مومن از یک سوراخ دو بار گزیده نمیشود!(حکایت خوبان)
شخصی به نام «ابوعزه» در بین مشرکین مکه بود که تبحر بسزایی در سرودن اشعار حماسی داشت و در تهییج کفار بر علیه مسلمانان نقش مهمی ایفاء میکرد. وی در جنگ بدر به اسارت مسلمانان درآمد.
عدهای از این اسراء که سواد خواندن و نوشتن داشتند بنا شد در مقابل آزادی، دهنفر از مسلمانان را باسواد کنند. عده باقیمانده نیز بایستی فدیه و جریمه مالی از جانب بستگانشان برای آزادی می پرداختند.
«ابوعزه» جزء این دسته بود، و به پیامبر(ص) عرض کرد: من شخصی فقیرم و چند دختر دارم، بر من منت بگذار و بدون فدیه آزادم کن» پیامبر(ص) فرمود: آیا قول میدهی که دیگر در صف مشرکان علیه مسلمانان جنگ نکنی (و نیز شعر برای آنها نسرایی؟) «ابوعزه» پاسخ داد:» آری قول میدهم. پیامبر(ص) دستور آزادی وی را داد. اما در جنگ احد همین «ابوعزه» مجدداً و برخلاف عهدی که کرده بود در صف مشرکان جای گرفت و به جنگ پیامبر(ص) آمد و اتفاقا اسیر شد. او را نزد پیامبر(ص) آوردند، و با کمال بیشرمی وی مجددا از پیامبر(ص) درخواست آزادی کرد و قول داد دیگر به جنگ نیاید!!! پیامبر(ص) فرمود: آزادت کنم تا در مکه بگویی، محمد را دوباره مسخره کردهام! همانان مومن از یک سوراخ دوبار گزیده نمیشود!(1)
____________
1- سیره ابنهشام، ج 2، ص 315