قدرت موشکی تنها راه صلح پایدار
سرویس سیاسی ـ
این نوشتار در ادامه تصریح کرده: «راهحلهای دیپلماتیک در جای خود ارزشمندند، اما مهمترین ابزار که صلح و راهحلهای دیپلماتیک را ممکن میکند، وجود قدرت موشکی است. امید است این قدرت موشکی کارساز باشد و بتواند دشمنان ایران را از اعمال جنگطلبانه بازدارد. امروزه و تا اطلاع ثانوی، قدرت موشکی ابزار صلح پایدار است. اسرائیل در تاریخ خود نشان داده است آنگاه که دست برتر نظامی داشته باشد، به قواعد بینالمللی وقعی نمینهد.»
این سرمقاله در ادامه آورده: «از برجام انتظار حداکثری نداشته باشید؛ همین که رخنهای در ائتلاف آنان پدید آید، کافی است. البته این به معنای کوتاهآمدن از حذف سپاه از فهرست سازمانهای تروریستی نیست. باید برای آن راهحلی مبتنی بر حقوق بینالملل یافت. راهحلهایی از سوی کارشناسان این حوزه ارائه شده است که باید از آنها بهره برد. آنان میخواهند با قراردادن نیروی رسمی نظامی کشور در این فهرست، حفرهای امنیتی را باز نگه دارند تا زمینهای برای تهاجم نظامی آتی فراهم کنند.»
مجرمانی که طلبکارند
مدعیان اصلاحات که عاملان و بانیان وضع موجودند، در سایه عدم پیگرد امنیتی و قضایی، حاشیه میسازند و طلبکارند.
روزنامه اعتماد دیروز در یادداشتی نوشت: «وقتی رئیسجمهور برای توجیه ناکارآمدیها آدرس «بانیان وضع موجود» را میدهد، قبل از سراغ بانیان آن رفتن، به زبان بیزبانی اعترافی تلخ میکند که وضع موجود برای او هم قابل دفاع نیست. در شرایطی که کشور از انواع گسستها و شکافها بین حاکمیت و مردم رنج میبرد و نشانه اصلی آن هم بیاعتمادی به مجموعه حاکمیت در اداره کشور و عبور از بحرانهاست، این دیوارکشیها تنها نتیجهای جز قطور و بلند کردن دیوار بیاعتمادی و تولید خشم و نفرت به دنبال نخواهد داشت... وجود پارکهای اختصاصی زنان در بسیاری از جوامع، امری مرسوم است. در کشور ما هم چنین پارکهایی وجود دارد و کاربری خاص خود را هم دارد. اما کاربری پارکهای عمومی، با توجه به استفاده جمعهای خانوادگی و دوستانه در آن است. جمعهایی که پارکها را محیطی امن و توام با آرامش برای گذراندن لحظات خارج از خانه تشخیص و ترجیح میدهند. با جداسازیها این محیط عمومی را از خانوادهها سلب میکنید.»
اعتماد در یادداشت دیگری آورده است: «این روزها و زمانی که ابراهیم رئیسی نه در شمایل نامزد انتخاباتی، بلکه در قامت رئیسجمهور روبه روی افکار عمومی و رسانهها مینشیند، خود به حلقه چنگ زنندگان به «دولتهای گذشته» میپیوندد و ریشه مشکلات را به قبل حواله میکند... تنها دولت اصلاحات بود که تلاش کرد دستاوردهای قبل خود را ارج نهد و در مسیر معقول تنشزدایی، شایستهسالاری، تخصصگرایی و مدارا گام بردارد. بعد از دولت اصلاحات ناگهان دولتی روی کار آمد که همه دستاوردهای ارزشمند دولت اصلاحات را همراه با ۷۰۰میلیارد دلار درآمدهای نفتی یکجا به باد داد. در آن برهه بهجای تداوم سیاست تنشزدایی دولت اصلاحات، اعلام شد که قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل و سایر کشورها در حکم کاغذ پارههای بیارزشی هستند که دولت نهم هیچ اهمیتی به آنها نمیدهد. چرخش ایام و گذشت روزگار نشان داد که این قطعنامهها، نه تنها کاغذ پارههای بیارزشی نبودند، بلکه باعث شدند تا طول و عرض اقتصاد و معیشت ایرانیان به هم دوخته شود و ایران در آستانه یکی از دهشتناکترین تحریمهای اقتصادی در طول تاریخ قرار بگیرد.»
درباره سطرهای فوق که آکنده از تحریف است، باید گفت؛ اولا، مدعیان اصلاحات ـ اعتدال به عنوان «بانیان وضع موجود» و عاملان و مجریان بزک سیمای زشت آمریکا، اعتماد و اتکاء به دشمن، به تعلیق و انتظار بردن اقتصاد، معطلگذاشتن توانمندیهای ملی، فرصتسوزی پای وعدههای پوچ غرب، توجیه خباثتها و عهدشکنیهای حریف، گستاخ کردن دشمن برای نقض عهد و اعمال تحریم و سر به فلک کشیدن و انفجار قیمت کالا و خدمات مورد پیگرد امنیتی و قضایی قرار گیرند نه اینکه راحت بچرخند و طلبکاری کنند که چرا رئیسجمهور گفته است بانیان وضع موجود؟!
ثانیا، طرح بوستان مادر و کودک مطالبه مادران و بانوان است و به گفته شهردار تهران؛ «در هر محلهای اگر یک پارک باشد بخشی از آن پارک را به مادران و کودکان و دختران تخصیص میدهیم. اگر چندین پارک در آن محله باشد یکی از پارکها را به زنان و دختران و مادران و کودکان اختصاص میدهیم تا در هر محلهای این افراد از چنین محیطی که مناسبسازی شده، استفاده کنند. این مسئله به معنی جداسازی نیست که برخیها به دنبال القای آن هستند. اینکه بخشی از یک پارک یا چند پارک به این قشر اختصاص داده شود حق طبیعی زنان و دختران و مادران و کودکان تهرانی است.» همچنین به گفته سخنگوی شهرداری تهران؛ «بارها مردم در مقابل شهردار تهران و معاونین این مطالبه را تکرار کردهاند که پارکها جای حضور خانوادهها نیست و مردم خواستار پاکسازی پارکها از حضور اراذل و اوباش، فروشندگان موادمخدر، معتادان متجاهر و افراد هنجارشکن شدند.
ثالثا، تحریمها را مدعیان اصلاحات در عقدهگشایی علیه کشور و ملت رقم زدند و گرای تحریم را به دشمن دادند. روزنامه لس آنجلس تایمز ۲۸ مهر ۸۸ و از زبان «جانهانا» مقام وقت آمریکایی نوشت: «مطمئناً پیامی که از گردهمایی فعالان اپوزیسیون ایران-که در میان آنها افراد نزدیک به سران جنبش سبز حضور داشتند- شنیدم، این بود که تحریم باید اعمال شود و باید هرچه شدیدتر باشد؛ تحریم باید بهصورت شوک وارد شود که فلج کند و نه به صورت واکسن». بر همین اساس قطعنامه سنگین ۱۹۲۹ دقیقا در سالگرد فتنه ۸۸ و با هدف کمک به فتنهگران به ملت ایران تحمیل شد.
رابعا، کوتاه آمدن یا عقبگرد از اصول و ارزشهای انقلاب اسلامی به گستاخی بیشتر دشمن منجر شده است؛ هر چه دولتهای هاشمی و خاتمی و روحانی، با خوشبینی نسبت به دشمن رفتار کردند و از مواضع انقلابی کوتاه آمدند، فشار دولتهای بوش پدر، کلینتون، بوش پسر، اوباما، ترامپ و نوچههای اروپایی بیشتر شد. برای هاشمی حکم جلب صادر کردند، ایران را در دولت خاتمی در فهرست محور شرارت قرار داده و تهدید به حمله اتمی کردند، به هواپیمای ظریف سوخت ندادند، و شخص منتخب روحانی برای نمایندگی دفتر ایران در سازمان ملل را تروریست خواندند و برای او ویزا صادر نکردند!
خامسا، دولت خاتمی آنقدر منزجرکننده بود که مردم به مدعیان اصلاحات اقبال نشان ندادند و حاضر نشدند در سال 84 مجددا به این طیف رای دهند.