kayhan.ir

کد خبر: ۲۲۹۸۸۱
تاریخ انتشار : ۲۳ آبان ۱۴۰۰ - ۲۰:۱۴
به بهانه سریال «بازی مرکب»

روایت سقوط انسانیت در نظام برده‌داری نوین

محمد محمدی

سریال درام کره‌ای «بازی مرکب» که اکنون به بزرگ‌ترین نمایش در تاریخ نتفلیکس تبدیل شده این روزها در صدر اخبار و تحلیل‌های منتقدان سینمایی است و براساس برآوردها فروش آن سودی معادل 900 میلیون دلار نصیب این شرکت خواهد کرد. این سریال به کارگردانی هوانگ دونگ هیوک داستان دست‌وپا زدن گروهی از ورشکستگان و بدهکاران بانکی است که در یک بازی بی‌سابقه شرکت می‌کنند و به دلیل فقر و نداری حاضر می‌شوند با جان خود قمار کنند.
سونگ گی هون شخصیت اصلی فیلم راننده‌ای بدهکار و ورشکسته است که از پرداخت سود ماهانه وام خود هم عاجز بوده و برای تامین نیازهای ضروری و پرداخت قرض‌های قبلی حاضر است دست به هر قماری بزند. گی هون که گرفتار تهدید باندهای مافیای رباخوار نیز شده بعد از یک آشنایی غیرمعمول با یک بازاریاب حرفه‌ای قمار در ایستگاه مترو، به یک بازی شش مرحله‌ای با جایزه‌ای هنگفت دعوت می‌شود. جایزه‌ای معادل 38 میلیون دلار! با پذیرش این پیشنهاد، او به یک مکان ناشناخته برده می‌شود و در آنجا خود را در میان 455 بازیکن دیگر می‌بیند که همگی مانند او گرفتار قرض‌ها و بدهی‌های سنگین هستند.
بازی مرکب تنها ۲۸ روز پس از انتشار با بیش از ۱۱۱ میلیون بیننده در سطح جهانی به پربیننده‌ترین مجموعه ‌این شبکه تبدیل شد. هوانگ معتقد است محبوبیت این مجموعه به این خاطر بوده که در آن بزرگسالان مستأصل، به شکلی کنایه‌آمیز جان خود را برای پیروزی در بازی‌های کودکانه در معرض خطر قرار می‌دهند و همین‌طور سادگی بازی‌ها موجب می‌شود که تمرکز اصلی بر روی شخصیت‌پردازی باشد.
این سریال نقدها و تحلیل‌های بسیاری هم در مطبوعات ایرانی داشته و واکنش‌هایی متفاوتی را برانگیخته است. اکثر نقدها به تمجید فیلم در بیان هنرمندانه و سمبلیک مصائب دنیای سرمایه‌داری پرداخته و در بعضی دیگر نیز منتقدین ‌اشکالات ساختاری این سریال را بررسی و تحلیل کرده‌اند. آنچه در این تحلیل‌ها کمتر به چشم می‌خورد، بحث‌های تخصصی در مورد چرایی موفقیت این سریال در جذب مخاطب جهانی و سود غیرمنتظره آن است که کشف بعضی قواعد و مولفه‌ها می‌تواند راهگشای فیلمسازان ایرانی هم باشد.
از نکات برجسته سریال بازی مرکب روایت ساده اما شوک‌آور، تعلیق‌های حساب‌شده و سکانس‌های تأثیرگذار عاطفی و هیجانی است که بیننده را به شدت با خود همراه ساخته و پس از اتمام نمایش نیز مدت‌ها او را رها نمی‌کند.
در همان قسمت اول و در اولین مسابقه، شاهد یک شروع طوفانی و غیرمنتظره هستیم. در بازی کودکانه چراغ قرمز- چراغ سبز ناباورانه بازیکنان بازنده با شلیک گلوله از بازی حذف می‌شوند و صحنه‌های تلخ این کشتار فجیع هم با پخش یک موسیقی عاشقانه و رمانتیک تلطیف می‌شود. استعاره‌ای از انسان مسخ شده امروزی که تلخی بهره‌کشی از همنوعان و حذف آنها از جامعه را می‌بیند اما به راحتی از کنار آن می‌گذرد.
این سریال از دیدگاه منتقدان اثری مشابه فیلم «انگل» قلمداد شده که انتقادی تلخ و صریح به جامعه سرمایه‌سالار و به شدت رقابتی کره‌ جنوبی است. از مشکلات این جامعه علی‌رغم پیشرفت‌های صنعتی و اقتصادی چشمگیر، تبعیض اقتصادی و اجتماعی و فاصله طبقاتی و در نتیجه آن رقابت افراد برای کم کردن این شکاف‌هاست. این معضل باعث شده طبقات مختلف اجتماعی برای حل مشکلات خود به رقابتی نفسگیر و حتی کشنده با یکدیگر بپردازند. هرچند تم اصلی سریال تأثیر گرفته از وضعیت اجتماعی و فرهنگی مردم کره جنوبی است، اما این روایت تلخ و دراماتیک مسئله‌ای جهان‌شمول است که می‌تواند در هر نقطه از جهان که اصالت به‌جای انسان به سرمایه داده شده رخ دهد. در قواعد نانوشته این بازی رفیق، همسر، شریک و حتی برادر همگی در حکم پل پیروزی هستند که باید از روی آنها گذشت تا زنده ماند و به پیروزی رسید. در این میان رفتارهای انسانی نقش اول فیلم و ‌ترحم‌های او به همبازی‌ها، کورسویی از امید را زنده کرده‌ اما به واقع شناگری را می‌ماند که تنها و بی‌یاور برخلاف جریان آب یا همان قواعد اجتماعی حرکت می‌کند. مکالمات انگلیسی سرمایه‌گذاران و گردانندگان اصلی این بازی و استفاده آنان از ماسک‌هایی به شکل حیوانات به‌صورتی نمادین گویای نقش نظام سلطه بین‌الملل در ایجاد این جنگل حیوانی است.
بازی مرکب را می‌توان نمایش تلخ سقوط انسانیت و اخلاق در نظام سرمایه‌داری و اذعان به نقش جامعه در شکل‌گیری رفتارها و کنشگری‌های انسان دانست. اعتراض به برده‌داری نوین که از ماحصل عمر و دسترنج انسان بهره می‌کشد و نهایتا او را به یک هیولای بی‌رحم تبدیل می‌کند.