تشدید نیاز آمریکا به مذاکره با کماثر شدن تحریمها
رضا الماسی
مذاکرات وین همچنان ادامه دارد و گزینههای ایران برای لغو تحریمها و بازگشت به تعهدات برجامی روی میز طرفهای مقابل قرار داده شده است. حالا حصول توافق، متوقف بر تصمیم سیاسی اروپا و آمریکاست. مهمترین شرط این مهم، لغو همه تحریمها و راستیآزمایی آن توسط ایران و همچنین اخذ تضامین کافی برای عدم بازگشت تحریمها میباشد.
اصلیترین محور گفتوگوهای وین اطمینان از انتفاع ایران از ابعاد لغو تحریمی، اخذ تضامین مناسب و راستیآزمایی کامل و دقیق اقدامات طرف مقابل است تا در ازای آن به ایالات متحده آمریکا که با دهنکجی به قوانین بینالمللی از توافق هستهای 2015 خارج شد، اجازه بازگشت به آن داده شود. آنطور که خبرنگار مستقر ایرنا در وین گزارش میدهد؛ تا اینجای کار دامنه و تعداد موضوعات، کاهش جدی یافته است و چند مسئله کلیدی و سخت باقی مانده که اگر طرف مقابل تصمیمات لازم را اخذ کند، امکان حصول توافق نهایی ظرف چند روز امکانپذیر است.
شروط ایران برای توافق
هیئت مذاکرهکنندگان ایران با اتکاء به رهنمودهای رهبری و مد نظر قرار دادن خطوط قرمز نظام به رغم فشارهای طرفهای مقابل در اتاق مذاکرات و از طریق تبلیغات رسانهای، نه تنها از حقوق ملت حراست کرده که طرحها و ابتکارات جدیدی را برای پیشبرد مذاکرات به ویژه در حوزه تضامین حقوقی، سیاسی و اقتصادی ارائه داده است.
یکی از مهمترین تضامین مطرح شده از سوی ایران بحث برگشتپذیری سریع فعالیتهای اتمی ایران است که طرفهای غربی کارزار تبلیغاتی گستردهای را با ترکیب مفاهیم علمی و سیاسی، برای تهدیدآمیز جلوه دادن برنامه صلحآمیز هستهای ایران به راه انداختند.
اما هیئت مذاکرهکننده ایرانی مرعوب نمایشهای تکراری طرفهای مقابل نشده و با علم به این موضوع که در غیاب یک سازوکار عادلانه قضایی یا سیاسی بینالمللی برای احقاق حق و یا تضامین معتبر برای اطمینان از رعایت توافق احتمالی از سوی طرفهای مقابل، تضمینی حائز اهمیت است که وابسته به هیچ مولفه یا عنصر خارجی نباشد، از دستاوردهای هستهای کشورمان که با زحمت و پایمردی فداکارانه دانشمندان ایرانی حاصل شده حراست کرده است.
دستاوردهای هستهای که خود بهانهای برای تحمیل تحریم و فشار علیه ایران است، اکنون هم عرض تحریمهای ظالمانه و به عنوان ظرفیتی ارزشمند برای پیشبرد اهداف مذاکراتی ایران عمل میکند. در واقع دانش هستهای جمهوری اسلامی ایران که محصول اقتدار ملی و زاییده توانمندیها و ظرفیتهای مستقل کشور است متضمن این امر است که در صورت عهدشکنی طرفهای مقابل، حق ایران برای اقدامات متقابل محفوظ میماند.
مفهوم «تضمین ایفای تعهدات» که در یک سال گذشته همزمان با مذاکرات رفع تحریمها از سوی کشورمان مطرح بوده است، نوعی آینده نگری واقع بینانه برای جلوگیری از تکرار تجربه عهدشکنی یک یا چند عضو برجام است.
از این منظر بحث ضمانت، یکی از محورهای اصلی مطالبات ایران و موضوعات حائز اهمیت در جریان مذاکرات وین بوده و تاکنون جلسات متعددی در این رابطه برگزار شده و متونی در این رابطه نگارش شده است.
طرف مقابل اکنون به خوبی آگاه است که اجرای تعهدات هستهای از سوی ایران، «اجرای مشروط» خواهد بود و تا زمانی ادامه خواهد داشت که آنها
بر اساس معیارهای راستیآزمایی مد نظر ایران به تعهدات خود پایبند باشد و در صورت نقض عهد از سوی طرف مقابل توان هستهای ایران به سرعت قابل احیا خواهد بود.
از این منظر هر توافقی که در وین به دست آید، موجب تحکیم و تقویت تضمین ذاتی خواهد بود و چنین سندی در قیاس با توافق سال ۹۴ در ابعاد مختلف، از جمله در موضوع هستهای، حائز ویژگیهای ارتقاء یافتهای است.
سعید خطیبزاده سخنگوی وزارت امور خارجه کشورمان در یک نشست خبری میگوید: «حصول توافق نهایی در گرو رفع تحریمهای ظالمانه و غیرانسانی ایالات متحده علیه ایران است. هیچ توافقی در وین انجام نمیشود مگر اینکه پول این ملت در اختیار آنها قرار گیرد و غیر از این نخواهد بود. منتظر تصمیمات اروپا و آمریکا هستیم و هنوز آن اراده را در آنها ندیدیم؛ اگر تعهد طرف مقابل را در عمل ببینیم قطعاً میتوان گفت وارد فاز نهایی سازی توافق شدهایم.»
هدف اصلی ما از مذاکره چیست؟
«رویکرد کلان و هدف اصلی مذاکرات باید فقط رفع تحریمها باشد و لاغیر. هرجا و هر وقت مذاکرات از این هدف دور شود که از نحوه تعامل و درونمایه مذاکرات این گونه برداشت شود که طرف مقابل اراده جدی برای برداشته شدن تحریمها ندارد و مصمم عمل نمیکند، مذاکره در چنین شرایطی یعنی تلف کردن و سوزاندن برخی از ظرفیتهای میدان دیپلماسی.»
این را ابوالفضل زارع خفری، فعال فرهنگی در گفتوگو با گزارشگر روزنامه کیهان میگوید.
او ادامه میدهد: «اینکه گفته شود ما مذاکره میکنیم تا صرفاً ثابت کنیم اهل گفتوگو هستیم، حقیقتاً حاکی از یک منطق قوی فکری نیست، مگر بهانهجوییها و امپراتوری دروغساز دولتهای زورگو و مستکبر در طول این 43 سال حد یقف داشته است؟ اگر مذاکرات این هدف را برای کشورمان محقق نکند توجیهی برای ادامه دادن ندارد. فلذا در چنین شرایطی توقف مذاکرات، هم تکلیف اذهان عمومی را در داخل ثبات میبخشد و هم پیام صریح و واضحی برای طرف مقابل خواهد داشت که ایران مذاکره میکند اگر اراده جدی در نمایندگان طرف مقابل باشد.»
زارع خفری میافزاید: «غربیها به این مذاکرات بیشتر نیاز دارند. اگر نداشتند هیچ وقت مذاکره نمیکردند. این مسئله نباید کمارزش انگاشته شود. حرکت تردمیلی تیم مذاکره دکتر ظریف از جایی شروع شد که غربیها به یقین رسیدند ظریف و دولت آقای روحانی شکوفایی اقتصادی را فقط در مذاکره کردن با آمریکا میبینند.
قراردادهای ایران با روسیه و چین، غربیها را مستاصل کرده و به زحمت انداخته، و هر حرکتی که به مستقل شدن روند اقتصاد ایران در برابر غرب کمک کند دست تیم مذاکره کشورمان را پُرتر میکند و دلهره و دستپاچگی را در اردوگاه مقابل بیشتر خواهد کرد. بنابراین نباید موقعیت و شرایط کنونی خود را کم ببینیم.»
این فعال فرهنگی تصریح میکند: «اگر از برجام عبرت گرفته نشود، هر لحظه باید منتظر نتایج تلخی از مذاکرات باشیم. برجام میگوید فقط دل بستن به مذاکرات و خوش خیالی محض به غرب نتیجه آن خسارت محض خواهد بود. همچنین طولانی شدن مذاکرات، رفتار تیم ایران را ممکن است فرسایشی و شکننده کند، نباید گرفتار چنین دامی شد.
نرسیدن به توافق بهتر از چیدن میوه تلخی همچون برجام است. از اینکه مذاکرات به نتیجه نرسد هم نباید بیم و ترسی داشت، این نوع ترس هم ممکن است خسارت آفرین باشد.»
او توضیح میدهد: «نتایج فاجعه برجام به ما میگوید با حلوا حلوا کردن و شلوغبازی رسانهای نه دهان مردم شیرین میشود و نه روز بدون تحریم طلوع میکند. بعد از نشستن غبار ذوق زدگی و خوش خیالی به غرب، مردم پرسیدند برجام روی سفره ما چه اثر شیرینی داشت؟ آیا وضعیت معیشتی ما در پسابرجام نسبت به قبل آن بهتر شده یا چندین برابر بدتر شده است؟! فلذا انتظار مردم از مذاکرات رسیدن به یک محتوای شیرین و مطلوب است، محتوایی که روی زندگی آنها اثربخش و مفید باشد.»
استراتژی صحیح در مذاکرات
اگر بخواهیم یک نگاه منطقی و واقعبینانه به مسئله مذاکرات داشته باشیم باید اول به چند سؤال پاسخ دهیم؛ سیاست آمریکا به عنوان سردمدار دشمنان جمهوری اسلامی در برابر ما چیست؟
محمد امین ساغندی، فعال دانشجویی در پاسخ به این سؤال به گزارشگر روزنامه کیهان میگوید: «مشخص است که سیاست ایالات متحده در برابر ایران همانطور که مقامات این کشور بارها به صراحت اذعان کردهاند و همانطور که رهبر معظم انقلاب نیز بارها به این مسئله اشاره کردند، فروپاشی نظام جمهوری اسلامی در درجه اول است و اگر این هدف امکانپذیر نبود حداقل هدف آنها تضعیف این نظام است. خب یکی از اهداف فرعی که آمریکا ذیل هدف تضعیف نظام جمهوری اسلامی دنبال میکند این است که در بحث فناوری هستهای، این توانمندی را از ایران بگیرد و دست ایران را از این تکنولوژی راهبردی و آینده ساز خالی کند.
آمریکا برای تحقق این هدف و آن هدف کلی که عبارت است از فروپاشی نظام جمهوری اسلامی، ابزاری دارد به نام تحریم اقتصادی. آمریکا میداند که نمیتواند در برابر ایران از گزینه نظامی استفاده کند. لذا تنها ابزار او سلاح تحریم اقتصادی است و البته بحث فرهنگی و جنگ نرم که هدف آن استحاله نظام است.»
حال واکنش ما چگونه باید باشد؟ ساغندی در این باره توضیح میدهد: «اشتباه استراتژیک ما در برابر این راهبرد آمریکا این است که فکر کنیم آمریکا فقط به دنبال محدود کردن انرژی هستهای ماست و اگر ما از این قدرت علمی دست بکشیم، آنها هم تحریمها را خواهد برداشت. لکن همانطور که گفته شد آمریکا در صدد فروپاشی نظام جمهوری اسلامی و تضعیف حداکثری ماست نه فقط بحث هستهای. بنابراین اگر ما خودمان را ضعیف جلوه دهیم و بعد از این همه عهدشکنی بدون جبران خسارتها با آمریکا بر سر میز مذاکره بنشینیم برای اینکه بخشی از خواستههای آنها در حوزه هستهای را انجام بدهیم و آنها هم تحریمها را لغو کنند، اشتباه بزرگی مرتکب شده ایم. چون آمریکا بعد از هستهای به دنبال مسائل موشکی، منطقهای، حقوق بشر و امثالهم میرود و همواره از ابزار تحریم برای تحقق این اهداف استفاده خواهد کرد.»
این فعال دانشجویی میافزاید: «استراتژی صحیح در برابر دشمن این است که ما اولاً از درون قوی بشویم و با تکیه بر ظرفیتهای بیشمار داخلی، تحریمهای اقتصادی را بیاثر کنیم و همه نگاهها را به رفع تحریمها گره نزنیم. اگر این کار را انجام دهیم آمریکا وقتی ببیند که سلاح او که تحریم بود بیاثر شده قاعدتاً بنایی بر استفاده از آن نخواهد داشت. وقتی آمریکا ببیند که ما هم در بحث اقتصادی در حال پیشرفت هستیم هم در بحث هستهای، مجبور خواهد شد از سلاح تحریم و فشار اقتصادی دست بکشد و با ما بر سر میز مذاکره بنشیند تا در ازای برداشتن تحریمها حداقل بتواند بخشی از توان هستهای ما را محدود کند و در اینصورت به یکی از اهداف فرعی خودش تا حدی دست پیدا کند.»
او در پایان اظهار میدارد: «ما با اتخاذ راهبرد خنثی سازی تحریمها آمریکا را در تنگنا قرار میدهیم و او نیاز پیدا میکند که با ما مذاکره کند. متاسفانه این سیاست در دولت گذشته در دستور کار قرار نگرفت و به اصطلاح همه تخم مرغها در سبد مذاکره و رفع تحریمها توسط آمریکا گذاشته شد که نتایج آن را همه مردم با گوشت و پوست خود لمس کردهاند. پس اینکه بگوییم مذاکره مطلقا خوب است یا بد حرف درستی نیست.
مذاکره وقتی مضر است که شما به آن دل ببندید و همه ظرفیتهای کشور را معطل آن کنید. علاوه بر این به دشمن پالس ضعف بدهید. در این صورت دشمن با خدعهگری تمام، سوءاستفاده میکند و هیچ چیز جز خسارت محض برای شما نخواهد بود.»