kayhan.ir

کد خبر: ۲۳۱۶۶۲
تاریخ انتشار : ۱۶ آذر ۱۴۰۰ - ۲۲:۴۰

نقش آینده‌پژوهی در سیاستگذاری نهاد دانشگاه

 

تغییرات پرشتاب در جهان ما تمامی آموزه‌های قدیمی را مورد تردید قرار‌داده است. در این میان آینده‌پژوهی، فرآیندی برای تجسم آینده‌ و برنامه‌ریزی برای آنها بوده و بازتاب‌دهنده چگونگی زایش واقعیت فردا از دل تغییر یا ثبات امروز به‌عنوان علم شناخت و آماده بودن برای وقایع و تغییرات آینده خواهد بود.
دانشگاه به‌عنوان نهاد آموزش عالی، در میانه این تغییرات پرشتاب قرار دارد. اگر نظام آموزش عالی با حذف فرآیندهای دست و پاگیر،
چابک شود و نسبت به تغییرات ناپیوسته که در دنیا وجود دارد، غافلگیر نشود، آینده‌های ممکن، درک و ساخته شود و از آنجا که آینده‌پژوهیِ علم یکی از مؤلفه‌های اساسی ساختن آینده به شمار می‌رود، دانشگاه‌های پیشرو جهان، رویکرد آینده‌پژوهی را در کانون برنامه‌ریزی‌های خود قرار‌داده‌اند.
در این جهان پرتغییر، بخش‌های مهمی از آموزش عالی و دانشگاه نسبت به قدرت، فرهنگ، دولت و صنعت بدون تغییر باقی مانده‌اند و در مقایسه با دهه‌های اولِ نیمه دوم قرن بیستم که دانشگاه به نهاد معتبر جامعه تبدیل شد، اعتبار آن با روند نزولی مواجه شده است.
دانشجوی دکتری مدیریت آموزش عالی دانشگاه علامه طباطبائی در مقاله‌ای با عنوان «آینده‌نگاری مشارکتی: راهبردی اثربخش در سیاست‌گذاری نهاد دانشگاه» به بررسی راهبرد اثربخش برای سیاست‌گذاری دانشگاه‌ها پرداخته است. وی هدف از انجام این پژوهش را بررسی جایگاه راهبرد آینده‌نگاری مشارکتی در سیاست‌گذاری‌های دستگاهی، خودتنظیم شونده و خود راهبر که ارتقای آن موجب ارتقای جامعه می‌شود، عنوان می‌کند که در ادامه به بررسی این مقاله خواهیم پرداخت.
نویسنده در مقدمه مقاله خود به «شرایط بسیار پیچیده عصر حاضر و تغییرات پرشتاب و فزایندۀ علم و فناوری» اشاره می‌کند و بر همین اساس معتقد است که «این فضا دانشگاه‌هایی هوشمند و پویا را می‌طلبد که نه‌فقط شیوه مواجهه با این تغییرات را بدانند، بلکه با معماری علمی خود را تطبیق دهند.»
نامبرده مدعی است «بسیاری از دانشگاه‌ها پیش از آنکه در تغییرات زیست‌بوم خود حل و موجب ناکارآمدی سیستم شوند، آنها را شناخته و با تشکیل شبکه‌ای از ذینفعان و به‌کارگیری راهبرد آینده‌نگاری در سیاست‌گذاری‌های این نهاد، به تدوین چشم‌انداز مناسب و سیاست‌های مدنظر آن همت گماشته‌اند.»
این دانشجوی دکتری مدیریت آموزش عالی دانشگاه علامه طباطبائی با تأکید بر لزوم سیاست‌گذاری ثمربخش در فرآیند آینده‌پژوهی دانشگاه‌ها، در بخش دیگری از مقاله خود می‌آورد «تدوین سیاست به شیوه مشارکتی موجب شناسایی نقاط قوت و ضعف و تهدید و فرصت‌هایی شده که دانشگاه با آنها مواجه بوده و برای دستیابی به رسالت خود از آنها بهره برده یا با تأمل و دقت بیش‌تری تصمیم‌گیری کرده است. سیاست‌گذاری‌های اعمال‌ شده در این شبکه به علت مشارکت ذینفعان در اتخاذ آنها قابلیت اجرایی دارد و سیستم دانشگاه‌ها را به سمت تضمین کیفیت هدایت می‌کند.»
کمبود تعامل مراکز سیاستگذاری باعث ناکارآمدی تصمیم‌های اتخاذ شده می‌شود اما آینده‌نگاری به‌منظور غلبه بر وابستگی‌های متقابل تصمیم‌هایی ارائه می‌کند. نویسنده از تلاش آینده‌نگاری برای حل این موضوع خبر می‌دهد و در مقاله‌اش می‌آورد که «آینده‌نگاری کوشیده است معرفت و‌اندیشه‌ای آینده‌نگرانه را در میان بخش‌های دولت، صنعت و دانشگاه برای درک فرصت‌ها و تهدیدهای محتمل در ۱۰ تا 20 سال آینده، در عرصه بازار و فناوری‌ها فراهم کند و آنگاه با گفت‌وگوی فعال میان این سه بخش، به جهت‌دهی فعالیت‌های آنان در مورد اهداف تعیین‌شده بپردازد.»
زمانی درک این گزاره ساده‌تر می‌شود که بدانیم آینده‌نگاری از سه حوزۀ دانش، یعنی آینده‌شناسی، برنامه‌ریزی استراتژیک، شبکه‌‌سازی و توسعه سیاست پدید آمده است بنابراین در حوزۀ سیاست‌گذاری قابلیت‌های بسیاری دارد.
نویسنده این مقاله علمی مدعی است: «تمرکززدایی و تحول ساختاری با هدف تسهیلگری در مشارکت، تعامل و جلب اعتماد ذینفعان در این باره لازم است زیرا مدیران دانشگاهی با اطلاع از ساختار دوگانه قدرت درون سیستم، دیگر نمی‌توانند به‌تنهایی چالش‌های بین‌المللی شدن و تحولات زیست‌بوم حوزۀ کاری خود را سازمان‌دهی کنند.»
از آنجا که تمرکزگرایی و تصمیم‌گیری در رده‌های بالایی سازمان‌ها به رده‌های میانی و پایین، موجب هدر رفت منابع انسانی و مالی دانشگاه می‌شود؛ نویسنده معتقد است: «ساختاری که روابط عمودی، افقی و مورب داشته است و با توجه به پیچیدگی ساختار دانشگاه، تعاملات پویا در روابط قدرت برقرار کند، موجب شکل‌گیری اعتماد بین ذینفعان می‌شود.»
داشتن چشم‌انداز مناسب و تغییر در نظام یکپارچه در صورتی موفق خواهد شد که تصمیم‌گیری‌ها، تغییری همسو با آن داشته باشد، دانشجوی دکتری مدیریت آموزش عالی دانشگاه علامه طباطبائی در این باره می‌گوید: «هنگامی‌که اهداف متضاد و مبهم در دانشگاه از سوی ذینفعان فهمیده نشود و هر بخش به شکل مستقل و بی‌توجه به سایر بخش‌ها تصمیم‌گیری کند، دانشگاه وضعیت نامطلوبی خواهد داشت و کارآمدی لازم را نخواهد داشت. طراحی چشم‌انداز مناسب و تغییر نظام یکپارچه لازمه دستیابی به خط مشی گذاری و تصمیم‌گیری اهداف متعدد و متناقض سیستم دانشگاه است.»
ظرفیت‌‌سازی برای مشارکت همه اعضای هیئت‌علمی و کارکنان در برنامه‌های دانشگاه اعضای هیئت‌علمی از ارکان مهم و تأثیرگذار در دانشگاه به شمار می‌روند. نویسنده این مقاله معتقد است: «با شبکه‌‌سازی سیستم مطالعاتی و تشکیل اجلاس، جلسه، اتاق فکر و پنل‌ها باید از ذخایر دانش و مطالعات آنها بهره برد و بستر مناسب را برای مشارکت فعال آنها فراهم کرد.»
وی مدعی است: «ساختارمند کردن یادگیری سازمانی و سیاست‌گذاری‌های متکی بر خرد جمعی و لحاظ کردن ابعاد متعدد از عوامل اصلی و مؤثر بوده، تسهیل‌کننده تعاملات اعضای هیئت‌علمی با یکدیگر، اعضای هیئت‌علمی با دانشجو، گروه‌های علمی با کارفرمایان و... است و مشارکت اساتید در فرآیند آینده‌نگاری موجب بستر‌سازی فرهنگی مناسب در درون دانشگاه می‌شود و سیاست‌گذاری‌ها در بخش عملیاتی تأیید و اجرا می‌شود. حضور ایشان فهم مشترکی از چالش‌های موجود، تهدیدها و فرصت‌ها، ضعف‌ها و قدرت‌ها فراهم می‌کند و چشم‌انداز مطلوبی از آینده ترسیم می‌شود.
این دانشجوی دکتری مدیریت آموزش عالی دانشگاه علامه طباطبائی می‌افزاید: «در نتیجه میزان پاسخ‌دهی سیستم به سیاست‌ها و جامعه افزایش می‌یابد. همچنین این شیوه موجب خروج از سنت‌گرایی در مباحث تدریس و پژوهش می‌شود؛ زیرا در فرهنگ مشارکتی پدید آمده، افراد با تسهیم دانش خود موجب رشد جامعه علمی می‌شوند.»
کاربرد مشارکتی در سیاست‌گذاری دانشگاه به معنی تمرکززدایی و به رسمیت شناختن خرد علمی دانشگاهیان است. نویسنده معتقد است: «این امر موجب رشد، توسعه دانشگاه و در نتیجه توسعه جامعه است؛ البته باید به این مسئله توجه کرد که مراحل فوق با یکدیگر همپوشانی تنگاتنگی داشته است و تفکیک آنها به شکل فوق برای درک بیش‌تر مسئله است.»
به نقل از آنا، آینده نگاری، یکی از اصلی‌ترین و مهم‌ترین مراحل فرآیند برنامه‌ریزی راهبردی در دانشگاه است و بعد از شناخت وضع موجود برای تعیین مسائل کلیدی دانشگاه به آن پرداخته می‌شود در این مرحله، آینده نگاریِ تحولات و تغییرات بین‌المللی، ملی و محلی در چارچوب این مسائل، مورد بحث و بررسی قرار می‌گیرد. هدف این مرحله یافتن نیروهای پیشران توسعه دانشگاه از طریق بررسی متغیرهای کلیدیِ مؤثر است. این مرحله از فرآیند برنامه‌ریزی، پل ارتباطی میان متغیرهای کلیدی دانشگاه به تعیین حوزه‌های هدف در آینده و ترسیم چشم‌انداز است.