استفاده از روش معقول در حل اختلافات(حکایت خوبان)
مردی به حضور پیامبر اعظم(ص) عرض کرد: یا رسولالله! مرا تعلیم ده! حضرت فرمود: برو و غضب نکن! آن مرد گفت: همین مرا بس است و به جانب قبیله خود رفت. ناگهان در میان طایفهاش جنگی در گرفت و مسلحانه در برابر یکدیگر صفآرایی کردند. آن مرد هم که وضعیت جنگی را مشاهده کرد مسلح شد و در صف جنگاوران ایستاد. آنگاه سخن پیامبر اکرم(ص) را به یاد آورد که به او فرمود غضب نکن! در این هنگام اسلحه را کنار گذارد و به نزد مخالفین قوم خود رفت و گفت: ای مردم! هر جراحت، قتل و زدن بینشانهای که در افراد شما اتفاق افتاده است، من به عهده میگیرم و خونبهای آن را میپردازم. مخالفین که این سخنان صلحطلبانه را از او شنیدند گفتند: ما این جریمه را نمیخواهیم، برای خود شما باشد زیرا ما از شما به این جریمه سزاوارتریم. آنگاه با یکدیگر صلح کردند و آن کینه از میان (این دو قوم) از بین رفت.(1)
____________
1- سفینهًْالبحار، ج 2، ص 320