کارنامهای درخشان در رویارویی با استعمار سیاسی- اقتصادی
مهدی جبرائیلی تبریزی
3- شیخ محمد اسماعيل محلاتي
ایشان از علماي نجف در دورة مشروطه، نيز در اعلاميهاي كه در تحريم كالاهاي خارجي صادر كرد، به اين نكته اشاره نمود كه استفاده از كالاهاي خارجي از دو جهت موجب كاهش ثروت ملي خواهد شد.
وجه اول: گسیل ثروت و مال ايرانيان و مسلمين به جيب اجانب؛
«پر واضح است كه امتعه و اقمشه، كه از طرف اجنبي بر ما وارد ميشود، آنچه مخارج برده از گمرك و كراية جهاز و... سركش قيمت آن امتعه نموده، ازما ميگيرند. پس درحقيقت، همة آن مصارف از جيب ما داده ميشود و همة آن ادارات بهاندازة خود، به پول ما دوران مييابد [اداره ميشود]...درحقيقت، تجارت اروپاييان با ما ايرانيان وسيلهاي است براي آنكه اموالي از ما استنقاد[دريافت] شود و ازچنگال ما بيرون رود به مصرف تقويت دول و عمارت بلاد آنها برسد».
وجه دوم: تضعيف صنعت و توليد داخلي؛
«استعمال آنها [يعني: كالاي خارجي] و به هماناندازه، بلكه بالاتر، اعراضشان از اجناس و حِرَف وطنيه و ترك نمودن آن باعث مزيد رواج آنها و موجب مزيداندراس [كهنه شدن] اينها [يعني: كالاي داخلي] گرديد و حِرَف و صنايع مملكتي كه سبب استجلاب وجوه نقديه بود، منسوخ شد و آن وجوه نقديه از ما منقطع شد، و آن قوافل [قافلهها] طلا و نقره كه هرساله در خانههاي ما وارد شده و منزل ميگزيد؟ به طرف ممالك اروپا رهسپار شد و خانههاي فرنگيان را منزلگاه خود قرارداد و دست ما از آن اموال تهي و در مقابل جيب آنها پرشد».1
4- آيتالله سيد عبدالحسين لاري
وی از شاگردان ميرزاي شيرازي و عالم برجستة منطقة فارس و لارستان، كه در اواخر دورة قاجاريه اقدام به تشكيل حكومت محلي در اين منطقه نمود، در پاسخ به سؤالي مبني بر حكم استفاده از كالاهاي خارجي، حرمت استفاده از اين كالاها را به خروج ثروت ممالك اسلامي به ممالك بيگانه و كمك به كفار مستند ساخت:
«امروز آنچه پول از بلاد اسلاميه به بلاد خارجي ميرود اعانت [كمك] به اعداء دين و استعداد [آمادگي] كفار است براي ريختن خون اسلام و مسلمين. [پس] حرام است استعمال آنها سياسهًْ و ديانهًْ حفظاً للإسلام والمسلمين مگر در صورت اضطراب و عدم وجود اشياء وطني اسلامي».2
5- ملاعلیکنی
«بیتردید، باید اقدام قاطعانه «ملاعلی کنی» در برابر انعقاد قرارداد ننگین و استعماری «رویتر» را، نخستین واکنش جدی علما به موضوع تسلط اقتصادی و سیاسی اجانب بر اقتصاد ایران دانست. «ملاعلی» پس از امضای قرارداد، عرصه را چنان بر ناصرالدینشاه تنگ کرد که وی ناچار شد با پرداخت جریمه به
«ژولیوس دو رویتر»، یهودی انگلیسیِ صاحب امتیاز، قرارداد را ملغی کند.
«ملاعلی کنی» طی سخنانی، ناصرالدینشاه را «ناصرالکفر»3 نامید و قرارداد استعماری «رویتر» را به دلیل تسلط یافتن اجانب بر سرمایه و اقتصاد مسلمانان، حرام و غیرشرعی اعلام و با تحریم فراموشخانه میرزا ملکمخان
که نخستین لژ فراماسونری در ایران محسوب میشد، تلاش کرد تا راه ورود استعمارگران از این طریق را هم مسدود کند. «ملاعلیکنی» درسخنان خود با مردم، آنها را از خریدن اجناس فرنگی منع میکرد و این کار را زمینهساز وابستگی و حرمان مردم مسلمان ایران میدانست».4
6- شهید مدرس
امامخمینی(ره) درباره شهید سیدحسن مدرس میفرمایند: «در آن وقت لباس کرباس ایشان زبانزد بود؛ کرباسی که باید از خود ایران باشد، میپوشید».5
7- آيت الله سيدمحمدكاظم يزدي
ایشان از مراجع تقليد شيعه در عصر مشروطيت، در نامهاي، كه ظاهراً به يكي از تجار نوشته، نسبت به نفوذ خارجيها در صنعت و اقتصاد و ضعف توليد در ميان مسلمانان و روي آوردن به دلالي و واسطهگري در معاملات به جاي توليد، ابراز نگراني كرده و مسلمانان را به كار و توليد براي رسيدن به استقلال اقتصادي تشويق نموده است:
«در اين زمان، كه خارجه به انواع حِيَل، رشتة كسب و صنايع و تجارت – كه ماية عزت و منشأ ثروت است - از دست مسلمين ربوده و منحصر به خود نموده و مثل خون در مجاري عروق ايشان راسخ و نافذ شده و شغل اهل اسلام به تدريج، منحصر به دلالي و بيع و شراء اجناس خارجه شده...، مناسب است مسلمين از خواب غفلت بيدار شوند و به تدريج، رفع احتياجات خود را از خارجه بنمايند و به تأييدات ربانيه، از ذلّ فقر و احتياج و سؤال و تحمل عملگي كفار و تشتت در بلاد كفر برهند...اميدوارم اخوان مؤمنين اقتدا و تأسي به رؤساي ملت نموده، بر حسب غيرت اسلاميت- مهما امكن- اقتصار به همان ملبوسات اسلامي نمايند، بلكه در تمام اثاثالبيت خود، تا ممكن است، اكتفا به مصنوعات اسلامي نموده و در ملبس و مطعم و مسلك خود، از شباهت به كفار
بپرهيزند».6
فتاوا، نامهها و مواضع ایشان دراین مسائل، ایشان را به شخصیتی بینظیر در عرصه جلوگیری از سلطه و سبیل کفار بر مسلمین تبدیل
نموده است.7
پانوشتها:
1- مكتوبات و بيانات سياسي و اجتماعي علماي شيعه دوره قاجار، صص443-442.
2- نقش علماي شيعه در حمايت از توليد ملي و كار و سرماية ايراني، به نقل از ولايت فقيه زيربناي فكري مشروطه مشروعه، ص173ـ174. نیز حاشیه بر احکام قانون اداره بلدیه؛ 300.
3- ۱۵ خرداد، فریاد اسلام خواهی انقلاب، مرتضی ناظمی شادباش، مجله پیام انقلاب، ش ۷۱، ص ۴۴.
4- عصر بیخبری، ص ۱۲۴.
5- صحیفه امام، جلد 13، ص 418. تاريخ تحولات سياسي ايران، ص186.
6- ابوالحسني(منذر)، علي، مروري برانديشه و سيره سياسي صاحب عروه، فصلنامه تاريخ معاصر ايران،
ش 42، ص 133-204.
7- قواعد فقه، ج ۳، ص۲۷.