سرویس سیاسی-
رسانههای بینالمللی و منطقهای روزانه اخبار و تحلیلهای مختلفی را درباره ایران منتشر میکنند. ترجمه گلچینی از این گزارشات و تحلیلها به معنای تایید محتوای آنها نبوده و صرفاً برای آشنایی مخاطبان با فضای رسانههای خارجی درباره کشورمان است.
نشنال اینترست: اس400
چگونه بر توان دفاعی ایران تأثیر میگذارد؟
مجله «نشنال اینترست» در تحلیلی نوشت: بهنظر میرسد که پاسخ به سؤال فوق به شدت به میزان ارتقای سیستمهای دفاعی ساخت روسیه بستگی دارد. لوان جاگاریان، سفیر روسیه در ایران به یک روزنامه ایرانی گفته است که کشورش بهرغم نگرانیهای آمریکا ممکن است سامانههای دفاع هوایی اس400 را به ایران بفروشد. به گزارش خبرگزاری تسنیم ایران، جاگاریان گفت: ما از تهدیدات آمریکا نمیترسیم و به تعهدات خود عمل خواهیم کرد.
ناکامیدولت ترامپ در فشار برای تجدیدنظر در برنامه جامع اقدام مشترک 2015 در سال 2018، پویایی جدیدی را در بحث درباره نگرانیهایی که ایران ممکن است به برخی از نمایندگان خود تسلیحات بفروشد، وارد کرده است. این رسانه ایرانی مینویسد، دولت ترامپ مدعی بود که تسلیحات ایران به عراق، یمن، لبنان و سایر مناطقی که تهران گروههای شبه نظامی وابسته به آن را تسلیح میکند، سرازیر میشود.
وقتی صحبت از سیستم دفاع هوایی قدیمی یا موجود روسیه میشود، که ایران به داشتن آنها معروف است، این ادعا که رادارگریزی بسیار آسیبپذیر دارند، حداقل بسیار مشکوک است. با این حال، اس400های ارتقاءیافته و البته اس500 ممکن است سناریوی کمیمتفاوت داشته باشند. با این حال، این نیز هنوز تأیید نشده است.
بعلاوه، وجود اس400های بیشتر در منطقه، خطرات بیشتری را برای هواپیماهای اسرائیلی در حال عملیات در منطقهایجاد میکند و بطور بالقوه به تقویت گروههای شبهنظامی یا دیگر انواع نیروهای هیبریدی- گریلایی متخاصم با ایالات متحده و اسرائیل کمک میکند.
بهنظر میرسد خطر واقعی اس400های ارتقاءیافته احتمالاً مربوط به سرعت پردازش رایانهای به همدیگر متصل آنها است. مدرنترین انواع اس400 از نسل جدیدی از پردازندههای دیجیتال، شبکههای کامپیوتری و تشخیص فرکانس راداری استفاده میکنند که باعث میشود برخی از رسانههای روسیه ادعا کنند که قادر به نابودی جنگندههای رادارگریز نسل پنجم و بمبافکنهای ب2 هستند.
آمریکن کنسرواتیو:
توافق با ایران کجاست؟
نشریه «آمریکن کنسرواتیو» در مطلبی به قلم «کرت میلز» کارشناس مسائل سیاست خارجی نوشت: طرفداران توافق ایران اذعان میکنند که روزهای درخشانتری را میبینند. تریتا پارسی، یکی از حامیان اصلی توافق اولیه که هم اکنون مدیر اجرایی موسسه کوئینسی برای دولتسازی است، به من گفته است: «توافق ایران هنوز قابل نجات است، اما به اراده سیاسی، انعطافپذیری و خلاقیت بیشتر از همه طرفها نیاز دارد». برای این داستان طرف آمریکایی بهطور فزایندهای متقاعد شده است که تهران دیگر علاقهای به احیای برجام ندارد. به گفته تیم بایدن، تهران خود را در موقعیتی قوی میداند و با جان سالم به در بردن از تحریمهای ترامپ، معتقد است که میتواند فشار بایدن را نیز خنثی کنند.
با روی کار آمدن دولت سیزدهم در ایران، تاریخ در آستانه تکرار است. پارسی به من گفت: «ایران به رفع تحریمها نیاز دارد، اما برای ایرانیها روشن نیست که بازگشت آمریکاییها به برجام موجب کاهش واقعی، عملی و مداوم تحریمها برای تهران شود.» در واقع، اگر اتحادیه اروپا و سایر شرکا معتقد باشند که یک رئیسجمهور جمهوریخواه کاخ سفید را در سال 2024 تصاحب خواهد کرد، سرمایهگذاریها به سمت ایران سرازیر نخواهد شد.
نشنال اینترست: نیروی دریایی آمریکا نمیتواند نیروی دریایی ایران را دستکم بگیرد
مجله «نشنال اینترست» در مطلب دیگری به توان نیروی دریایی ایران اشاره کرد و در اینباره نوشت: اگر سایر کشورها، بهویژه کشورهای عربی و کشورهای اروپایی تشنه نفت، منافع قانعکنندهتری در توجه به ایران داشته باشند، منطقی است که مسئولیت اصلی این توجه را برعهده بگیرند.
آنچه باید بهخاطر بسپارید این است: تهران ظاهراً توانسته است ابرقدرت برتر جهان را در تئاتری که دوست دارد از آن خارج شود به دام بیاندازد. اینکار با هزینهای کم با استفاده از نیروهای دریایی سبک انجام میشود. دولتهای ایالات متحده، چه جمهوریخواه و چه دموکرات، همچنان به دنبال کاهش حضور نظامی آمریکا در خاورمیانه، بهویژه در منطقه خلیج فارس، برای رسیدگی به اولویتهای مهمتر هستند. در سال 2012، دولت اوباما وعده داد که برای مقابله با چین، از خاورمیانه به اقیانوس آرام برای «تعادل مجدد» حرکت کند. دونالد ترامپ و معاونانش اعلام میکنند که دوران رقابت بین قدرتهای بزرگ در راه است. همچون اسلاف دموکرات خود، آنها تمایل خود را برای توزیع مجدد منابع دیپلماتیک و نظامی محدود ایالات متحده در سایر نقاط اطراف اوراسیا، مانند دریای چین جنوبی یا دریای بالتیک، نشان دادهاند.
این یک استراتژی درست است و در مورد تعریف و اعمال اولویتها است. اولویتهای پایینتر باید به اولویتهای بالاتر تسلیم شوند تا از تلاش رقبا برای انجام هر کاری در همهجا جلوگیری شود. حتی ابرقدرتها هم از این قانون آهنین سیاست جهانی مستثنی نیستند.
اگرچه روسایجمهور ایالات متحده ترجیح میدهند با چین و روسیه رقابت کنند، اما منطقه خلیج فارس حوزهای بسیار بااهمیت است. ایران یکی بازیگران اصلی در خلیج فارس است. این کشور چه از روی محاسبات استراتژیک، چه از روی محاسبات ایدئولوژیک، و چه از روی ظرافت آشکار، مقید و مصمم بهنظر میرسد که نگذارد شیطان بزرگ حیاط خلوت آنها را خالی کند. ادامه کشمکشها بر سر برنامه هستهای و تحریمهای اقتصادی، آزادی حرکت دریایی در تنگه هرمز و اطراف آن و سرنگونی پهپادها از عمدهترین مشکلات پیش روی آمریکا در خاورمیانه است. به ندرت، در زمانهای اخیر، روزی میگذرد که حوادث تلخی بین تهران و غرب نداشته باشد.
یک جهنم واقعی از نظر استراتژیک. اینکه آیا ارتش ایران میتواند نیروهای ضربتی ایالات متحده یا متحدانش را شکست دهد، یک سؤال با پاسخهای بیشمار است. تردیدی وجود ندارد که تهران میتواند هزینههای سنگینی را بر واشنگتن تحمیل کند؛ و ایران در حال حاضر آن را انجام میدهد.
اگر تهران به کشتیها بهطور غیرمنتظرهای حمله کند، با کل جهان صنعتی و نه فقط واشنگتن مبارزه خواهد کرد. چشمانداز جنگی که ایران را در مقابل جهان قرار میدهد، یک خیال صرف نیست. یک نیروی دریایی ترکیبی در حال حاضر دریا را در منطقه مسئولیت فرماندهی مرکزی کنترل میکند.
ایالات متحده بهعنوان (مدعی) حافظ نظام تجارت و بازرگانی دریایی لیبرال، به وضوح منافعی در حفظ آزادی دریا در هر کجا که در معرض تهدید قرار گیرد، دارد. همچنین ارتش ایالات متحده میتواند در مناطقی که توانایی متحدانش کم است، پشتیبانی ارائه کند و در عین حال منابع خدمات دریایی را برای رقابت استراتژیک قدرتهای بزرگ آزاد کند. آمریکا میتواند اولویتهای خود را در این فرآیند مشخص کند.