به یاد طلبه بسیجی شهید «منصور سلیمانی باصری»
زمین برای تو کم بود آسمان کوچک (حدیث دشت عشق)
شلمچه قطعهای از کربلاست و شعبهای از عاشورا، محل تموج خون حسینیان است و مکانی برای شیدایی دلهای عاشقان... و کربلای پنج فرصتی برای عروج خونین و عاشقانه شهید سلیمانی در سومین اعزام!
منصور هنگامی که «پرستو شدن» را بر «ارسطو شدن» برگزید تاب ماندن در این خاکدان را نداشت تا در بیست و چهارم دی ماه 65 به ملکوت پر کشید.
به مدت دو سال و نیم، از شنبه تا پنجشنبه را در حوزه اصفهان در محضر استادان فاضل، شاگردی و از خرمن معارف اهل بیت(ع) خوشهچینی میکرد. پنجشنبه و جمعهها به کار کشاورزی میپرداخت تا با نان حلال خدا به خانوادهاش کمک کند. سرانجام هم وظیفه الهی او و حال و هوای حماسی و معنوی جبههها منصور را به سوی دیار نور برد تا در کنار رزمندگان دفاع مقدس به مصاف کفتاران بعثی برود.
این شهید بزرگوار دارای جلوههای اخلاقی و ابعاد معنوی از جمله تقید به نماز شب و آراستگی اخلاق بود؛ چنان که همسرش میگوید:
«چهار ماه از ازدواجمان میگذشت، آنقدر خوب بود که مشخص بود شهید میشود و من میدانستم شهید میشود.»
طلبه بسیجی شهید «منصور سلیمانی باصری»، سال 1347 در براآن شمالی متولد شد و در 24/10/1365 در عملیات کربلای پنج به شهادت رسید.