kayhan.ir

کد خبر: ۲۳۷۲۳
تاریخ انتشار : ۱۸ شهريور ۱۳۹۳ - ۲۱:۴۷

ناخرسندی نفاق قدیم از فاصله‌گذاری اصلاح‌طلبان با افراطیون(خبر ویژه)

عضو گروهک آمریکایی نهضت‌ آزادی با حمله به تشکیلات موسوم به ندا، آنان را محافظه‌کار توصیف کرد و از آنان خواست مانند خود روحانی از عنوان اصلاح‌طلبی استفاده نکنند.


«عماد-ب» در مقاله‌ای که از سوی رسانه‌های گروهکی خارج کشور مانند گویانیوز، کلمه، جرس و... برای ترور شخصیت موسسان ندا (نسل دوم اصلاح‌طلبان) منتشر شده می‌نویسد: ندا سفید است نه سبزی که اتفاقات سال 88 را پدید آورد! اصولگرایان و کیهان و فارس و... از این تشکیلات استقبال کردند. این گروه را نمی‌توان به معنای واقعی اصلاح‌طلب به حساب آورد و حضور ایشان در عرصه سیاسی نه تنها مانعی بر سر رفتار حکومت نخواهد بود بلکه حتی می‌تواند در بسیاری موارد مفید هم واقع شوند. اما سوال این است که اگر موسسان گروه ندا که سابقا دوستان و همراهان ما بودند، اصلاح‌طلب نیستند، پس چه نامی می‌توان بر ایشان گذاشت؟
وی با ادعای اینکه دست‌اندرکاران ندا قائل به دموکراسی و آزادی نیستند و حتی نظریه و آرمانی ندارند، از این طیف می‌خواهد برای اصلاح‌طلب شدن رفتار اپوزیسیون را در پیش بگیرد؛ اگرنه محافظه‌کار است! وی ادامه می‌دهد: جمهوری اسلامی در طول حیات خود هرگز اپوزیسیون را به رسمیت نشناخته و گفت‌وگویی در میان نبوده است.
وی توضیح نداد که آیا اپوزیسیون با آشوب‌افکنی، تجزیه‌طلبی و تروریسم سازمان یافته آغاز دهه 60 و عمل به عنوان ستون پنجم آمریکا و اسرائیل و حتی رژیم صدام و سپس نقش‌آفرینی در آشوب‌های نیابتی 78 و 88، توقع گفت‌وگو از سوی حاکمیت را داشت و نباید از خود مردم تودهنی‌های خوارکننده می‌خورد؟!
عماد-ب در ادامه کار را آسان‌تر کرده و مدعی شد هر کس از سوی حاکمیت در انتخابات تأیید می‌شود، آدم حاکمیت است و نمی‌توان او را اصلاح‌طلب یا دموکرات توصیف کرد. «آنچه در طول سال‌ها شاهد آن بودیم نه گفت‌وگو و مذاکره میان حکومت و مخالفان بلکه احضار مخالفان از سوی نیروهای امنیتی و ابلاغ سیاست‌ها و تصمیمات مصوب به ایشان بوده است. در چنین الگویی، طرف گفت‌وگوی اپوزیسیون، کارشناس- بازجو‌های سی‌ چهل ساله هستند، آنها ابتدا به طرح سوالاتی می‌پردازند که باید به دقت پاسخ داده شوند؛ سپس توصیه‌ها و نصیحت‌هایی مطرح می‌شود؛  پس از آن نوبت به ابلاغیه‌ها، تاکیدات و دستورات می‌رسد؛ و در نهایت هم «گفت‌وگو» با تهدید و ارعاب پایان می‌یابد... نکته جالب توجه این جاست که گاهی در این گفت‌وگوها امتیازاتی هم داده می‌شود: مثلا به فردی ابلاغ می‌شود که می‌تواند در انتخابات شرکت کند و صلاحیت‌اش نیز تایید خواهد شد؛ یا به فردی گفته می‌شود که اجازه دارد حزب و گروهی راه بیاندازد؛ یا افرادی مجاز می‌شوند که در ستاد انتخاباتی کاندیدایی خاص فعالیت کنند. اما مدتی که می‌گذرد آن روی سکه اینگونه امتیازها آشکار می‌گردد؛ معلوم می‌شود که مجوز حزب با هدف ایجاد شکاف و انشعاب و موازی‌سازی در میان احزاب اصلاح‌طلب بوده است. یا هدف از تایید صلاحیت شخصی در انتخابات چیزی جز شکستن آرای یکپارچه و چنددستگی آرای اصلاح‌طلبان نبوده است. زمانی هم که دست منتقدین را برای فعالیت در ستاد کاندیدایی باز می‌گذارند. هدفشان هدایت آرای روشنفکران به یک سو و کاستن از آرای کاندیدایی دیگر است(!)
این نوچه گروهک نهضت آزادی سپس با حمله به ندا نوشت: آنها که خود را نسل دوم اصلاح‌طلبی می‌خوانند در واقع نسل جدید محافظه‌کاران‌اند. البته نگارنده اذعان دارد که این طیف از جوانان را دقیقا نمی‌توان تحت عنوان محافظه‌کاران کلاسیک یا سنتی دسته‌بندی کرد و شاید بتوان از نوعی نومحافظه‌کاری و راست‌نو سخن گفت...
بجای آن که خود را نسل دوم اصلاح‌طلبان بخوانند، عنوان «نسل دوم اعتدال‌گرایان» یا «نسل جدید محافظه‌کاران» را برای خود برگزینند و با الگو قرار دادن روحانی با محوریت او فعالیت کنند نه با محوریت خاتمی.
هم‌چنین بهتر است بیش از این از مفهوم اصلاح‌طلبی استفاده نکنند چنانچه شخص روحانی هم چندان اصراری بر استفاده از این مفهوم ندارد.
خاطرنشان می‌شود پیش از این طیفی از افراطیون با تحویل گرفتن ویژه! موسسان ندا، آنها را نفوذی، قدرت‌طلب، تواب، بی‌شناسنامه و... لقب دادند. در مقابل موسسان ندا به تحرکات کور و به بن‌بست رسیده‌ای نظیر خروج از حاکمیت، فتح سنگر به سنگر، تحریم انتخابات، و... اعتراض دارند.
گروهک‌های آمریکایی مانند نهضت‌ آزادی با نفوذ تدریجی در حزب مشارکت و دفتر تحکیم، افراطی‌گری و ساختارشکنی را به این گروه‌ها القا کردند و اکنون نگرانند که با بالا گرفتن موج انتقاد در میان اصلاح‌طلبان علیه افراطی‌گری و رفتارهای آمریکا‌پسند، مجددا منزوی شوند.