وعدههای امیدوارکننده رئیسسازمان صدا و سیما عملی هم میشود؟(نکته ورزشی)
سید سعید مدنی
چندی پیش، آقای پیمان جبلی، رئیسمحترم سازمان صدا و سیما در مراسم اختتامیه جشنوارهای تلویزیونی با تاکید بر تحول آفرینی در این سازمان گفت: « دوره جدید، دوره تحول در رسانه ملی بر مبنای دو اصل هویت و عدالت گستری است.» ایشان در بخش دیگری از صحبتهای خود به نکتهای اشاره میکند که در سالهای اخیر خیلی از دلسوزان ایران و انقلاب اسلامی به مسئولان ارشد وغیر ارشد این سازمان یادآوری کرده و تذکر میدادند ولی مرغ بعضی از این آقایان خاصه در مدیریتهای ورزشی و غیر ورزشی یک پا داشت و علیرغم سرتکان دادنهای تاییدآمیز، با بیتوجهی به کار خودشان ادامه میدادند.
منظور آنجایی است که آقای جبلی میگوید: « اصلیترین تصویری که همیشه از رسانه ملی داشتیم تصویر دانشگاه بود. اینکه صدا وسیما دانشگاه است بارها شنیده شده...» قبل از اینکه به ادامه جمله و سخن ایشان بپردازیم همین جا خیلی صریح و بیتعارف عرض بکنیم که صداو سیما
علی الخصوص سیما حداقل در حوزه ورزش هرگز(یا بسیاربسیاراندک و قلیل) نقش» دانشگاه بودن» خود را بازی نکرده و با کمال تاسف باید بگوییم خیلی جاها از گذشته تا همین امروز ضداین کارکرد مهم خود عمل کرده و مروج
هرهری مسلکی و لاابالیگری فرهنگی و حرمت شکنی در عرصه ورزش بوده و میدان را به انحاء گوناگون برای جولان لودگی و دلالی و رمالی و عناصر غریبه با فرهنگ ملی و اعتقادی وپهلوانی این آب و خاک و... به عنوان مجری و کارشناس باز کرده و راه را بر آدمها وجریانات سالم بسته است. در این باره مثال ونمونه فراوان است که بارها به آنها اشاره و یا مفصل پرداختهایم.
اینجا قصد بازگویی آنها را نداریم خواستیم به بهانه گفتههای رئیسمحترم صدا و سیما که خبر از « تحول» میدهد و افرادی مثل ماها را خوشحال میکند (چنانکه گفتههای قبلی ومکرر روسا و مسئولان قبلی سیما در این باره ما را امیدوار کرده بود، اما...!) این نکته مهم را یادآورشویم و تاکید کنیم که صدا علی الخصوص سیما نه تنها نقش دانشگاه بودن خود را تاکنون ایفا نکرده بلکه خیلی وقتها و خیلی جاها بر عکس آن رفتار کرده است! حالا برویم دنبال مطلب خودمان و حرفهای آقای جبلی. ایشان در ادامه بحث نقش دانشگاه بودن صدا وسیما به نکته مهمی اشاره میکند که باز به کارما و بحث ورزش میخورد. آقای جبلی میگوید:»اینکه صدا وسیما دانشگاه است بارها شنیده شده اما مقام معظم رهبری سه توصیف دیگر برای رسانه ملی مطرح نمودند. در کلام ایشان صدا وسیما « آسایشگاه چشم و روح برای بهرهمندی
از زیبایی»هاست. دومین تعبیر، «قرارگاه پراکندن امید ونشاط در جامعه «و سومین مورد «آوردگاه مبارزه با امواج تحریف و فتنهگری «است.»
اشارات رهبر انقلاب که بارها بر اهمیت فرهنگ و لزوم رشد وارتقاء آن در موارد و مقاطع گوناگون و با مسئولان کانونهای فرهنگی و رسانهای تاکید فرمودهاند درباره صدا و سیما حکیمانه و دقیق و کارشناسانه است اما مشکل و درد آنجاست که مسئولان در عمل به این فرامین و پیاده کردن این نسخههای شفابخش کاهلی واز زیرکار در رویی میکنند و با راهانداختن دوتا مصاحبه و حداکثر برپایی یک همایش و نمایش و... کار را تمام شده میدانند و انگار که به مسئولیت فرهنگی و توصیههای رهبری عمل کردهاند. از فردا دوباره غلط کاریهای خود را پی میگیرند و دوباره روز از نو و روزی از نو! و این است که میبینیم وضعیت فرهنگ عمومی به این صورت ناخوشایند درآمده و سیما هرگز نتوانسته آنطور که باید و آنطور که انقلاب و رهبری انقلاب و جامعه و مردم انقلابی میخواهند و انتظار دارند به مسئولیت خود عمل کند.
ما نیز که با عینک ورزش به مسائل مینگریم به سهم خود از این نظر سخت از رسانه ملی گلهمند بوده و هستیم چرا که این رسانه همانطور که گفته شد به نقش دانشگاه بودن خود(در حوزه ورزش و...) عمل نمیکند، هیچ، با راهانداختن برنامههای جنجالی و زرد و حرمت شکنانه، نتوانسته آسایشگاه چشم و روح برای بهرهمندی از زیباییهای ورزش باشد. که این وضعیت در سایه وادادگی و غفلت و مرعوب بودن بعضی از مدیران سازمان گذشته بیشتر و زنندهتر و بدتر از حالا بود. طوری که به گمان بسیاری، ناهنجاریهای اخلاقی و فرهنگی امروز ورزش محصول عملکرد سیما در آن سالهاست. سیمایی که باید دانشگاه میبود به عرصهای برای بحثهای انحرافی و حرمت شکنی و لودگی و لمپنیسم و هنجارشکنی و بیادبی و تفرقه و تبدیل رقابتها و کری خوانیهای ورزشی به درگیریهای قومیتی وفرقهای وخلاصه هو و جنجال و هیاهو و لب خوانی و سوهان روح واعصاب تبدیل شده بود و خیلیها مثل صاحب این قلم ناتوان و زبان الکن سالهای سال است (از اوایل دهه هشتاد) که عطای دیدن این به اصطلاح برنامههای ورزشی! را به لقای آن بخشیدهاند. اما البته از وضعیت فرهنگی و اخلاقی ورزش میفهمیدیم واز حرف و سخن دوستان و همکاران میشنیدیم و
میشنویم که کماکان همان وضعیت منزجرکننده(ونه امیدبخش) با شدت و ضعف ادامه دارد و کماکان هم ادامه دارد...
مثل اینکه خواستیم نمونه ذکر نکنیم. از دستمان در رفت! عذر میخواهیم حرف را تمام کنیم. حرف پایانی این است که امیدواریم رئیس محترم و جدید صدا و سیما عمر مسئولیتی و فرصت خدمتی که نصیبش شده قدر و ارج نهد و یکسره و خستگی ناپذیر به دنبال انجام مسئولیت سنگینی که در رسانه ملی بر عهدهدارد، باشد. ما که سروکارمان با ورزش است و با دردها و مشکلات آن تا حدی آشنا هستیم بارها هم نوشته و صریح هم نوشته ایم که درحل نشدن این مشکلات و معضلات که عمدتا هم فرهنگی و اخلاقی است، رسانهها و خاصه رسانه ملی تقصیر دارند. نقطه مقابل حرف ما این میشود که رسانهها در صورتی که به وظیفه خود به درستی عمل نمایند، میتوانند در روبراه راه کردن وضع ورزش و حل معضلات فرهنگی و مشکلات فنی آن نقش بیبدیل و مهمی را بازی کنند.