گره کور انتخاب رئیس جمهور در لبنان
فریده شریفی
منطقه خاورمیانه در طول سالهای اخیر از بحرانیترین مناطق جهان بوده است. در این منطقه عراق، لبنان و فلسطین به عنوان سه کانون اصلی بحران و مناقشات منطقهای و بینالمللی محسوب میشوند.
لبنان بعد از ترور رفیق حریری و حمله اسرائیل به این کشور در تابستان 2006 شاهد دوره جدیدی از بحران سیاسی، امنیتی بوده است.
مناقشات سیاسی در لبنان با هدف اجماع در میان گروههای سیاسی برای انتخاب رئیس جمهور از نوامبر2007 باعث شکلگیری یک بحران سیاسی گردید و درگیری گروههای هوادار مخالف دولت شکلدهنده بحران امنیتی در این کشور بوده است.
هرچند گروههای مختلف سیاسی برای شکستن بحران سیاسی و امنیتی و بنبستهای موجود تلاش میکنند و درصدند تا درچارچوب منازعات درونی به موقعیتی برتر دست یابند لیکن حمایت برخی از کشورهای خارجی از گروههای داخلی از جمله آمریکا، عربستان، مصر و اردن مناقشات داخلی را پررنگتر میکند و بنبست سیاسی، امنیتی را پیچیدهتر میسازد.
لبنان در حدود110 روز است که رئیس جمهور ندارد و البته این نخستین بار هم نیست که کرسی ریاست جمهوری این کشور خالی میماند.
تاکنون 11بار جلسه پارلمان لبنان برای انتخاب رئیس جمهور تشکیل شده ولی به دلیل به حدنصاب نرسیدن نمایندگان جلسه با ناکامی مواجه شده و انتخاب رئیس جمهور به تعویق افتاده است.
جریانهای سیاسی موجود در لبنان یکدیگر را به کارشکنی و سنگاندازی برسر انتخاب رئیس جمهور متهم میکنند و رایزنیهای زیادی نیز درداخل و خارج برای انتخاب رئیس جمهور صورت گرفته است لیکن هنوز کاخ ریاست جمهوری «بعبدا» خالی است و به نظر نمیرسد که به این زودیها رئیس جمهور لبنان انتخاب شود.
درسال 1988 هنگامی که دوره ریاست جمهوری «امین جمیل» به پایان رسید تا زمانی که «رینیه معوض» به عنوان رئیس جمهور جدید انتخاب شد کرسی بعبدا خالی ماند.
در سال 2007 نیز تا زمان انتخاب «میشل سلیمان» به عنوان جایگزین «امیل لحود» هشت ماه درهای کاخ ریاست جمهوری بسته ماند.
به رغم شرایط متفاوت کنونی با دورههای پیشین و تحولات منطقهای و جهانی لیکن وضعیت خالی ماندن پست ریاست جمهوری در دورهها و زمانهای مختلف بسیار شبیه به هم است.
چند دستگیهای داخلی ناشی از چند دستگیهای منطقهای موجب میشود که هربار لبنانیها منتظر یک توافق منطقهای برای گشایش گرههای کور انتخاب رئیس جمهور باشند.
نخستین بار با نزدیک شدن منافع آمریکا، عربستان و سوریه در نتیجه امضای توافقنامه طائف زمینه برای انتخاب «معوض» فراهم شد و دومین بار نیز با میانجیگری قطر و همراهی آمریکا دیدگاههای عربستان و سوریه به هم نزدیک شد و ریاست جمهوری میشل سلیمان یکی از نتایج توافق دوحه بود.
اما امروز این شرایط فراهم نیست، منطقه درگیر گسترش تروریسم تکفیری است. بحران در سوریه،عراق، یمن، بحرین، مصر و لیبی ادامه دارد و افق حل و فصل این بحرانها همچنان مبهم است.
این بحرانها شرایط و توازن قدرت در لبنان را تحت تاثیر قرار میدهد، و انتخاب رئیس جمهور را با مشکلات پیچیدهای مواجه میسازد.
درست است که لبنانی ها هربار که در امری شکست میخورند آن را به گردن خارجیها میاندازند و این به یکی از آداب و رسوم سیاست در لبنان تبدیل شده است ولی تحلیلگران سیاسی همواره به بسیاری از نقصها، خلأها و روزنههای داخلی اشاره میکنند که به خارجیها اجازه دخالت در سهمیههای حکومتی آنها را میدهد که به موجب قانون اساسی از آن برخوردار شدهاند.
مهمترین عامل داخلی ناکامی لبنانیها در انتخاب رئیس جمهور حضور نیافتن دو سوم نمایندگان در جلسات پارلمانی است که معیار وحدنصاب قانونی برای تشکیل جلسه به منظور انتخاب رئیس جمهور است.
تاکنون حدنصاب برای تشکیل جلسههای پارلمان به دلایل سیاسی تأمین نشده است زیرا فراکسیونهای مجلس بر یک نامزد مورد قبول به توافق نرسیدهاند.
نامزد شدن «سمیر جعجع» رئیس حزب نیروهای لبنانی و حمایت جریان غربگرای 14مارس از او امور را پیچیدهتر کرد.
جعجع سابقه درخشانی در تاریخ لبنان نداشته و گذشته وی پر از محکومیت، جنایت، دست داشتن در ترورها و ارتباط با رژیم صهیونیستی است و همین مسئله باعث شده که گروه 8 مارس به رهبری حزب الله لبنان با نامزدی وی مخالفت شدید داشته باشد.
جعجع در یک زد و بند سیاسی و با زمینه سازی گروه 14مارس از زندان و مرگ دور شد و رفته رفته به دنیای سیاست بازگشت، اما همچنان سیاستهایش علیه محور مقاومت و در جهت حفظ منافع رژیم صهیونیستی است.
نمایندگان گروه 8 مارس در مجلس از شرکت در جلسات ویژه انتخاب رئیسجمهور امتناع کردهاند تا راه را بر روی یک توطئه ببندند.
آنها نگران هستند که انتخاب جعجع که از سوی گروه 14 مارس معرفی و حمایت شده است با معیار نصف بهعلاوه یک صورت گیرد و قانون اساسی نیز این سازوکار را پس از نخستین جلسه پارلمان که باید انتخاب ریاست جمهوری در آن با رأی دوسوم نمایندگان صورت گیرد مجاز شمرده است.
به گفته رهبران جریان 8 مارس، جریان 14 مارس در همسویی با سیاستهای حامیان منطقهای و فرامنطقهای خود به ویژه عربستان حاضر نیستند دولت جدید براساس وزن و جایگاه هرگروه در پارلمان برای حل مشکلات فزاینده مردم لبنان تشکیل شود و منافع این کشورها را بر منافع ملت لبنان ترجیح دادهاند و از همه خطرناکتر اینکه جریان 14 مارس در قبال تجاوزات مستمر رژیم صهیونیستی به لبنان موضع نگرفته و حتی به تلاشهای مخرب و ویرانگر خود برای ضربه زدن به مهمترین سوپاپ اطمینان لبنان یعنی مقاومت و از بین بردن معادله ارتش، ملت و مقاومت تلاش میکنند.
این در حالی است که حزبالله لبنان معتقد است وظیفه ملی ایجاب میکند که با خطر تجاوزات رژیم صهیونیستی مقابله شود و امکان مسامحه یا نادیده گرفتن این خطر از سوی گروههای سیاسی وجود ندارد زیرا این خطر، حاکمیت و تمامیت ارضی کشور را تهدید میکند و به مذهب، طایفه، حزب یا جنبش خاصی مربوط نیست.
عامل دیگر که انتخاب رئیسجمهور را به تعویق میاندازد نبودن وحدت و هماهنگی میان مسیحیان لبنان است.
رئیسجمهور نماینده واقعی همه ملت است و توافق مسیحیان با یکدیگر انتخاب رئیسجمهور را آسانتر خواهد کرد.
رقابت میان جریانهای سیاسی و تلاش برای یافتن جایگاه برتر در معادلات سیاسی و امنیتی داخلی و منطقهای، نبودن اجماع کلی برای انتخاب رئیسجمهور و مشکلات دیگر داخلی هرچند پروندههای پیچیدهای در تاریخ لبنان دارند اما این مشکلات نتوانسته لبنانیها را از دستیابی به راهحل لبنانی در پیچوخمهای تاریخی باز دارد.
سیدحسن نصرالله دبیر کل حزبالله لبنان، نبیهبری رئیس پارلمان این کشور، میشل عون رئیس فراکسیون تغییر و اصلاح در مجلس، ولید جنبلاط رئیس حزب دروزی سوسیالیست ترقیخواه و دیگر مقامات و رهبران جریانهای سیاسی لبنان تلاش میکنند راهحلی را بیابند که همه گروهها بپذیرند و پرونده انتخاب رئیسجمهور لبنان را از بن بست خارج کنند. تحلیلگران و کارشناسان منطقه معتقدند تا گره کور انتخاب رئیسجمهور باز نشود و اوضاع سیاسی و امنیتی این کشور با انتخاب رئیسجمهور جدید به ثبات و آرامش نرسد امکان بروز بحرانهای امنیتی در این کشور افزایش خواهد یافت به ويژه درگیریهایی که در منطقه طرابلس یا عرسال در این کشور به وقوع پیوسته نشان میدهد که به محض خارج شدن اوضاع از کنترل دولت لبنان، هرج و مرج و بیثباتی این کشور را تهدید میکند. در این بین برخی کارشناسان تنها راهحل خروج از بنبست کنونی را انتخاب میشل عون نامزد معرفیشده گروه 8 مارس توسط گروه 14 مارس میدانند.
این راهحل در آیندهای نزدیک لبنان را از تونل تاریک سیاسی و امنیتی کنونی خارج میسازد.
میشل عون شخصیتی ملی و فراطایفهای و مورد احترام همه گروههای لبنانی است و میتواند کشتی سیاست لبنان را در طوفانها هدایت کند.
ولی جریان المستقبل و دیگر اعضای گروه 14 مارس حاضر به پذیرش این واقعیت نیستند و بر کاندیدای خود که آن را نامزد توافقی میدانند اصرار میورزند.
در هر صورت شکاف داخلی میان طرفهای سیاسی لبنان همچنان گسترده است و آنگونه که به نظر میرسد لبنانیها باید زمان بیشتری را برای مشخص شدن رئیسجمهور انتظار بکشند.