نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
سرویس سیاسی-
روزنامه اعتماد روز گذشته در مطلبی با عنوان «گره احیای برجام کجا است؟» نوشت: «مذاکرات هستهای برای احیای برجام میان ایران و غرب مدتی است که در سکوت فرو رفته است. جلسات مذاکرات دیپلماتیک در وین دیگر برگزار نمیشود و طرفین بیشتر به ردوبدل کردن پیام میان خود مشغول هستند. آنچنانکه به نظر میرسد برای احیای برجام تنها چند گام، آنهم در مرحله تصمیمگیری نهایی باقی مانده است. ظاهراً طرفین به این نتیجه رسیدهاند که برای برداشتن این گامها دیگر نیازی به مذاکره نیست و صرفاً باید تصمیم سیاسی در پایتختها اتخاذ شود.»
این روزنامه در ادامه نوشت: «به نظر میرسد که موضوع خروج سپاه از لیست تحریمهای آمریکا یکی از موضوعات اساسی در مسیر احیای برجام است... آنچه از سخنان برخی از نمایندگان مجلس و اعضای کمیسیون سیاست خارجی مجلس میتوان دریافت، احتمالاً این است که ایران بر مواضع خود درخصوص برداشته شدن برخی از تحریمها، بهخصوص تحریم سپاه پاسداران، اصرار دارد.»
گفتنی است طیف غربگرا در حالی وقیحانه سعی دارد ایران را به دلیل ایستادگی بر مواضع اصولی خود، مقصر عدم به نتیجه نرسیدن مذاکرات معرفی کند که ماهیت اصلی برجام مبتنی بر «رفع تحریمهای اقتصادی در قبال محدودسازی برنامه هستهای ایران» است و هیچ ارتباطی به موضوعات منطقهای و سیاستهای جمهوری اسلامی ایران که نفی هرگونه حضور و مداخله سیاسی و نظامی بیگانه در منطقه است، ندارد.
درحالیکه فرار غرب و بهویژه آمریکا از «تعهدپذیری نسبت به لغو تحریمها» بهعنوان مانع اصلی در مسیر پیشرفت مذاکرات وین، دستیابی به توافق را با مشکل مواجه کرده، مدعیان اصلاحات یا همان طیف غربگرای داخلی عملاً با دادن آدرس غلط درخصوص وجود پیوند میان برجام و سایر مؤلفههای قدرت ایران بهنوعی شکلگیری انتظارات جدید بهجای عمل به تعهدات از سوی غربیها را تقویت میکنند.
تلاش مدعیان اصلاحات برای گذاشتن
چوب لای چرخ دستگاه دیپلماسی
روزنامه سازندگی در صفحه اول شماره دیروز خود با تیتر «جلیلی علیه رئیسی» درصدد القای وجود اختلاف هواداران سعید جلیلی و سید ابراهیم رئیسی بر سر مذاکرات و توافق احتمالی برآمد.
در این مطلب آمده است: هنوز عمر حضور سید ابراهیم رئیسی و دولتش در ساختمان پاستور به یک سال نرسیده که نجواهای اختلاف بخشی از جریان پایداری و هواداران سعید جلیلی با سیاستهای رئیسجمهور با صدای بلند بیان میشود. هر چه خبرها از وقوع توافق هستهای در وین بیشتر میشود دامنه اختلافات و افشای برخی خبرها از ناحیه پایداریها و دوستان سعید جلیلی نیز بیشتر میشود. سعید جلیلی پیشازاین نیز تلویحاً بیان کرده بود که با روند مذاکرات موافق نیست. دوستان و اطرافیان وی نیز این دیدگاه و نظر را بهشدت بروز میدهند
سازندگی نوشت: اگرچه رئیسی نمیخواهد و نمیتواند که با این جریان از توافق و ضد برجام سرشاخ شود اما هزینههای این نقدها و مخالفتهایی نیز برای دولت قابلچشمپوشی نیست... هدایت این جریان مخالف اما در دست چهره آشنا برای دولت رئیسی است؛ سعید جلیلی.
مدعیان اصلاحات که 8 سال مدیریت کشور را به برجام گره زدند و جز خسارت محض و ویرانی عمیق چیزی عاید کشور نکردند حالا از ترس اینکه سیاستهای برجامی دولت جواب بدهد و بدون دادن امتیازی به طرفهای غربی، تحریمهای کشور لغو شود و درنتیجه هویت پوشالی و حیات سیاسی اصلاحطلبان به پایان برسد، برای چوب لای چرخ گذاشتن در قبال دیپلماسی دولت سیزدهم، به دنبال اختلافافکنی بین اصولگرایان هستند. لازم به ذکر است همین جماعت مدتی پیش، خبر جنجالبرانگیز نامه ۲۰۰ صفحهای منتسب به جلیلی را جعل کردند؛ نامهای که پسازآن دفتر سعید جلیلی، آن را «خیالی» خواند و با تعبیر «خبرسازیهای سازمانیافته» این نامه را تکذیب کرد.
دموکراتها از جمهوری خواهان خشنتر و جنگطلبتر هستند!
روزنامه همدلی در یادداشتی با عنوان «اظهارات بایدن و کارنامه جنگافروزی دمکراتها» نوشت: در افکار عمومی اینطور جاافتاده که دمکراتها در سیستم حکومتی آمریکا جزو کبوترها هستند و خواهان دمکراسی و صلح در داخل آمریکا و سطح جهانی میباشند و از جنگگریزانند، در مقابل بازها که به جمهوریخواهان اطلاق میشود طرفدار جنگ. شاید در ظاهر اینگونه باشد زیرا اکثر کارخانههای سازنده جنگافزارهای نظامی و تسلیحاتی در آمریکا در اختیار و مالکیت سرمایهداران جمهوریخواه قرار دارد و علیالاصول جمهوریخواهان باید طرفدار راهاندازی جنگ باشند تا جنگافزارهایشان را به کار بگیرند و به فروش برسانند. در عمل، عکس آن را حداقل از زمان جنگ دوم جهانی شاهد هستیم.
آمریکا در زمان ریاست جمهوری «فرانکلین روزولت» دمکرات وارد جنگ دوم جهانی شد و در زمان ریاست جمهوری «هری ترومن» دمکرات ادامه پیدا کرد تا جایی که در همین دوران و برای اولین بار سلاح هستهای استفاده شد و دو شهر «هیروشیما» و «ناکازاکی» در ژاپن با سلاح هستهای بمباران شد و هزاران نفر کشته شدند. به دنبال آن، جنگ کره در سال ۱۹۵۰ و در زمان ریاست جمهوری ترومن دمکرات شروع شد و در دوران ریاست جمهوری «دوایت آیزنهاور» جمهوریخواه به پایان رسید.
کبریت جنگ ویتنام از زمان «جان.اف.کندی» دمکرات روشن شد و در دوران ریاست جمهوری «لیندون جانسون» دمکرات مشتعل شد و به اوج خود رسید و در دوران ریاست جمهوری «ریچارد نیکسون» جمهوریخواه به پایان رسید.
جنگ ششروزه اعراب با اسرائیل در ژوئن ۱۹۶۷، که مهمترین جنگ بین اعراب و اسرائیل قلمداد میشود در زمان ریاست جمهوری جانسون دمکرات رخ داد.
البته حمله به افغانستان و عراق در دوران بوش پسر جمهوریخواه به وقوع پیوست و بیشتر از آنکه یک جنگ بین دو دولت به آن اطلاق شود تهاجم و اشغال یکسویه و بعد از حمله به برجهای دوقلو در نیویورک بود.
لازم به ذکر است که مدعیان اصلاحات تا پیشازاین میگفتند جمهوری خواهان جنگطلب هستند و دموکراتها خواهان صلح و آزادی و گفتمان و دموکراسی و...
حکایت مضحک اصلاحطلبان از مخالفان خارجی توافق هستهای
در شماره دیروز روزنامه شرق در یادداشتی آمده بود: «در شرایطی که مذاکرات وین بهمنظور اجرائیکردن مجدد موافقتنامه هستهای و رفع تحریمهای ظالمانه بینالمللی علیه جمهوری اسلامی ایران در اواسط اسفندماه گذشته به مراحل قابلتوجهی برای طرفین مذاکرات رسیده و بسیاری مدعی بودند که توافق قریبالوقوع است، به ناگاه و در فاصله 10 روز پس از تهاجم روسیه به اوکراین و آغاز تحریمهای اقتصادی وسیعی علیه مسکو که در دستور کار غرب و اروپا قرار گرفت، وزیر خارجه روسیه طی اظهارات غیرمنتظره و غیرقابلباوری درخصوص روند پیشرفت مذاکرات هستهای و همراهی مسکو با این مسیر خواستار تضمین کتبی از ایالاتمتحده برای مصونماندن مناسبات اقتصادی روسیه- ایران از گزند تحریمهای حوزه اوکراین شد.»
حیرتانگیز است آنهم تااندازهای که کار را به یک طنز و یا فکاهی نزدیک میکند. عامل بحران سازی از برنامه صلحآمیز هستهای کشورمان آمریکا و اروپا هستند. آنها هستند که کشورمان را تحریم کردهاند و میکنند. آنها علیه ایران قطعنامه صادر میکنند و... اما جماعت موسوم به اصلاحطلب در تکاپوست تا روسیه و حتی کشورمان را در مظان اتهام نرسیدن به توافق معرفی کنند. در نوبت قبلی که دولت موردحمایت اصلاحطلبان (دولت تدبیر و امید) توافق برجام را امضا کرد این روسیه بود که به تعهداتش عمل نکرد یا آمریکا و اروپا؟!
در ادامه نوشتار شرق آمده: «در این مقطع ند پرایس، سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا، اعلام کرد چنانچه تصمیماتی در مسکو و تهران گرفته شود [!!] ما میتوانیم توافق را نجات دهیم و اضافه کرد که تحریمهای جدید روسیه هیچگونه ارتباطی با موافقتنامه هستهای ندارد و نباید هیچگونه تأثیری بر گفتوگوهای وین داشته باشد، ضمن آنکه تمایلی برای پیشنهاد کردن به روسیه که جدید و خاص باشد نیز نداریم. متعاقباً آنتونی بلینکن، وزیر خارجه آمریکا، مطالبات روسیه از توافقنامه هستهای را خارج از موضوع قلمداد کرد.»
همانگونه که خواندید این روزنامه با آوردن این جمله که «چنانکه تصمیماتی در تهران و مسکو گرفته شود...» عملاً هماهنگ با آمریکاییها و اروپاییها توپ را به زمین کشورمان میاندازند.