kayhan.ir

کد خبر: ۲۳۱۲۷۴
تاریخ انتشار : ۱۲ آذر ۱۴۰۰ - ۲۰:۱۰

درسی که شهدای کربلای ۴ دادند 

 
 
لیلا اسدی
 
شهدای کربلای ۴ این کلام خداوند عزوجل  را به خوبی به اثبات رساندند که «قم اللیل الا قلیلا» یعنی به پاخیز شب را مگر‌اندکی،مسافران کربلای ۴  از سر شب  با ذکر یا محمد رسول‌الله با‌اشکِ توسل وضو ساختند  بعضی لباس غواصی  به تن کردند ودر پس سیاهی آن  شب  و درسوز و سرمای زمستان شعر عاشقی زمزمه می‌کردند.
آن مسافران بیدار،  از پیوند مزوّران غماز باخصم‌، خبردار  بودند اما جانفشانی  کردند تا آواز تکبیر ظفر خاموش  نماند.
۴۰گردان  تیز چنگ‌  کربلای ۴ برای فتح‌المبین دیگری پا به دل اروند زدند و سرمست در انتظار رضایت خدا و آل الله... 
می گفتند ما را به رود و چشمه و دریا و آب، دعوت کن. ما را به باغ خیس نگاه حسین(ع) دعوت کن و بی‌شک می‌دانستند چون روز واقعه، آخرین نمازشان هست و دیگر بازگشتی  برایشان به این جهان نیست. آنان در آن  گرگ و میش، لطافت و حلاوتِ زمزم شوق وصل را جرعه جرعه مزه می‌کردند تا از حجاب جسمانی رها شوند. تا پر پرواز بگیرند.
آری سفر مسافران کربلای ۴ به یک روز نکشید که همگی آنها بال گشودند و در میان آتش و خمپاره در خون خرامیدند و رفتند...
جنگ‌ تمام‌ شد و سال‌ها گذشت!
درست زمانی که تزویر برخی رجال سیاسی به اوج خود رسید و شماری هم  سلفی حقارت ثبت می‌کردند، ناگهان پس از ۲۹‌ سال ۱۷۵سفیر از شهدای کربلای ۴ به نمایندگی از همه شهدا با دستانی بسته  به در خانه ملت آمدند تا قباحت سلفی حقارت  را در منظر جهانی بزدایند و به آنان که دست دوستی به دشمن دراز کردند مشق  ایثار، غیرت و مقاومت بدهند و مظلومیت و اقتدار و عزت ایران را به سراسر جهان مخابره کنند. آن سفیران دست بسته بر دستان میلیون‌ها ایرانی متاثر، بدرقه شدند؛ تا بر کلام رهبر معظم انقلاب
مهر تایید بزنند که فرمودند: «نطق شهدا بعد از شهید شدن 
باز می‌شود».