قرآن؛ کلام خدا یا رؤیای رسولانه؟ (1)(پرسش و پاسخ)
پرسش:
آیا آموزههای وحیانی قرآن اعم از الفاظ و مفاهیم مستقیما کلام خدا است که به پیامبرش وحی شده تا برای هدایت مردم آنها را به مخاطبانش ابلاغ کند یا اینکه رؤیاهای رسولانه شخصی خود پیامبر(ص) است که مستقیما با خدا ارتباطی ندارد؟
پاسخ:
طرح شبهه
آنچه که از صدر اسلام تاکنون درباره قرآن کریم به عنوان نظریه رایج و عمومی مسلمانان مطرح میباشد، این است که قرآن کلام خدا و الفاظ و مفاهیم آن وحی الهی است. اما برخی برخلاف این نظر اجماعی مسلمانان، قرآن کریم را به رؤیاهای رسولانه پیامبر(ص) تعبیر کردهاند که پیامبر(ص) را روایتگر تجربهها و ناظر منظرههایی میدانند که خود در عالم رؤیا دیده، و سپس آنها را برای مردم و مخاطبانش بیان کرده است؟! بهطور کلی محورهای اصلی این شبهه عبارتند از: 1- وحی قرآنی مشاهدات پیامبر(ص) است نه مخاطب خدای سبحان قرار گرفتن پیامبر(ص)، به تعبیر دیگر وحی گزارش وقایعی است که خود پیامبر(ص) شاهد آن بوده است، نه نقل کلام خداوند متعال 2- این مشاهدات در عالم رؤیا روی دادهاند نه در عالم واقع و بیداری 3- این رؤیاها نیاز به تعبیر دارند نه تفسیر. به بیان دیگر عناصری که در قرآن درباره آنها سخن گفته میشود، عناصری رؤیایی هستند، نه عناصری واقعی و این جهانی.
خلاصه این سه ادعا این است که قرآن رؤیتی است در عالم رؤیا با عناصر رؤیایی. مدعیان این شبهه همچنین به آیاتی از خود قرآن کریم استناد میکنند که عبارتنداز: 1- آیات 111 تا 120 سوره مائده 2- آیات 68 تا 75 سوره زمر 3- آیات ابتدایی سوره واقعه که آن را روایت دیگری از منظره قیامت میشمارد که شخص پیامبر(ص) آن را دیده و نقل کرده است.
پاسخ شبهه
این شبهه به دلایل زیر ضعف و بطلان آن کاملاً مشخص و شفاف میگردد:
1- مخاطب قرار گرفتن پیامبر(ص)
بیش از 300 بار در قرآن کلمه «قل» به کار رفته است که در بیشتر آنها کاملاً واضح و آشکار است که مخاطب خداوند، شخص پیامبر(ص) و رسولش بوده است. در بسیاری از آیات منادی خطاب به پیامبر(ص) میفرماید: «یا ایها الرسول» و «یا ایهاالنبی» و در بسیاری موارد دیگر با حرف «ک» و «انت» و ضمیر مستتر افعال، حضرتش را مورد خطاب قرار میدهد. از این خطابها متوجه میشویم که امر کننده و ندا دهنده ای در قرآن کریم هست که باید او را بشناسیم. با یک بررسی اجمالی در آیات قرآن کریم،علم به این حقیقت پیدا میکنیم که آن آمر و منادی و مخاطب خدای متعال بوده که آموزههای وحیانی خود را برای هدایت انسان از طریق رسولش به او ابلاغ میکند.
2- حقیقی بودن اصل خطاب الهی
طبق اصول و قواعدی که همه عقلا و اهالی زبان به آن پایبند هستند، مادام که قرینه خاصی از سوی متکلم نصب نشده باشد، کلام او بر معنای حقیقیاش حمل میشود. بنابراین اگر دلیل مناسبی برای نفی حقیقی بودن اصل خطاب (مثل برخی عبارات خطابی شاعران) یا خطاب کننده (مثل خطاب خیالی درخواب) نباشد، باید حقیقی بودن آن را بپذیریم. اما از طرفی قرینههایی را در کلام خود پیامبر(ص) میتوان یافت که براین نکته اشاره داشته باشد که وحی را کلام خداوند قلمداد کند. «ولید ابن مغیره» استهزاء کننده وحی نزد حضرت محمد(ص) آمد و گفت: این محمد! از این شعرت برای ما بسرا! حضرت فرمود:این شعر نیست، بلکه کلام خدای سبحان است که به وحی کردن آن برملائکه و انبیایش راضی شده است. همچنین از آنجا که پیامبر(ص) عترت پاک و اهل بیت طاهرینش را به منزله افرادی آگاه به حقایق قرآنی معرفی میکنند، باید به احادیث معصومین(ع) هم رجوع کنیم، که آن بزرگواران نیز وحی را به منزله کلامی که از سوی خداوند خطاب به پیامبر(ص) بیان شده، معرفی کردهاند.
ادامه دارد