چگونگی تأدیب نفس(3)(پرسش و پاسخ)
پرسش:
نفس انسان که در روایات از آن به ضرورت اصلاح، تهذیب و تادیب نفس یاد شده است، چگونه و با چه سازوکاری تادیب میشود؟
پاسخ:
در دو بخش قبلی پاسخ به این سوال، به مباحثی همچون: مفهوم تادیب نفس و گامهای عملی در تادیب نفس شامل: 1ـ کنترل قوه واهمه و راهکارهای عملی آن یعنی: 1- تفکر صحیح 2- ورود به منزل عزم 3- نشانههای ورود به منزل عزم 4- کنترل قوه شهویه و آثار سوء تبعیت از هوای نفس پرداختیم. اینک در بخش پایانی دنباله مطلب را پی میگیریم.
تمام ابعاد وجودی انسان عبارت از عقل و قلب و نفس است که به جوارح و اعضا منتهی میشود. بحث ما پیرامون نفس بود که به معنای شهوت و غضب و وهم است. انسان باید این سه قوه نفسانی را مودب به آداب الهی نماید تا بتواند در مسیر رشد و تعالی و سیر الیالله قرار گیرد.
4- تادیب قوای نفسانی به آداب الهی
امام علی(ع) در این زمینه میفرماید: «من اجهد نفسه فی اصلاحها سعد» اگر کسی کوشش کند تا نفس خود را اصلاح نماید، سعادتمند میشود. (غررالحکم، ص 237) اصلاح نفس به معنای تربیت نفس و یا به تعبیر دیگر مودب کردن آن به آداب الهی است. آن حضرت در روایت دیگری میفرماید: «من اهمل نفسه فی لذاتها شقی» اگر کسی نفس خودش یعنی شهوت و غضب و وهم را در لذتها رها کند، نفسش او را به شقاوت میکشاند. (همان، ص 305) این روایت تاکید دارد که اگر کسی نفس خود را مودب به آداب الهی نکند، قطعا گرفتار شقاوت در دنیا و آخرت خواهد شد.
5- اطاعت اوامر و نواهی الهی
امام علی(ع) میفرماید: «من تأدب بآداب الله عزوجل اداه الی الفلاح الدائم» کسی که مودب به آداب خدای عزوجل گردد، خداوند او را به رستگاری ابدی میرساند (بحارالانوار، ج 89، ص 214) به عبارت دیگر انسان با اطاعت اوامر و نواهی الهی است که میتواند خودش را تربیت و مودب به آداب الهی کند، و در صورت تحقق تربیت الهی، انسان نزد خداوند از همه موجودات عالم باکرامتتر و باارزشتر خواهد بود. که امام علی(ع) همین گزاره را در یک روایت بیان کرده و میفرماید: نزد خداوند متعال در تمام پهنه گیتی، چیزی باارزشتر و محترمتر از آن نفسی که مطیع اوامر الهی باشد وجود ندارد (مستدرکالوسائل، ج 11، ج 259) لذا قرآن کریم میفرماید: باارزشترین انسانها نزد خدا باتقواترین آنها هستند. (حجرات- 13)
6- اصلاح اعمال ظاهری
تربیت به معنی آموزش روشهای گفتاری و رفتاری است، که در ارتباط با عملکرد انسان مطرح میشود. یعنی اگر کسی میخواهد مودب به آداب الهی شود، باید در اعمال ظاهری خود مقید به این معنا باشد که طبق دستورات الهی عمل کند. یعنی ابتدا انسان باید اعمال ظاهری خود را اصلاح کند و بعد سراغ باطن برود که اصلاح ظاهر در واقع مقدمه اصلاح باطن است. به این ادب، ادب ظاهری نیز گفته میشود. به بیان دیگر انسان باید ابتدا از اعضا و جوارح خود آغاز کند، و سپس سراغ سایر ابعاد وجودی خود برود. اگر میخواهی قلب و عقل خود را تربیت و تادیب کنی، ابتدا باید گوش، چشم و زبان و دست و پای خود را تربیت کنی و آنها را به اطاعت اوامر و نواهی الهی وادار کنی. بنابراین رعایت ادب ظاهری، مقدم بر سایر کارها است. نکته اساسی اینکه برخلاف این صورت ملکی ظاهری که ما سازنده آن نیستیم، انسان میتواند، صورت ملکوتی غیبی و باطنی خودش را خودش بسازد. صورت ظاهری، با تولد و رشد او براساس وراثت شکل میگیرد، که خداوند آن را ساخته است، و انسان نقشی در این رابطه ندارد، اما ساختن صورت ملکوتی غیبی و باطنی انسان به دست خود او ساخته میشود، و چگونگی و نحوه ساختن آن هم به این است که اعمال ظاهری در چارچوب اوامر و نواهی الهی در اثر تکرار، تبدیل به ملکات نفسانی شود، و صورت باطنی او را بسازد، زیرا اعمال انسان ملکهساز و ملکات او تشکیلدهنده صورت باطنی انسان هستند. لذا در قیامت با هر کسی طبق صورت باطنی و ملکوتی او رفتار میکنند!