سرویس سیاسی ـ
روزنامه اعتماد دیروز در مطلبی با عنوان «عذر بدتر از گناه» نوشت: «انفجاري در مسجد شيعيان پاكستان رخ داد و موجب كشته و زخمي شدن بيش از ۲۵۰ نفر از نمازگزاران بيگناه شد. اين انفجار چنانكه بايد مورد توجه جهاني واقع نشد به ويژه همزمان است با جنگ اوكراين و همدرديهايي كه جهان غرب و بسياري از كشورها با عوارض جنگ براي مردم اوكراين داشتهاند. از اينرو برخيها به مقايسه رفتار غرب با اين دو حادثه پرداختهاند و آن را نشانه دورويي و رياكاري در دفاع از حقوق بشر دانستهاند و به ادعاهاي غربيها تاختهاند.»
این روزنامه نوشت: «شخصا انتظار ندارم كه اروپا با آوارگان جنگي خاورميانه همانگونه برخورد كند كه با آوارگان اوكراين برخورد ميكند. ولي اين تفاوتها بايد متعارف و قابل درك باشد. نه آنكه كلا مفهومي سياسي پيدا كند. مسئله مهمتر اينكه آيا اين واقعيات به معناي محكوميت غرب و تبرئه ماست؟»
گفتنی است، عملکرد طیف رسانهای مدعی اصلاحطلبی در روزهای اخیر نشان داده است که این جریان به بهانه دفاع از حقوق بشر در اوکراین ادبیات جنگ روانی اتاق فکر کاخ سفید را در کشور بازتولید میکند. اگرچه جریان رسانهای مدعی اصلاحطلبی در طول 7 سال اخیر و در جریان حملات گسترده عربستان به یمن در سکوت به سر برده و واکنشی از خود نشان نداده بود اما در جریان حمله روسیه به اوکراین ژست حقوق بشری به خود گرفت تا احقاق حقوق مردم یمن را فریاد بزند.
به نظر میرسد، جریان رسانهای اصلاحطلب که امروز بر موج رسانهای غرب در وقایع اوکراین سوار است، نسبت به حوادث، نگاه نژادپرستانه و حقوق بشر فرمایشی دارند، نگاهی که از سوی غرب به عنوان خوراک غربپرستان تامین میشود، حال آنکه این روزها بیشتر از هر زمان دیگری اثبات شد که کاخ سفید همراه و پشتیبان قابلاعتمادی برای غربگراها نیست.
ارزشهای لیبرالی در اروپای قهرمان دموکراسی!
روزنامه شرق در یادداشتی در صفحه نخست خود نوشت: «آنچه امروز در جنگ علیه اوکراین اتفاق افتاده است، جنگ بین شرق و غرب نیست بلکه حمله به میراث روشنگری، ارزشهای لیبرال و فردی و تضعیف دموکراسی از سوی رژیمی مستبد و اقتدارگراست که اروپا در طول تاریخ خود چندین بار آن را شاهد بوده است.»
در ادامه این نوشتار میخوانیم: «روسیه و حامیان راست افراطی و مذهبی او در آمریکا، سالهاست در جنگ اطلاعاتی در تضعیف این نظم دموکراتیک تلاش کردهاند. اروپای امروز خسته است. مداخله نظامی آمریکا در آسیای غربی و مرکزی، بحران پناهندگی، ضعف ساختاری اتحادیه اروپا در سیاست خارجی، حقوق بشر و کرونا، دموکراسی را در اروپا با چالشهایی روبهرو کرده که سبب شده است در برابر حمله روسیه به اوکراین، بسیاری اروپا را قهرمان دموکراسی و آزادی ندانند.»
این متن افزوده: «اما اتحاد و همبستگیای که در این چند روز در اروپا شکل گرفت، فرصت بینظیری را به وجود آورده است که میتواند اقتدارگرایان را به عقب براند و از طریق همکاریهای مدنی، مشارکت اجتماعی و مسئولیتپذیری به بازاندیشی و ثبات دموکراسی در سطح جهانی کمک کند. روسیه بعد از این جنگ، دیگر روسیه سابق برای اروپا نخواهد بود. پیروز این جنگ اروپایی است که بار دیگر در تاریخ خود دریافته اگر هوشیار نباشد، ممکن است بهآسانی شاهد ازدسترفتن دموکراسی و میراث لیبرالی شود که اگر نه کاملترین اما بهترین الگویی بوده که زیست مدنی، رفاه و حاکمیت قانون را در این جهان ممکن کرده و از عصر روشنگری تا به امروز در تولید فهم و نقد آن تلاش کرده است. باید توجه داشت این فرصت، بهترین زمان تاریخی برای تعامل با اروپا و جامعه مدنی آن است.»
نویسنده یادداشت فوق انگار یک رپرتاژ آگهی سفارشی برای اروپا نوشته است. البته در معرفی او عنوان شده پژوهشگر دانشگاه زوریخ و ما از این دست ایرانیهایی که پس از دیدن اروپا چنان دچار تعارض هویتی و خودباختگی شدهاند که به بهشت انگاری آن مشغول گشتهاند، کم نداشتهایم. چیزی که متفکران غربی امروزه به بوی متعفن آنکه سراسر جهان را گرفته یعنی لیبرالیسم اذعان میکنند و آنگاه ایرانیان غربزده در ستایش آن به چنین راههایی میروند.
باید به این روزنامه مدعی اصلاحات یادآور شد که هم اکنون بخش عمده تسلیحاتی که 8 سال است بر سر مردم مظلوم یمن ریخته میشود، ساخته کارخانههای انگلیسی، آلمانی و فرانسوی است. همین اروپای الگوی جماعت غربزده در 8 سال تجاوز صدام به ایران مهمترین حامی تسلیحاتی صدام بود و بدتر از همه به آن دیوانه تسلیحات شیمیایی داد. ضمنا اینکه عنوان شده اکنون بهترین زمان تعامل با اروپاست باید یادآور شد اگر مثل کبک سرتان را زیر برف نکنید، حتما میبینید که آنها پنجرههای تعامل را بستهاند و کشورمان را تحریم میکنند و قلدرانه از ایران میخواهند که از حقوق خود مبنی بر داشتن انرژی هستهای چشم بپوشد و از تسلیحات دفاعیاش دست بکشد تا همچنان که اروپا با لیبی رفتار کرد، با ایران رفتار کند.