فاطمه قاسمآبادی
درباره جنایتهای کشورهای استعمارگر اروپایی، در دیگر کشورها، مطالب هولناک بسیار زیادی وجود دارد و میشود گفت اگر تاریخنویسان واقعی، سالها بنویسند هم شرح این جنایتها تمام نمیشود. اما در بین این کشورها، انگلستان بهعنوان بزرگترین کشور استعمارگر شناخته میشود که علاوه بر کشورهای آفریقایی در آسیا هم کشورهای زیادی را غارت کرده است.
هند بهعنوان کشوری که مدت زمان زیادی زیر استعمار مستقیم انگلستان بود، خاطرات تلخ فراوانی از این استعمار دارد و حدود دو دههای میشود که به بیان این خاطرات در قالب فیلمهای سینمایی پرداخته است.
فیلم «سردار اودهام» به کارگردانی «شوجیت سیرکار» محصول سال 2021 هند است که داستانش در مورد کشتار مردم هند در «جلیان والاباغ» و انتقام یکی از بازماندگان این کشتار، از دولت انگلستان است.
داستان کشتار بیرحمانه
داستان فیلم «سردار اودهام»، در مورد مردی به نام «اودهام سینگ» است که از کشتار جلیان والاباغ هند، زنده میماند و به دنبال گرفتن انتقام از حکومت غاصب انگلستان، 21 سال بعد، به مسبب این کشتار در خود انگلستان شلیک کرد و او را از پای درآورد....
ماجرای واقعی از این قرار بود که در ۱۳ آوریل ۱۹۱۹ در شهر (آمریتسار) در پنجاب هند، یکی از خونینترین وقایع دوران استعمار بریتانیا رقم خورد. در این روز مخوف، مردم در جلیان والاباغ، که پارک عمومی با مساحت ۲۸ هزار متر مربع با پنج ورودی بود و در آن حدود بیست هزار غیرنظامی که بیشتر آنها از سیکها بودند در اولین روز از جشن سالانه «بایساخی» گرد آمده بودند.
سرهنگ انگلیسی «رجینالد دایر» که از قبل در مورد احتمال قیام سیکها تردید داشت، به فرماندار پنجاب در آن زمان، به نام «مایکل اودوایر» هشدار داد و اجازه مداخله نظامی در مورد این تجمع را گرفت و به سربازانش دستور داد، تمام ورودیهای پارک را ببندد و مسلسلهای سنگین در این پارک قرار بدهد تا به شرکتکنندگان جشن که حامی دولت هند بودند شلیک کنند، در نهایت تیراندازی بدون اخطار قبلی رخ داد و در نتیجه صدها کشته و بیش از هزار زخمی از غیرنظامیان را بجا گذاشت....
اگرچه این اقدام دایر، توسط مجلس مردم محکوم شد، اما در عوض این حرکت از سوی شورای نجیبزادگان بهویژه توسط ستوان انگلیس و فرماندار پنجاب مایکل اودوایر، مورد ستایش و تحسین قرار گرفت، او همیشه میگفت این اقدام موجه و منصفانه بوده است و از آن به بزرگی یاد میکرد.
اودهام سینگ، یکی از مجروحانی بود که شاهد آن قتلعام بود و در آن زمان بیست سال داشت. اودهام بعد از این ماجرا در راهی طولانی، تصمیم گرفت تا دیگر در مقابل ظلم انگلستان و دست نشانههایشان سکوت نکند و انتقام این کشتار را با تحقیر انگلستان، در خود این کشور و در برهه زمانی حساسی از آنها بگیرد....
استعماری مساوی با غارت
فیلم سردار اودهام، فیلمنامهمحور نیست ولی در قسمتهای مختلف، جملات کلیدی و دیالوگهای نابی دارد. در دیالوگی که بین سردار و دوستش رد و بدل میشود، بیان میشود:
«انگلیسیها برای ما برق و قطار آوردند ولی همه اینها برای هدفهای خودشان است، آنها میخواهند سرزمین ما را به این وسیله غارت کنند...»
از همین جملات کوتاه، جهتگیری کلی فیلم مشخص میشود و در ادامه هم سردار در زمانی که سخنرانی مسبب کشتار یا همان مایکل اودوایر، تمام میشود به سراغش میرود و او را در مقابل چشمان دیگر انگلیسیها از پای درمیآورد... در آخرین سخنان مایکل اودوایر میگوید:
«نه تنها حق ماست، که وظیفه ماست تا بر هند حکومت کنیم چرا که آنها بدون ما به وحشیگری روی میآورند و بهخاطر همین هم مسئولیت انسان سفیدپوست، ایجاب میکند که علاوه بر آفریقا به دیگر کشورها هم حکومت کند.»
سازنده فیلم به خوبی با استفاده از نشان دادن خشم فرو خورده مردمی که به نمایندگی سردار اودهام فوران میکند، نفرت مردمش را نسبت به حکومت ظالمانه انگلستان، نشان میدهد و تیر خلاص را نه به یک فرماندار سابق، که به پیکر استعمارگر مملکتش میزند.
نام من: رام محمد سینگ آزاد!
در فیلم سردار اودهام، کارگردان از زبان اودهام به نکته مهم و کلیدی اشاره میکند که رمز نجات هند از چنگ استعمار بود... اتحاد، در بیرون راندن بریتانیا از هندوستان بسیار مهم بود و مردم هند سوای درگیریها و اختلافات مذهبی که با همدیگر داشتند، توانستند بر سر موضوع بیرون راندن استعمارگران، با یکدیگر به اتحاد برسند.
در فیلم مخاطبین میبینند که وقتی نام سردار اودهام را از او میپرسند در جواب میگوید:
«نام من رام محمد سینگ آزاد است...» به بیان سادهتر این حرکت از جانب کل ملت هندوستان نشات گرفته است و تنها یک مذهب خاص در آن دخیل نیست.
در فیلم مخاطبین میبینند که به محض کشتن مایکل اودوایر انگلیسی، رسانههای اروپایی در مورد وضعیت انگلستان عنوان کردند که:
«ظاهرا بالاخره خورشید امپراتوری بریتانیا در حال غروب است و هندیها مانند فیلهایشان، دشمنانشان را هم بعد از این همه سال فراموش نکردهاند....»
در فیلم سردار اودهام مخاطبین انسان زجر کشیدهای را میبینند که از ستمهای انگلستان به ستوه آمده است و علاوه بر سپری کردن عمری در، در به دری و سرگردانی، در نهایت مجبور میشود خودش دست بهکار شود و به راهی بیبازگشت پا بگذارد و با این کار، کشورش را تا جاییکه بتواند به سمت انقلاب و آزادی ببرد.
باید در برابر ظلم بایستی
در فیلم سردار اودهام، تاریخ کشور هند و زندگی سردار اودهام، پشتسر هم نشان داده میشود. داستان طوری جلو میرود که مخاطبین اودهام را میبینند که پس از شروع فعالیتهایش و بهدلیل حمل اسلحه بدون مجوز، دستگیر و به پنج سال زندان محکوم شد ولی در سال ۱۹۳۱ آزاد اودهام میشود و تحت نظارت دائمی باقی میماند و سرانجام موفق به فرار از کنترل پلیس میشود و به کشمیر و سپس از آنجا بهترتیب به آلمان، روسیه و اسپانیا فرار میکند.
در سال ۱۹۳۴ اودهام وارد لندن میشود، و شروع به برنامهریزی برای ترور اودوایر میکند، و در سیزدهم مارس ۱۹۴۰ او با شلیک دو گلوله اودوایر را هدف قرار داد و او را در دم میکشد. این روند در فیلم به خوبی نشان داده میشود و در مورد مسائل تاریخی، کارگردان به شدت به تاریخ وفادار مانده است و سعی نمیکند با پررنگ کردن بخش درام ماجرا، از بار تاریخی آن کم کند.
در فیلم نشان داده میشود که دهها سال مبارزه بعد از فداکاریهای بسیار مردم هند، در نهایت به سرانجام میرسد. شاید نقل قول دوست اودهام در این مورد بهترین گواه باشد که:
«هرگز بدون بها نمیتوانی به حقت برسی... اگر حقت را میخواهی باید در برابر ظلم بایستی و اعتراض کنی...»
در نهایت هم همین اعتراضات و اقدامات باعث شد که مردم هند بتوانند پس از سالها مبارزه، انگلستان را که مانند انگلی متعفن و سمج، به هند چسبیده بود را، از کشورشان جدا کنند و از زیر یوغ بردگی آزاد شوند.
در انتهای فیلم بهصورت زیرنویس عنوان میشود که حدود دو و نیم میلیون هندی در جنگهای جهانی، بهخاطر خدمت به انگلستان کشتهشدند و پس از آن هم 4 میلیون هندی در قحطی عمدی بنگال، که حاصل سیاستهای چرچیل بود، جان خود را از دست دادهاند ولی با این حال و با وجود گذشت 100 سال، هنوز هم هند به دلیل کشتار بیرحمانه جلیان والاباغ، از طرف دولت انگلستان هیچ عذرخواهی رسمی دریافت نکرده است.
هر کسی لگدی میزند...
در حال حاضر و با توجه به عقب ماندن انگلستان از قافله قدرت مطلق، دیگر حنای این کشور برای هیچ کشوری رنگی ندارد و از انیمههای ژاپنی گرفته تا فیلمهای سینمایی هندی و... هرکس اراده کند، لگدی به این مستعمراتچی قدیمی میزند و اعتراضش را نسبت به ظلمهایشان بیان میکند... بهخاطر همین هم میتوان گفت مسئله اعتراض به ظلم انگلستان در مورد هند، بهشدت شبیه اعتراض کره جنوبی است به استعمار ژاپن، که مرتب در مورد استعمارگر گذشتهشان فیلم و سریال میسازند اما جرأت اعتراض به استعمارگر جدید یا همان آمریکا را که فعلا با اعمال قدرت، سعی در نابودی دیگر کشورها و تحمیل ارادهاش به آنها را دارد، ندارند.
با توجه به روابط هند و نفوذ ثروتمندان صهیونیست در هند، کاملاً منطقی است که وقتی قرار باشد در مورد احساسات ضد استعماری سخنی گفته شود، پای استعمارگر قدیمی یا همان انگلستان وسط بیاید نه آمریکا و اسرائیل که بهصورت مدرن در حال ریشه دواندن در هند و زیر سلطه بردن این کشور، برای رسیدن به اهدافشان هستند.