی خود دستگاههای امنیتی و اطلاعاتی آمریکاییها نیز اذعان میکنند که ایران قصد ساخت سلاح هستهای را ندارد و این موضوع فقط یک بهانه برای اهداف دیگری است. ثانیاً علاوه بر این که نشان میدهد که برخی چه قدر در وطنفروشی و پادویی منافقین و صهیونیستها حقیر شدهاند، همچنین نشان میدهد که آمریکا هم چه قدر ضعیف و حقیر شده که معطل چند عنصر وطنفروش است تا دستاویزی برای پروپاگاندا پیدا کند!
ثالثاً البته این خیانت جماعت مدعی اصلاحطلبی برای تحتالشعاع قرار دادن خیانتی بزرگتر است که ظریف به آن اذعان کرده که به مسئولان نظام و مردم دروغ گفتند و نگفتند که «چهار بار کلمه تعلیق در متن برجام آمده است»! وی همچنین صریحاً ادعا کرد «مذاکرهکنندگان از درج کلمه تعلیق در متن برجام مرا مطلع نکرده بودند»! البته ظریف با این ادعا (اطلاع ندادن مذاکرهکنندگان)، اگر صداقت در بیان آن وجود داشته باشد، ناخواسته به دو خیانت دیگر هم اذعان کرده است. یک: وجود نفوذیهای آمریکایی و صهیونیستی در تیم مذاکرهکننده که آن زمان انکار میکرد و آنها را «وطندوست و میهنپرست» لقب داد! و دو: این که متن برجام نوشته شده توسط آمریکاییها به کمک نفوذیها را نخوانده امضا کرده است! این که رهبر معظم انقلاب در دیدار رمضانی مسئولان نظام فرمودند «هیئت مذاکرهکننده (کنونی)، رئیسجمهور و شورای عالی امنیت ملی و دیگران را در جریان میگذارند و تصمیم میگیرند و جلو میروند» ناظر به صداقت تیم جدید و همین ادعای ظریف در مورد تیم قبلی است.
۴- اما در پاسخ به کسانی که میمون وار اراجیف بایدن و امثال بایدن را تکرار و فریبکارانه ادعا میکنند که برای حذف تحریمها باید دست از مقاومت و ساخت قدرت دفاعی کشید و سپاه و موشک و... را باید داد، باید گفت بهتر است این سخنان بایدن را هم گوش کنند تا بدانند که چقدر حقیرانه آلت دست آمریکا هستند و بدانند مانع اصلی برجام و مذاکرات کجاست؟! بایدن هفته گذشته در بازدید از کارخانه اسلحهسازی لاکهید مارتین خطاب به کارگران گفت: «موشکهای ما زندگی مردم را تغییر داده و شما باید به این موشکها و سلاحهایی که تولید میکنید، افتخار کنید»! رئیسجمهور آمریکا دو اذعان دیگر هم کرد. وی اولاً گفت «گرچه هزینه جنگ اوکراین کم نخواهد بود، اما تن دادن به دشمن و تسلیم شدن هزینه بیشتری خواهد داشت»! این سخنان مهر تأییدی بر سیاست درست جمهوری اسلامی و رهبر معظم انقلاب است که سالها تأکید دارند که دنیای کنونی هم دنیای موشک است هم مذاکره و هزینه مقاومت کمتر از هزینه تسلیم است. ثانیاً سخنان بایدن به وضوح دموکراسی روتوش شده غربی را نیز عیانتر کرد. بایدن در حالی که به اوکراین موشک ارسال میکند، منافقانه جنگ اوکراین را «نبرد دموکراسی» میخواند. این بهخوبی نشان میدهد از نظر آمریکا «دموکراسی یعنی موشک»! حالا چرا جمهوری اسلامی نباید داشته باشد و به سپاهش افتخار نکند، اما آمریکا داشته باشد و به آن افتخار هم بکند؟!
۵- اما نکته مهم این است که فهم کنیم هدف این نفوذیهای حقیرتر از منافقین در زمین بازی آمریکا چیست؟ شهید سلیمانی عمارگونه بهخوبی اهداف دشمنان و این جماعت حقیر داخلی را افشا کرد که «اگر در خط مقدم شما دو صدا بلند شد و کسانی در منصبها و جایگاهها آدرس غلط و گرا دادند و پیرامون دشمنی آمریکا در جامعه دو صدایی ایجاد کردند، خیانتکارند و این همان وضعیتی میشود که در جنگ صفین سپاه امیرالمؤمنین را به هم ریخت و قرآن بر نیزه و معاویه تطهیر و خوارج از دل آن متولد شد و خیلیها به امیرالمؤمنین شک کردند»! وی مهمترین مؤلفه در وحدت را «وحدت حول دشمن» میدانست و تأکید میکرد «کوچه دادن به دشمن، ترویج فهم غلط از دشمن و ایجاد تفرقه و دو صدایی از درون جامعه بدترین نوع خیانت است».