کد خبر: ۲۳۳۹۱۴
تاریخ انتشار : ۱۷ دی ۱۴۰۰ - ۲۱:۴۵
نگاهی به دیروزنامه‌های زنجیره‌ای

هراس مدعیان اصلاحات از استمداد رئیسی از حوزه‌های علمیه

 

سرویس سیاسی-
روزنامه مردم‌سالاری در مطلبی نوشت: در ادامه سفرهای استانی دولت سیزدهم، رئیس‌جمهور در دیدار با طلاب و روحانیون به وجود مراکز پژوهشی در حوزه علمیه قم و حوزه‌های سراسر کشور اشاره کرد و گفت: این مراکز باید مسائل پیش روی ما را بررسی کرده و راهکارهای برون‌رفت از مشکل را پیشنهاد کنند. در شرایطی که ابر بحران‌ها دولت را احاطه کرده است و حاکمیت باید تصمیم‌های سخت بگیرد رئیس‌جمهور چه انتظاری از حوزه‌های علمیه دارد و آیا حوزه‌های علمیه توان تحلیل و ارائه راهکار خارج از موضوع تخصصی خود را دارند؟ و مهم‌تر اینکه تا چه‌اندازه دولت از راهکارها و توصیه‌های حوزه‌های علمیه و مراجع قم در گذشته در جهت برون‌رفت از مشکلات بهره برده است؟
در ادامه مطلب آمده است: از نگاه بیرونی شاید رؤسای جمهوری که لباس روحانیت بر تن دارند و از جامعه دینی برآمده‌اند به جهت مبانی و خاستگاه رشد و ارزش‌های کسب‌شده از نهاد دوران تحصیل خود باید وابستگی و ارتباط نزدیک‌تر با حوزه‌های علمیه داشته باشند. اگرچه چنین ارتباط وثیقی در دولت‌های گذشته وجود نداشته است ولی اینک ارتباطی نسبتاً مقوم بین نهاد دولت و نهاد مذهب در دولت سیزدهم شکل گرفته است به همین جهت با توجه به چراغ سبز دولت در به‌کارگیری طلاب و روحانیون در ارگان‌های دولتی و افزایش حمایت‌های مالی دولت از حوزه‌ها در مقابل انتظارات دولت از نهاد دین نیز به نسبت گذشته افزایش یافته است.
آفتاب یزد نوشت: حوزه علمیه نهادی سنتی است که بر اساس نظام آموزشی دینی چند صدسال گذشته طلاب جوان را تعلیم و تربیت می‌کند و اگرچه اینک به ابزارها و امکانات سیستم آموزشی مدرن مجهز شده است ولی کماکان از عدم توانایی حل بعضی مسائل اقتصادی و اجتماعی و مواجهه با چالش‌های زندگی مؤمنانه در دنیای مدرن رنج می‌برد. ملاحظات محافظه‌کارانه موجب شده این نهاد در درون خود هم جرئت اصلاح و تغییر نداشته و تمامی معضلاتی که چند دهه قبل شهید مطهری برای اصلاح ساختار حوزه‌های علمیه تبیین کردند کماکان بر جای مانده است. لذا به چنین نهادی که در کار خود مانده و فشار تحریم و دغدغه معیشت، بخش کثیری از طلاب و روحانیون را به ستوه آورده است چگونه می‌توان انتظار راهکار و ارائه طریق برای ابر بحران‌های مدیریتی کشور داشت.
لازم به ذکر است که مدعیان اصلاحات در حالی دغدغه معیشت در حوزه علمیه را بهانه کرده و بر عدم توانایی حوزه در مشورت دادن به نهادهای اجرایی تأکید می‌کنند که در طول سال‌های گذشته همواره حوزه‌های علمیه و مراکز علوم دینی را آماج هجمه‌های خود کرده‌اند. یکی از مصادیق این هجمه‌ها برجسته‌‌‌سازی و انتقاد از بودجه‌ای بوده که در هر دوره به حوزه‌های علمیه اختصاص پیدا کرده است. اگر امروز اصلاح‌طلبان می‌گویند که «دغدغه معیشت، بخش کثیری از طلاب و روحانیون را به ستوه آورده است» خودشان جزو کسانی بوده‌اند که به بهانه‌هایی مانند ضرورت استقلال حوزه از دولت، منتقد تخصیص بودجه به حوزه‌های علمیه بوده‌اند! علاوه‌بر اینکه روشن است در هیچ دوره‌ای حوزه‌های علمیه دغدغه و جزو جامعه هدف مدعیان اصلاحات نبوده است. حالا که رئیس‌جمهور در جمع طلاب حوزه‌های علمیه از آنان برای مشورت و کمک دادن به دولت استمداد کرده است اصلاح‌طلبان به هراس افتاده که نکند طی سال‌های آینده با ترقی حوزه‌های علمیه و حضور و نفوذ طلاب جوان در دولت حزب‌اللهی طومار مفروضات و انگاره‌های لیبرالی درهم‌پیچیده شود.
تعیین ضرب الاجل؛ حربه‌ای برای فشار به ایران
روزنامه شرق در شماره پیشین خود در یادداشتی نوشت: «...مسئله ضرب‌الاجل از سوی برخی مقامات مذاکره‌کننده کشورها به پیش کشیده شده و برخی رسانه‌ها نیز به این فضا دامن زده‌اند. اما آیا واقعاً ضرب‌الاجلی برای مذاکرات وجود دارد؟ چندی پیش این نکته از سوی طرف آمریکایی در فضای رسانه‌ای منتشر شد که تنها چهار هفته فرصت برای تیم ایرانی وجود دارد تا به توافق دست یابد. یک منبع آگاه ایرانی روز گذشته به اسکای نیوز گفته که «هیچ‌گونه ضرب‌الاجلی برای رسیدن به توافق وجود ندارد.»
این نوشتار سپس افزوده: «اگر تصور کنیم دریچه‌ای چهارهفته‌ای برای مذاکرات باز است، نباید تردید کرد که این تنها حربه‌ای رسانه‌ای برای فشار واردکردن بر جریان مذاکرات به‌ویژه ایران است... اما نکته مهم‌تر این است که اگر قرار بر داشتن ضرب‌الاجل باشد، کدام طرف مذاکرات می‌تواند چنین ضرب‌الاجلی تعیین کند؟ آیا آمریکا به‌واسطه اینکه از قدرت بیشتری در جریان‌‌‌سازی مذاکراتی برخوردار است، می‌تواند تعیین‌کننده ضرب‌الاجل باشد؟ یا ایران می‌تواند به‌عنوان کشوری که از عدم تعهد آمریکا و اروپا به برجام خسارت‌دیده، ضرب‌الاجلی برای بازگشت آمریکا به برجام در نظر گیرد؟ اروپایی‌ها دراین‌بین چگونه می‌توانند مدعی ضرب‌الاجل شوند؟»
این یادداشت تشریح کرده است: «دیپلمات‌های انگلیسی، فرانسوی و آلمانی هفته پیش گفته بودند درحالی‌که تمایلی به تعیین «ضرب‌الاجلی مصنوعی» برای مذاکرات ندارند، «هفته‌ها و نه ماه‌ها» برای احیای توافق باقی مانده است. یک سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا نیز گفته بود ایران باید «فوریتی واقعی به مذاکرات وین ببخشد». اگر کمی به عقب برگردیم، در موعد توافق وین در تیر سال 94 نیز آمریکایی‌ها اصرار زیادی داشتند تا مهلت کنگره را مانند چماقی بر سر مذاکرات نگه دارند. ایران همیشه تأکید کرده است که هیچ‌گاه ضرب‌الاجل یا فشار برای رسیدن به توافق را نمی‌پذیرد و تا منافع ملی‌اش تأمین نشود، به هیچ توافقی نمی‌پیوندد.»
جناح‌ها و گروه‌های سیاسی در مورد مسائلی که یک سمت آن‌طرف یا طرف‌های خارجی هستند و به منافع ملی مربوط می‌شود اگر همگی در مورد این مسائل به چشم بینایی برای حفاظت و حراست از منافع کشورمان تبدیل شوند آن‌وقت تمام هم‌وغم، مصروف چانه‌زنی با بیگانگان می‌شود. در یادداشت فوق نیز به موضوع بهره‌برداری و سوءاستفاده آمریکایی‌ها از ابزارهایی برای آشفته کردن ذهن دیپلمات‌های کشورمان اشاره شده است. موضوعی که دیپلمات‌ها و مذاکره‌کننده‌های فعلی کشورمان باید به‌خوبی در نظر داشته باشند تا دوباره برجامی به شکل و شمایل سال 1394 منعقد نشود.
رمز جاودانگی شهید سلیمانی، صداقت و عشق به رهبری بود
روزنامه آفتاب یزد در مطلبی نوشت: در چند روز گذشته و با فرارسیدن دومین سالگرد شهادت فرمانده رشید و مظلوم سپاه قدس، لرزه بر دل‌ها افتاد و در تمام شهرها و روستاها جنب‌وجوش مردمی در راستای بزرگداشت شهادت سردار دل‌ها شکل گرفت. شهید سلیمانی آزادمردی که محدود به اقلیم و جغرافیای خاصی نبود؛ مبارزان یمنی او را از خود می‌دانستند، در لبنان حاج قاسم را یاور خود می‌دانستند، عراقی‌ها در مسیر رهایی خود و کشورشان دل‌بسته به او بودند و سوری‌ها او را مراد خویش می‌انگاشتند و خلاصه در هر جا از دنیا گروهی مظلوم واقع می‌شدند آرزو داشتند صدای امداد خواهی آنها به گوش حاج قاسم برسد. راستی رمز این‌همه عشق به حاج قاسم چه بود؟
در ادامه مطلب آمده است: از نگاه رفتارشناسی سیاسی و اجتماعی خلوص نیت و فطرت انسانی شرط عضویت در مکتب عشق به قاسم است. ترامپ گفته بود ما به انتقام کشتن آمریکایی‌ها شهید سلیمانی را کشتیم. هیچ‌کس از او نپرسید آیا ژنرال ما اشغالگران آمریکایی را در نیویورک یا واشنگتن و تگزاس کشته بود؟ جواب منفی است و خواهند گفت در عراق. سؤال بعدی این است که آنها در عراق چه غلطی می‌کردند؟ شهید سلیمانی به خواسته و خواهش برادران عراقی‌اش برای حمایت و دفاع از آنها به عراق آمده بود. رمز عشق به شهید سلیمانی و جاودانگی وی علاوه‌بر خلوص‌نیت و صداقت وی عشق به رهبری و اطاعت محض از وی بود.
دم خروس مدعیان اصلاحات بیرون زد
حاج قاسم را به موزه سپردند!
روزنامه آرمان ملی در شماره روز پنج‌شنبه دم خروس مدعیان اصلاحات را آشکار کرد.
آرمان ملی طی یادداشتی مدعی شد: «دنیای سیاست، دنیای تأمین منافع ملی است. منافع متناسب با اقتضای زمان و مکان معنی و مفهومی متفاوت و البته واقعی پیدا می‌کند. بنابراین قد، قواره و مختصات عملکرد نظامی، سیاسی و اقتصادی سردار حاج قاسم سلیمانی فقط در فضای حیاتشان قابل‌محاسبه و‌اندازه‌گیری است! به‌عنوان‌مثال در فضایی سردار بزرگ برای از بین بُردن داعش در کشور عراق، و همچنین برای تأمین منافع ملی حتی با دشمن اشتراک منافع پیدا می‌کند و در فضایی دیگر برای تأمین منافع ملی، اقدام و عمل‌های متفاوت انجام می‌دهد... باید پذیرفت همه عملکرد حاج قاسم مختص همان زمان و مکان است و هیچ فرد، جریان و گروهی حق ندارد عملکردهای امروزشان در دنیای سیاست را به عملکردهای گذشته سردار سلیمانی پیوند بزند!»
مطلب فوق، بیرون زدن دم خروس مدعیان اصلاحات است. مغالطه دم‌دستی به‌کاررفته در مطلب فوق، نشان از بی‌قاعده و بی‌بندوباری جریان آلوده‌ای است که از سویی با تقلای مصادره شهید سلیمانی، دروغ‌هایی نظیر حمایت از برجام و اعتدالی بودن را به وی منتسب می‌کند و از سویی منش و روش آن سردار پرافتخار اسلام را غیر معتبر جا می‌زند و به موزه ذهن خود می‌برد.
تقلای ورشکستگان مدعی اصلاحات برای فرار از مسئولیت و پاسخگویی
روزنامه آرمان ملی ورشکستگی و استیصال افراطیون مدعی اصلاحات را به نمایش گذاشت.
احمد شیرزاد از مدعیان اصلاحات در این روزنامه نوشت: «دولت آقای رئیسی به‌سرعت روزهای طلایی خود را سپری می‌کند و دوره‌ای که معروف به ماه‌عسل دولت‌ها است تقریباً طی شده است. هرچند برخی از اصحاب دولت خیلی تلاش دارند که بگویند ما میراث‌دار یک اقتصاد ورشکسته و مشکلات عظیم هستیم اما خودشان هم می‌دانند که این شوخی‌ها خیلی نمی‌گیرد و چندان شنیده نمی‌شود. به‌هرحال اگر مشکلاتی هم از دوره‌های قبل باقی مانده مشکلاتی است که خود آقای رئیسی هم در آن سهیم هستند. چراکه وی در دولت آقای روحانی رئیس‌قوه قضائیه بوده و مهم‌ترین تصمیمات اقتصادی دولت در جلسه سران سه قوه گرفته شده که خود آقای رئیسی هم حضور داشته است.» مدعیان اصلاحات ـ اعتدال تا چه‌اندازه ورشکسته شده‌اند که حاضرند با فریب و تحریف و آسمان‌وریسمان بافتن، عاملیت خود در فجایع سنگین تحمیل کرده به کشور را بپوشانند.