ظرفیتهای رشته پزشکی و آینده سلامت در ایران
طرح افزایش ظرفیت پزشکی که طی سالیان اخیر بارها مطرح و مورد بحث و گفتوگو واقع شده است، جوانب پیدا و پنهان مختلفی دارد که شاید همه این جوانب هنوز بررسی نشده باشد. برای مثال یکی از جوانب کمتر گفته شده این طرح که میتواند در تصمیم گیری نهادهای قانونی مؤثر واقع شود، ارتباط ظرفیت پزشکی با مسئله جمعیت است.
در حال حاضر بر طبق ادعای وزیر محترم بهداشت، رئیسفرهنگستان علوم پزشکی و نیز رئیسسازمان نظام پزشکی، با توزیع مناسب پزشک در استانها، ممکن است بتوان کمبود را «فعلاً» و بصورت «حداقلی» رفع کرد تا جایی که ضرورتی به افزایش «آنی» ظرفیت فعلی نباشد، ولی از این مهم نباید غافل شد که در ۲۰ سال آینده، حدود ۲۰ تا ۲۵ درصد جمعیت کشور را سالمندان تشکیل میدهند و هر سالمند چهار برابر فرد غیر سالمند پزشک در تخصصهای مختلف نیاز دارد. ضمن اینکه میتوان امید داشت با پیشرفت علم پزشکی در دو دهه آینده، طول عمر افراد سالمند و نیز امید به زندگی بیشتر خواهد شد.
در حال حاضر به علت کاهش تولد نوزادان و بنابراین کاهش تعداد کودکان، برخی از دبستانها با کاهش دانشآموز متقاضی مواجه هستند. بر همین اساس، با یک محاسبه ساده میتوان چنین نتیجهگیری کرد در ۲۰ سال آینده با فاجعه کمبود جدی و شدید جوانان داوطلب و مستعد برای رشتههای پزشکی مواجه خواهیم شد. حدود ۱۴ سال طول میکشد تا اولین خروجی را به عنوان پزشکان متخصص از دانشجویان تازه وارد شده، داشته باشیم. از آنجا که کشور در ۲۰ سال آینده نزدیک به دو تا سه برابر متخصصین فعلی به نیروی تخصصی پزشکی بخصوص در مورد بیماریهای مرتبط با سنین سالمندی نظیر قلب، داخلی و فوق تخصصهای داخلی، طب سالمندان، مغز و اعصاب، جراحی، فیزیوتراپی،پرستاری، تغذیه و... احتیاج دارد. اکنون که پنجره جمعیتی باز است، میتوان به بهانه آماده نبودن زیر ساختها به فکر افزایش ظرفیت دانشجوی پزشکی نباشیم و درد آن را حس نکنیم(اگر چه هم اکنون هم گزارشهایی از کمبود پزشک متخصص حتی در شهرهای بزرگ شنیده میشود)، ولی وقتی که از سویی تعداد دانشجویان ورودی ناگهان کاهش پیدا کرد، (حتی اگر آن زمان زیرساخت ایده آل مدعیان آماده شده باشد)، از سوی دیگر نسبت سالمندان به جوانان بسیار افزایش پیدا کرده باشد، دیگر جوانان مستعد به میزان کافی برای تحصیل در رشتههای گروه پزشکی نخواهیم داشت و مجبور میشویم برای وارد کردن پزشک از خارج کشور اقدام کنیم که هم از نظر ریالی هزینههای بیشتری خواهد داشت و هم مشکلات فرهنگی و اجتماعی و سیاسی جدیدی برای کشور ایجاد خواهد شد.
بنابراین و از هم اکنون باید نسبت به افزایش ظرفیت دانشجویان پزشکی برای آیندهای نه چندان دور اقدام کرد و اگر این مسئله به تأخیر بیفتد، هیچ گاه نمیتوان از ثمرات آن بهره مند شد. البته این بدان معنا نیست که افزایش ظرفیت به طور کلی از هر نوع ملاحظه و درنگ خالی و یک انتخاب صد در صد خوب است. شاید در دنیای امروز صحبت کردن از انتخاب صد در صد درست، محال یا حداقل سخت باشد. اما نکات ایجابی و ضرورت برانگیز افزایش ظرفیت پزشکی بسیار بیشتر از نکات منفی و ملاحظات آن است.
مشابه این تصمیم سختی که پیش روی جمهوری اسلامی و به طور کلی دولت سیزدهم است، تصمیم سختی است که نظام با پیشرانی مجلس شورای اسلامی درباره جمعیت اتخاذ کرد. درباره جمعیت هم ملاحظات و نگرانیهای فراوانی وجود داشت ولی نظام به این بلوغ رسیده است که علی رغم وجود آن نکات، تلاش برای حمایت از خانواده و جوانسازی جمعیت یک ضرورت است که بیتوجهی به آن اگرچه شاید امروز خیلی حس نشود، اما فردای ما را به شدت تهدید میکند. آیندهنگری و آیندهپژوهشی و اتخاد تصمیمات سیاسی متناسب با این آینده پژوهشی، فصل ممیز یک سیاست پیشرو و به روز نسبت به سیاست غیرعقلانی و واپسگراست.
دکتر سید کاظم فروتن
دانشیار دانشگاه علومپزشکی شاهد