چه کسانی در خصوص «جایگاه زنان ایرانی در جمهوری اسلامی» دروغ میگویند؟
مهدی برازنده
برگزاری مسابقه اخیر تیمهای ملی فوتبال ایران و لبنان در مشهد با یک اتفاق و به دنبال آن حاشیهسازی و دروغپردازی توسط برخی رسانهها و افراد مدعی حمایت از حقوق و جایگاه بانوان همراه بود. اگرچه از یک طرف ناهماهنگی و سوءمدیریت عوامل اجرایی مسابقه که ربطی هم به دولت نداشتند در روند این مسابقه و فرصت دادن به حاشیهسازان مورد انتقاد قرار گرفت و از طرفی به گفته خانم خزعلی معاون امور زنان و خانواده ریاست جمهوری، «برخی اتفاقات ورزشگاه مشهد تعمدی بوده»، که نیازمند واکاوی و روشن شدن خط و ربطهای احتمالی پشت پرده از طرف نهادهای مسئول است، اما نکته مهم در اتفاقاتی از این دست فرصتطلبی برخی جریانات و رسانههای سیاسی در داخل و معاندان و شبکههای ماهوارهای ضدانقلاب و برخی میدانداران شبکههای اجتماعی و فضای مجازی برای وارد آوردن هجمه به نظام جمهوری اسلامی و زیر سؤال بردن عملکرد کشور در حوزههای مختلف است. در ماجرای اخیر هم همین فرصتطلبان بیمنطق تلاشکردند به خیال خود از اتفاقات ورزشگاه مشهد بهعنوان مصداقی در مورد ظلم به زنان و دختران ایرانی در نظام جمهوری اسلامی بهره ببرند اما غافل از اینکه کارنامه نظام اسلامی درخصوص احقاق حقوق زنان و حمایت از رشد و جایگاه این قشر ارزشمند در حوزههای مختلف بسیار پربار است. در این گزارش به بهانه این هجمههای باورناپذیر به مواردی از جایگاه واقعی زنان در نظام جمهوری اسلامی میپردازیم که این حاشیهسازان علاقهای به طرح آنها ندارند.
حاشیهسازیهای غیرواقعی در مورد وضعیت بانوان ایرانی فقط به موضوع ورزش و یا همین ماجرای ورزشگاه مشهد برنمیگردد، اما بهتر است از همین ورزش شروع کنیم. همین چند ماه قبل یک خانم بازیگر ایرانی که در جشنوارهای خارج از کشور شرکت کرده بود، در مورد وضعیت ورزش بانوان در ایران گفته بود «در ایران هویت ورزشی برای بانوان وجود ندارد»! این اظهارنظر در حالی مطرح شد که در هر دوره از مسابقات ورزشی در بازیهای المپیک و آسیایی تعداد قابل توجهی از ورزشکاران بانو با رعایت همه موازین دینی و ملی در مسابقات شرکت و برای کشورمان مدالآوری و افتخارآفرینی میکنند. طبعاً اگر کسی اهل مشاهده و دنبال کردن اخبار باشد، افتخارآفرینیهای بانوان و توجه به آنان را در عرصه ورزشی کشور کتمان نمیکند. در همین زمینه رشد چشمگیر توجه به ورزش بانوان از تامین زیرساختهای لازم تا افزایش چندین برابری زنان ورزشکار و مدالآور در سالهای پس از انقلاب اسلامی با پیش از آن قابل مقایسه نیست.
همانطور که اشاره شد این تحریفات و القائات منفی از وضعیت بانوان در کشورمان فقط به عرصه ورزش محدود نمیشود و این تحریفات در سایر حوزههای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی، مثلاً آزادی بانوان در استفاده از امکانات و موقعیتهای مختلف در کشور نیز سالهاست که جریان دارد. بهعنوان مثال همواره عدهای نسبت به اخذ مسئولیت بانوان در جایگاه و مراتب سیاسی و اجتماعی انتقاد میکنند، حال آنکه هماکنون در دولت و مجلس و سایر نهادهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی کشور، بانوان نقشی فعال و اثرگذار دارند که این شاخص هم با دوران قبل از انقلاب که شاه کشور اساساًً اعتقادی به توانمند بودن زنان نداشت بسیار متفاوت است.
توانمندی و دستاورد بانوان ایرانی در زمینه علمی
یکی از حوزههایی که بانوان کشورمان پس از انقلاب اسلامی در آن رشد بسیار شگرفی داشتند و دستاوردهای خوبی کسب کردند، حوزه علمی و آموزشی است که نشان از توجه ویژه نظام جمهوری اسلامی به ارتقای سطح دانش و جایگاه زنان و کشف و بروز استعداد بانوان توانمند کشور است.
رئیس فراکسیون بانوان مجلس شورای اسلامی چند ماه قبل در گفتوگویی اعلام کرد: «یکی از مهمترین دستاوردهایی که انقلاب اسلامی ایران در حوزه زنان داشته است در بخش آموزش محقق شده است، بهویژه آموزش عالی که زنان در مقاطع تحصیلات عالی به جایگاه ویژهای در کشور رسیدهاند و رشد تحصیلات و بالا رفتن سواد عمومی حاکی از دستاوردهای انقلاب است که امروز شاهد آن در مراکز آموزش عالی کشور هستیم. بهعنوان نمونه در سال 57 فقط 30 درصد زنان باسواد بودند اما امروز بیش از 90 درصد زنان باسوادند.» فاطمه قاسمپور با اشاره به مشارکت زنان در جمهوری اسلامی افزود: «میزان مشارکت زنان در پیروزی انقلاب، 8 سال دفاع مقدس و دوران پس از جنگ را نباید نادیده گرفت. زنان همواره در عرصههای مختلف حضور و مشارکت داشتهاند و این مشارکت به برکت انقلاب اسلامی است. همچنین افزایش بهرهمندی از زنان در پستهای مدیریتی یکی از مهمترین گامهای جمهوری اسلامی پس از پیروزی انقلاب است.»
قاسمپور با بیان اینکه پس از انقلاب اسلامی شاخصهای بهداشت و سلامت در حوزه زنان نیز با رشد چشمگیری روبهرو شده است، ادامه داد: «دستیابی به برخی دستاوردها در حوزه زنان به معنای پایان کار نیست بلکه در برخی زیرساختها نیز همچنان فاصلههایی وجود دارد که باید با تلاش به آنها دست یافت.» در زمینه علمی و تحقیقاتی در 40 سال گذشته و به برکت انقلاب اسلامی جایگاه بانوان کشورمان به قدری رشدیافتهتر از قبل شده است که بیش از 60 درصد از ورودی دانشگاههای کشور را بانوان تشکیل میدهند. فاطمه آلیا، استاد دانشگاه و نماینده اسبق مجلس شورای اسلامی در رابطه با پیشرفت چشمگیر جایگاه علمی بانوان ایرانی میگوید: «اوایل انقلاب حدود ۲ میلیون دانشآموز دختر داشتیم که در حال حاضر این جمعیت به
۶ میلیون نفر رسیده است و این مسئله بیانگر افزایش اعتماد خانوادهها به نظام و سلامت آموزشی است. همچنین در زمان پیروزی انقلاب شاغلین خانم آموزش و پرورش
۱۲۵ هزار نفر بودند که در حال حاضر ۶۰۰ هزار
خانم شاغل در بخشهای مختلف آموزش و پرورش داریم. امروز بیش از ۶۰ درصد ورودی دانشگاهها بانوان هستند و با افتخار میتوانیم بگوئیم بانوان نقش فعالی در هیئتهای اندیشهورز دستگاههای مختلف دارند.» آلیا در بیان پیشرفتهای بانوان ایرانی در زمینه پزشکی و علمی میگوید: «به گفته و گواه تمام موسسات علمی اروپا و آمریکا، آمار پزشکان عمومی زن نسبت به قبل از انقلاب یا زمان پیروزی انقلاب ۱۶ برابر شده است. آن زمان سه هزار و ۵۰۰ پزشک عمومی خانم داشتیم و در حال حاضر ۶۰ هزار پزشک عمومی داریم (۳۱ درصد). پزشکان متخصصمان هم ۵۰ برابر شده، در آن زمان ۵۹۰ پزشک متخصص زن داشتیم و اکنون ۳۰ هزار پزشک متخصص زن داریم (۴۰ درصد). همچنین در حال حاضر ۹۹ درصد پزشکان متخصص زنان را بانوان ایرانی به خود اختصاص دادهاند.»
نقش موثر بانوان در زمینه سیاسی
و دستگاه دیپلماسی
پس از گذشت 43 سال از پیروزی انقلاب اسلامی، اکنون بانوان ایرانی در کنار حضور پررنگ در انتخابات و تعیین سرنوشت سیاسی کشور در اثرگذارترین جایگاهها و مسئولیتهای کشور همچون در دولت و مجلس شورای اسلامی و سایر نهادهای سیاسی و اجتماعی حضور یافتهاند. برای نمونه میتوان به نقش مهم و نسبتاًً گسترده بانوان در دستگاه دیپلماسی کشور اشاره کرد، بانوانی که دارای تحصیلات تخصصی در عالیرتبه مدارج علمی هستند و به گفته وزیر امور خارجه کشورمان در عرصههای خارجی و بینالمللی هم فعالاند.
حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه کشورمان در دولت سیزدهم در رابطه با نقش بانوان در دستگاه دیپلماسی کشور گفته است: «دستکم ۳۰ درصد از کارمندان تحصیلکرده وزارت امور خارجه، بانوان محترم کشورمان هستند که بهخوبی درصحنه سیاست خارجه نقشآفرینی میکنند. در تعدادی از سفارتخانههای ایران در خارج از کشور بانوان محترم این مرزوبوم دیپلماتهای برجستهای هستند و ریاست نمایندگی را نیز برعهده دارند. حدود ۴۴۰ همکار ما در دستگاه دیپلماسی از بانوان هستند. البته این را هم بگویم که تعداد کارمندان ما در مقایسه با سایر وزارتخانهها کم است. با این تفاسیر حدود ۳۰ درصد از همکاران را بانوان محترم تشکیل میدهند.»
وزیر امورخارجه کشورمان میگوید: «حقیقتاً سهم بسیار مهمی در همه وظایف سیاسی، دیپلماتیک، حقوقی، بینالمللی، کنسولی و فرهنگی را بانوان در وزارت امور خارجه برعهده دارند و ویترین و نمادی از الگوی زن مسلمان ایرانی که الگوی خودش را حضرت فاطمه(س) قرار داده، در دستگاه دیپلماسی و در نمایندگیها جلوهگر شده است. ما در مجموعه خروجیهایمان در وزارت امور خارجه، در گزارشهای کارشناسی و دیدارهای دیپلماتیک، وقتیکه خانمها سهمی دارند در آن دیدار یا در تدوین آن گزارش یا طرح سیاسی که ارائه میشود، انصافاً از دقت نظر بالایی برخوردار هستند و با وسواس، ظرافت و با برخورداری از دانش و تجربه کمک بزرگی را در دستگاه دیپلماسی به ما میکنند.»
مواردی که در این گزارش بیان شد، فقط گوشهای کوچک از نقش و جایگاه بانوان غیور و توانمند ایران در عرصههای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی است. زنان ایرانی که در مواقع حساس و رویدادهای بزرگی چون پیروزی انقلاب اسلامی و پس از آن درکمک به پیروزی در جنگ تحمیلی دوشادوش مردان برای دفاع از خاک و ناموس کشور به میدان آمدند، امروزه جایگاهی بس رفیع و والاتر از هر زمان دیگری پیدا کرده و بیش از گذشته خود منشأ خدمت به کشور شدهاند. بدون شک افتخارآفرینیها و آثار حضور بانوان در عرصههای مختلف بوده است که ایران اسلامی را در قرن 21 تبدیل به یکی از الگوها و نمادهای توسعه و پیشرفت در عرصههای گوناگون در منطقه و بدون اغراق در جهان کرده است. ارزش والای زنان و دختران در کشورمان و نظام اسلامی که به قول حضرت امام خمینی(ره) «مرد از دامن زن به معراج میرود» و در جایی دیگر در تکریم جایگاه زنان فرمودند: «دامن مادر بزرگترین مدرسهای است که بچه در آنجا تربیت میشود، آنچه که بچه از مادر میشنود، غیر از آن چیزی است که از معلم میشنود. بچه در دامن مادر بهترتربیت میشود تا در جوار پدر، تا در جوار معلم.» یک اصل مسلم و پذیرفته شده است. اگرچه ممکن است هنوز کاستیها و کمبودهایی در رفع نیاز و خواستههای واقعی و مهم زنان و دختران کشورمان وجود داشته باشد مسلما میشود با تدبیر و برنامه تا جای ممکن این نیازها را رفع کرد. قطعاً بیاحترامی، کمتوجهی یا ارزش ننهادن به بانوان در مکتب خمینی کبیر و نایب برحقش و دکترین نظام اسلامی باطل است و همه افراد جامعه باید نسبت به تکریم و احترام زنان و دختران ایران اسلامی تلاش کنند. از طرفی فرصتطلبانی که به بهانه حواشی یک مسابقه ورزشی سعی در کوبیدن طبل ظلم به زنان دارند و چشم خود را به روی ارتقای بینظیر جایگاه زنان در جمهوری اسلامی میبندند بدانند که زنان و دخترانی که در این جامعه زندگی میکنند و حمایت نظام را از رشد و بالندگی خود تجربه کردهاند خام چنین فریبکاریهایی نمیشوند.