حفظ و حراست از جنگلها و منابع طبیعی یک وظیفه همگانی(بخش نخست)
حریق سهلانگاری بر دامن سبز جنگل(گزارش روز)
صدیقه توانا
یک لحظه وجدانتان را قاضی کنید و به ندای درونتان گوش دهید، چرا اینقدر بیرحمانه و صرفاً از سر خودخواهی آتش به جان درختان بیزبان میزنیم و برای درست کردن یک یا دو لیوان چای، تعداد زیادی از گیاهان جنگل را که طبیعت برای رشد نیممتر از آنها، 50 سال زحمت کشیده است را به راحتی آتش میزنیم و خون به دل طبیعت، جنگل و مراتع میکنیم و چه راحت حق حیات را از این موجودات زنده میگیریم عدهای بیتوجه به تلفاتی که خودشان از سر غفلت به جنگل و مراتع وارد میکنند، لب به اعتراض میگشایند که چرا جنگلبانان جلوی تخریب جنگلها را نمیگیرند؟ اما همین عده و اکثر کسانی که برای عوض کردن حال و هوای روحیشان بار سفر میبندند و دل به صحرا و جنگل میزنند، در ازای چند ساعتی که از این موهبت زیبای الهی بهره میبرند، چندین و چند برابر به منابع طبیعی و ثروت ملی خسارت وارد میکنند.
وقتی خانوادهای برای روشن کردن یک کوپه آتش که میخواهد سور و سات چای جنگلی را آماده کند، گونههای گیاهی از جمله گونها را آتش میزند، هرگز به این موضوع فکر نکرده است و اصلاً نمیداند که یک گون با قطر 30 تا 50 سانتیمتر حداقل 30 تا 50 سال سن دارد و طبیعت برای بزرگ شدن آن نیم قرن زحمت کشیده است.
خیلی از ما زحمت 50-60 ساله طبیعت را صرف یک یا دو لیوان چای میکنیم. با دستان خودمان آتش به دامان جنگل میاندازیم و نابودی تکتک گونههای جنگلی را نمیبینیم ولی از سوختن و آتشسوزی یک باره جنگل که گاهی دست خود طبیعت در آن دخیل است، هوار میزنیم .
الان دیگر وقت آن رسیده که از متهم کردن یکدیگر در نابودی جنگل و مراتع چه از طریق آتشسوزیهای عمدی و غیر عمدی و آتشسوزیهای طبیعی و چه از طریق افزایش سطح بیابانی کشور و چه تخریب جنگل توسط دام و عوامل انسانی دست برداریم و تمام هم و غم خود را صرف استفاده بهینه از طبیعت و منابع طبیعی و حفظ و نگهداری این نعمات و ثروتهای خدادادی کنیم.
آتش پای درختان کهنسال!
روزهای پایانی شهریور ماه و تعطیلات سه ماهه تابستانی را پشت سر میگذاریم. بسیاری از خانوادهها از این فرصت باقیمانده استفاده کرده و بار سفر میبندند و راهی شهرهای شمالی کشور یا بعضاً مناطق سرسبز و جنگلی میشوند و بیتردید در این بین یکی از بهترین و متداولترین تفریحات ما و همه این است که یک روز از سفر را اختصاص میدهیم به دل دشت و دمن و جنگل زدن و به اصطلاح خودمان به دل طبیعت میرویم و فارغ از رستوران و هتل، غذای ساده جنگلی تهیه و تدارک میبینیم. شاید خیلی از شما شاهد این صحنهها باشید یا خود شما هم جزو همان دسته باشید که هنوز زیراندازتان را پهن نکردهاید دنبال جمع کردن هیزم و چوب و کندن نادانسته گونههای نادر گیاهی از اطراف میشوید. یک درخت تنومند و کهنسال را زیر نظر میگیرید تا آتش ناهار و زغال سماور زغالیتان را کنار آن علم کنید تا از باد در امان باشد و آتشتان خاموش نشود. در عرض سه سوت آتشی در دل جنگل به پا میکنید و دود و دمی راه میاندازید که انگار میخواهید یک شهر را غذا بدهید!... بیخیال و بدون توجه به آنکه چقدر به جنگل و طبیعت آسیب زدهاید یک روز شاد و گرم را به مدد چوبها و گونههای نادر طبیعت پشت سر میگذارید و غروب هنگام رفتن باز بدون توجه به آنکه آتشهای برافروخته را کاملاً خاموش کنید جنگل را ترک میکنید؛ فردای آن روز وقتی خبر آتشسوزی در بخش زیادی از یکی از جنگلهای شمال کشور را از تلویزیون میشنوید و صحنههایی از سوختن و دود شدن درختان را مشاهده میکنید باز به خودتان نهیب نمیزنید که قطعاً این آتشسوزی از روی غفلت و سهلانگاری شما صورت گرفته است؟!
مردم طبیعت را نشناختهاند.
مهندس مصطفی خوشنویس عضو هیئت علمی مؤسسه تحقیقات، جنگلها و مراتع کشور در گفتوگو با گزارشگر کیهان با اشاره به اینکه یک اصل کلی در کشور وجود دارد و آن این است که مردم ما آن طور که لازم است طبیعت خود را نشناختهاند، خاطرنشان میکند: «اغلب آتشسوزیها در جنگلها به صورت غیرعمد است که مردم ما بافت پوشش گیاهی کشور را نشناختهاند. خیلی از مردم به راحتی یک گون با قطر 30 تا 50 سانتیمتر که حداقل 50 سال سن دارد را نمیشناسند و نمیدانند طبیعت 50 سال برای رشد آن زحمت کشیده است، بنابراین خیلی راحت آن را میکنند و آتش میزنند تا یک چای دم کنند.»
وی میگوید:«ما آتشسوزیها را میبینیم ولی کنده شدن تکتک درختان و سوختن آنها را نمیبینیم. شاید مقدار گونها و بوتههای دیگری که در طبیعت داریم به شکل مرتب برای کسانی که به طبیعت میروند و آنها را میکنند دهها برابر آتشسوزیهای وسیع در جنگل است و این نکته اصلاً به چشم کسی نمیآید و مورد توجه قرار نمیگیرد.»
مهندس خوشنویس در ادامه میگوید: «پر واضح دیدم که در طبیعت پای یک درخت 150 ساله که 60 سانت قطر داشته آتشی زیر کنده آن روشن کردهاند که مبادا خاموش شود تا یک غذا گرم شود، ولی آنچه مهم نیست و مورد غفلت قرار میگیرد، صدمهای است که به درخت وارد میشود.»
این عضو هیئت علمی مؤسسه تحقیقات و جنگلها و مراتع بر این باور است که مردم ما هنوز درخت و گیاه را نشناختهاند و برنامه آموزشی و اطلاعرسانی دقیقی هم در جامعه وجود ندارد. البته اخیراً در صدا و سیما کارتونهایی در این خصوص ساخته شده است، این خوب است ولی خیلی کم است.»
پیشنهاد وی این است که این نوع آموزشها باید از دوران ابتدایی تحصیلی و در مدارس و کتابهای درسی بچهها آغاز شود. چرا که: «هرآنچه که از بچگی در ضمیر ما نهادینه شود تاثیر ماندگارتری در بزرگسالی دارد و این آموزههای کودکی برای همیشه ملکه ذهن میشود.»
وی با ذکر مثال جالبی میگوید:«همانطور که به بچههای خود یاد میدهیم مورچهها را نباید زیر پا له کرد آنها هم یک موجود ضعیف زنده هستند، باید به آنها یاد بدهیم در زیر ریزترین گیاهان و بوتهها موجوداتی زندگی میکنند که اگر آنها را بکنیم خانه این حشرات را خراب کردهایم و محل تخمگذاری را نابود ساختهایم.»
مهندس خوشنویس در ادامه توصیه میکند: « فرزندان خود را به طبیعت ببرید و ضمن آشنایی آموزش، نگهداری از گیاهان و گونههای مختلف را به آنها بیاموزید، چرا که اگر آموزش تقویت شود به مراتب آسیب وارده کمتر میشود.»
وی با اشاره به یک نکته بسیار ظریف که اخیراً یک آتش ته سیگار 20 هکتار از جنگلهای اورس (بالاتر از سد کرج) را به آتش کشانده است، به بیان راههای پیشگیری از حریق میپردازد و میگوید: «درست کردن آتش بر به منظور جلوگیری از رخنه آتش، انتخاب کاشت و توسعه گونههای مناسب گیاهی مثل دغدغک که آب زیادی دارد و در مقابل آتش مقاوم است، در کنار مدیریت منابع و آموزش و اطلاعرسانی مردم میتواند جنگلهای ما را از حریقهای عمدی و غیرعمدی مصون نگه دارد.»
آتش بزرگترین دشمن جنگل
آتش بزرگترین دشمن جنگل بوده و زیانهای وارده از آن در درجه اول زیان به جامعه جنگل است.
در آتشسوزیها بزرگترین حفاظت، سعی در کوچک نگاه داشتن سطح آتشسوزی است و حفاظت از زیان این آفت و بکار گرفتن تکنیکهای مختلف و خاموش کردن جنگل قبل از انتشار آن بزرگترین هدف جنگلبان میباشد.
آتشسوزی در جنگل به خاطر موقعیت مناطق جنگلی که اغلب باز است، به صورت آزاد و بدون آنکه با مانعی برخورد کند انتشار پیدا میکند و به هر طرف پیشرفت کرده و در جهتهای مختلف آتشسوزی ادامه پیدا میکند.
در این میان مهمترین موضوع در آتشسوزی دانستن علت بروز آن است.
دکتر شمسالله شریعتنژاد نماینده مردم عباسآباد، تنکابن و قائمشهر و عضو کمیسیون کشاورزی مجلس شورای اسلامی در گفتوگو با گزارشگر کیهان در پاسخ به این سؤال که نقش آتشسوزیهای عمدی و غیرعمدی در تخریب جنگلها چیست و مهمترین دلیل این آتشسوزیها چه میباشد، قاطعانه این طور میگوید: «99 درصد آتشسوزیها دخالت انسانی در آن دخیل است و شرایط طبیعی در ایجاد حریق تنها یک درصد است.
از این 99 درصد بخش قابل توجهی به سهلانگاریها و بخش معدودی هم به توسعه اراضی و تغییر کاربری برمیگردد...»
دکتر شریعتنژاد با اشاره به اینکه آنچه مربوط به حریقهای سهوی است از سوی شکارچیان و گردشگران صورت میگیرد، خاطرنشان میکند: بخشی از آتشسوزیهای سهوی هم بدین شکل صورت میگیرد که عدهای عمدا شیشه در جنگل میاندازند تا از طریق تابش نور خورشید عدسی ایجاد شود که این مسئله باعث بروز آتشسوزی در جنگل میشود.»
وی در توضیحات بیشتری در این زمینه میگوید: «برخی از این نوع حریقها برای تجاوز به اراضی است که کاملا عمدی است ولی تعداد آنها کم است.»
از این نماینده مجلس میپرسم چرا برخورد قانونی با این افراد نمیشود و چرا قوانین ما بازدارندگی لازم را ندارند؟ دکتر شریعتنژاد هم با تاکید بر این موضوع که قوانین بازدارنده است ولی ارادهای برای برخورد وجود ندارد اضافه میکند: «متاسفانه در هر دو مورد آتشسوزی عمدی و غیرعمدی برخورد قوی با این افراد نمیشود و در برخورد با عوامل بروز آتشسوزی میبینیم که حتی با یک درصد آنها نیز برخورد نشده است که برای دیگران درس عبرت باشد. این فقط بحث قانونی نیست. بلکه بحث ارادی است که در تقابل با این افراد وجود ندارد.؟
از وی میپرسم مجلس شورای اسلامی و کمیسیون کشاورزی اقدامات خاصی در این خصوص انجام داده است؟ میگوید: «لایحه طرح قانون جامع حفاظت از منابع طبیعی در حال بررسی است و منتظر اصلاحات آن هستیم. این طرح جرائم را تشدید کرده است، اما نکته مهمتر این است که ما ارادهای برای برخورد با متخلفان داشته باشیم.»
جنگلهای شمال امسال 7 بار
در آتش سوخت!
این نماینده مردم تنکابن، قائمشهر و نکا در ادامه صحبتهای خود به این مسئله هم اشاره میکند که: «متاسفانه امسال در جنگلهای گلستان که منطقه حفاظت شده است بیش از 7 بار آتشسوزی داشتهایم که منشا آنها انسانی میباشد که یا برای پخت و پز یا برای گرما آتش روشن شده که بر اثر بیمبالاتی منجر به آتشسوزی شده است ولی با چند مورد از آنها برخورد شده است؟ این نماینده مجلس پاسخ خود را این طور میدهد: «که با هیچ یک از آنها برخورد نشده است، شکارچیان از دید محیطبانان مخفی نمیمانند همه این تخلفات را میبینند ولی با آنها برخورد نمیشود.»
وی اظهار تاسف میکند که وقتی سراغ مسئولان محیط زیست یا سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور میرویم آنها از کمبود بودجه و کمبود نیروی انسانی برای تهیه تجهیزات اطفاء حریق صحبت میکنند یا نیروهایی که از حفاظت سازمان جنگلها و مراتع رفتند و دیگر جایگزینی برای آنها نیامده است.
همچنین قبلا سیستم ماهوارهای از زمان حریق و شناسایی طول و عرض جغرافیایی داشتیم ولی الان این سیستم خود را نشان نمیدهد و محسوس نیست، تمام خودروها و لندروورها و دستگاهها قدیمی است و وقتی به سازمانهای فوقالذکر مراجعه میکنیم از کمبود بودجه صحبت میکنند.
وی میگوید: «تا وقتی اراده قوی برای برخورد با این موضوع یعنی تخریب جنگل وجود نداشته باشد و نوع ارتباط مردم با منابع طبیعی اینگونه تعریف نشود که مردم احساس کنند از طبیعت منفعت میبرند، شاهد تخریب جنگل و حریق در این منابع طبیعی هستیم، در این شرایط محتاج یک نگاه فرابخشی و جامع هستیم تا با یک برنامهریزی جامع بتوانیم از منابع طبیعی حفاظت کنیم.»
دکتر شریعتنژاد در ادامه میگوید: «وابستگی مردم از نظر معیشتی به منابع طبیعی باید قطع شود تا شاهد نابودی جنگلها نباشیم. بالا رفتن نرخ بیکاری در مناطقی که منابع طبیعی و جنگلی مستعد داریم بسیار بالا است از این رو شاهد سرمایهگذاری کلان کمتر، اشتغالزایی کمتر و عدم توسعه در ابعاد مختلف اقتصادی و اجتماعی هستیم و عملا رفتار دولت رفتاری نیست که منتج به حفاظت از منابع طبیعی باشد.»