لـزوم برخورد قاطع با چاههای غیرمجاز و زمینخواران
در بخش پیشین گزارش، به طرح مسئله بحران آب و وضعیت بحرانی بخش عمدهای از دشتهای کشور پرداختیم. طرح و فهم صحیح مسئله اما تنها بخشی از راه است و چارهاندیشی برای رفع آن، نیازمند اقدامات سنجیده، علمی، پیگیرانه و جهادی است. واقعیت این است که در مسئله مدیریت مصرف آب، یک روز هم نباید درنگ کرد، چرا که تداوم بحران آب، فرونشست زمین و از دست رفتن سفرههای آب زیرزمینی کشور، نقطه پایان زندگی در فلات ایران خواهد بود. به زبانی دیگر، ما در اینجا دیگر وارد فاز بعدی بحران نخواهیم شد، بلکه همه چیز به یکباره تمام میشود! لذا جلوگیری از حرکت به سوی نقطه غیرقابل بازگشت، مهمترین اقدامی است که همین الان باید انجام داد.
قائممقام وزیر جهاد کشاورزی تیر ماه سال جاری خواستار تشکیل پارلمان آب در کشور شده و با ذکر بحران آب به عنوان یکی از دو بحران اصلی کشور، گفته است:« ایران دو بحران جدی آب و اشتغال دارد که همه باید برای آن چارهاندیشی کنند در غیر این صورت این مشکلات مانند سیل همه ما را نابود خواهد کرد!»
راه چاره اما چیست؟ چنانکه در بخش نخست گزارش اشاره شد، مدیریت مصرف آب در بخش کشاورزی، مسئلهای چند بعدی است و از تغییر الگوی کشت، تعویض الگوی آبیاری تا مبارزه با حفر چاههای غیرمجاز و مدیریت مصرف چاههای مجاز را دربرمیگیرد. ما اگر ارادهای جدی برای نجات زندگی در فلات ایران عزیز داریم، طبعا باید به صورت همزمان، تمام این موارد را پیگیری فوری و اضطرارینماییم. باید تعارفات بیهدف را کنار بگذاریم و از فاجعهای که در کمین بخشهای زیادی از کشور است، واضح و رسا سخن بگوییم. جلوگیری از وقوع و تکمیل این فاجعه را باید به صورت جدی از مسئولین جدید وزارتهای کشاورزی و نیرو مطالبه کرد.
طی روزهای اخیر رئیسسازمان زمینشناسی و اکتشافات معدنی اصفهان، به صورت رسمی از تخلیه شهرک نیروی هوایی اصفهان با 6 هزار سکنه در سال 97 به دلیل فرونشست زمین خبر داده است. ایجاد شکافهای بزرگ و فرونشست زمین در حوالی یکی دیگر از پروژههای مسکن مهر این شهر، اکنون مسئلهای تازه ایجاد کرده است. شکافهایی در سویی دیگر از این شهر ایجاد شده که ظاهرا به لحاظ بزرگی، بر روی نقشههای گوگل مپ هم قابل رویتاند.
بحران فرونشست زمین در اصفهان
اصفهان رکورددار فرونشست زمین در سطح کشور است و به گفته علیرضا شهیدی، رئیسسازمان زمینشناسی کشور، فرونشست، قسمتهای مرکزی و بافت تاریخی و ارزشمند اصفهان را هم تحت تاثیر قرارداده است. این یعنی آنکه نه تنها سی و سه پل، پل خواجو و بسیاری از زیباییهای اصفهان، که کلیت زندگی در این شهر نیز در معرض خطر و آسیب جدی قرار گرفته است.
مسئله البته چنانکه گفته شد، منحصر در اصفهان نیست و به جز گیلان و مازندران، همه استانها کم و بیش با این بحران خطرناک دست و پنجه نرم میکنند. به گفته شهیدی، در تهران نیز میزان فرونشست بسیار زیاد است. رئیسسازمان زمینشناسی کشور میگوید:« گفته میشود تهران روزی یک میلیمتر دچار فرونشست میشود که عدد بسیار بزرگی است. بر اساس آمارهای موجود در اتحادیه اروپا اگر در منطقهای چهار میلیمتر فرونشست ایجاد شود آن منطقه وارد شرایط بحرانی میشود و وقتی ما در ایران صحبت از سانتیمتر میکنیم باید متوجه شویم که دچار شرایط بسیار حادی شدهایم.»
روزنامه ایران چندی پیش در همین زمینه، طی گزارشی مینویسد:« به اعتقاد کارشناسان سازمان محیطزیست، ۵۰ تا ۷۰ هزار سال زمان نیاز است تا زمین پس از فرونشست به عمق یک سانتیمتر خود را بازیابی کند؛ به همین دلیل سازمان ملل تأکید دارد درصورت فرونشست زمین به عمق ۴میلیمتر در هر کشوری، کمیته مهار این بحران به ریاست بالاترین مقام اجرایی آن کشور تشکیل شود.»
منصور شیشهفروش مدیرکل مدیریت بحران استانداری اصفهان 18 شهریور ماه سال جاری به خبرگزاری فارس گفته است «نرخ فرونشست زمین در استان اصفهان سالانه بین ۵ تا ۱۸ سانتیمتر است و افت آبهای زیرزمینی هم بین ۳۰ سانتیمتر تا یک متر در طول سال گزارش شده است.» لذا عمق و گستره بحران، بسیار زیاد است و برای رفع آن، باید به صورت اضطراری چارهاندیشی کرد تا وضع اصفهان از این وخیمتر نشود و دیگر نقاط کشور به نقطه امروز اصفهان نرسند.
لزوم مبارزه قاطع
با مالکان چاههای غیرمجاز
فوریترین اقدام اما حتما مبارزه بیامان با مالکان چاههای غیرمجاز در اقصی نقاط کشور است. تغییر الگوی کشت و تغییر الگوی آبیاری طبعا اقداماتی زمانبر است و عقل حکم میکند در شرایط بحران، از فوریترین اقدامات شروع کنیم.
وزارت جهاد کشاورزی باید به عنوان متولی اصلی در این زمینه، برنامه مشخصی برای این کار ارائه دهد و چنانکه خلأهای قانونی، اجرایی، مالی و... در این زمینه وجود دارد، با همکاری مجلس و دولت آن را به صورت فوری رفع کند.
محمد جواد بلورچی سخنگوی سازمان زمینشناسی اخیرا درهمین زمینه به رسانهها گفته است:« متاسفانه تفکر مالکیت خصوصی بر آب زیرزمین که فکری کاملا غلط، غیر علمی و غیرقانونی است در همه کشور وجود دارد. در گذشتگان ما این تفکر وجود داشته که همه با هم از قناتها استفاده میکردند و همه با هم در حفظ و احیای آن میکوشیدند اما امروزه هر کسی در چهار دیواری خود با چاه غیر مجاز به آب دسترسی پیدا میکند و از آب هم بدون حساب و برنامه بهرهبرداری میکند و نتیجه این شده که سطح همه آبهای زیرزمینی کشور با سرعت زیاد(نیم تا دو متر در سال) پایین میافتد و این اتفاق به این معنی است که یعنی انرژی بیشتر و هزینه بیشتری برای به دست آوردن آب نیاز داریم و آبی که در زیرزمین و اعماق بیشتری وجود دارد آلودگی مواد معدنی، فلزات سنگین، سختی و سن بیشتری هم دارد به سطح میآورد.
اکنون ما در شرایطی هستیم که در حال از دست دادن بسیاری از آبخوانهای کشور برای همیشه هستیم و متوجه آن نیستیم.»
ضرورت مبارزه با چاههای غیرمجاز
شهریور ماه سال جاری، مدیرکل مدیریت بحران استانداری اصفهان در گفتوگو با خبرگزاری فارس گفته است: بیش از ۷ هزار چاه غیرمجاز در این استان شناسایی و مسدود شده و امسال نیز ۳۰۰ چاه مسدود شده است.
بررسی آمارهای وزارت نیرو در این زمینه اما نشان میدهد مسئولین این استان تقریبا هیچ چاه غیرمجازی را مسدود نکردهاند! به بیانی دیگر، آمار چاههای غیرمجاز در کشور آنقدر سرسامآور است که خبر مسدود کردن 300 چاه غیرمجاز طی یک سال، آن هم در بحرانیترین استان کشور به لحاظ فرونشست زمین، نه تنها قابل تقدیر نیست، که بسیار خنده دار است. بر اساس آمارهای وزارت نیرو، در پایان شهریور 1399، تعداد چاههای مجاز آب کشور ۵۱۹ هزار و ۱۴۷ حلقه بوده است. همچنین طبق اظهارات محسن رفعتی، مدیر موسسه پژوهشهای برنامهریزی، تا پایان سال 98 تعداد ۳۸۰ هزار حلقه نیز چاه غیرمجاز در کشور وجود داشته است. بنابراین در خوشبینانهترین برآورد، تا پایان شهریور 1399 در مجموع تعداد چاههای آب مجاز و غیرمجاز کشور به ۸۹۹ هزار میرسد که ۴۲ درصد آنها غیرمجاز بوده است.
بر این اساس، وزارت کشاورزی و وزارت نیرو در دوره جدید باید برنامه منسجم خود برای مبارزه واقعی با مالکان چاههای غیرمجاز را اعلام و اجرایی کنند.
هدایت فهمی کارشناس مدیریت منابع آب وزارت نیرو در همین زمینه میگوید:« متاسفانه در سالهای گذشته شاهد حفر جاههای غیر مجاز در کشور توسط افراد، سازمانها و نهادهایی صاحب قدرت بودیم. تعداد این چاهها بسیار بالاست اما به دلیل نفوذی که این افراد دارند هیچ کس توان مقابله با آنها و انسداد چاههای غیرمجاز مربوط به آنها را ندارد.»
فهمی البته در بخش دیگری با بیان اینکه بخشی از چاههای غیرمجاز در مناطق محروم واقع شده، گفته است:«مسدود کردن چاههای غیرمجاز در این مناطق محروم و کم برخوردار به معنی افزایش نرخ بیکاری، مهاجرت از روستاها به شهرها، خالی شدن روستاها، حاشیهنشینی و معضلات اجتماعی ناشی از این اتفاق است. به همین دلیل تا زمانی که زیرساختهای لازم برای اشتغال جوانان به وجود نیامده باشد، مسدود کردن این چاهها بسیار حاشیه ساز خواهد بود.» تفکیک بین کشاورز محروم با مالکان بانفوذ البته کار سختی نیست!
جلوگیری از احداث صنایع آببر
در دشتهای بحرانی
کار عاجل و موثر دیگری که وزارت جهاد کشاورزی میتواند از همین امروز نسبت به آن اقدام کند و زمان بر هم نخواهد بود، نظارت دقیق بر این واقعیت است که احداث صنایع آب بر در دشتهای بحرانی و مناطق گرم و خشک کشور باید به جد ممنوع شده، با آن برخورد جدی شود. ما متاسفانه طی چند دهه گذشته و به طور مشخص در دوره سازندگی و اصلاحات، به دلیل تمایل برخی افراد کم سواد و بیتوجه به منافع ملی، به خوشمزگی پیش همشهریهای خودشان، بخش مهمی از صنایع آب بر را در استانهای خشک یزد و کرمان احداث کردهایم. مسئلهای که با هیچ عقل سلیمی جور در نمیآید و اکنون به معضلی برای این مناطق و وضعیت آب آنجا بدل شده است.
جایابی ناصحیح و بیتوجه به مسائل زیست محیطی البته منحصر در این دو استان نیست و در جاهای مختلف میتوان کم و بیش مصادیقی از این نوع مدیریت سلیقهای و ضدملی را دید. وزارت جهاد کشاورزی لازم است تا در دوره جدید، به خصوص در ایجاد صنایع بزرگ و ملی، به این موضوع توجه ویژه داشته، آینده کشور را صرف تعارفات بین دستگاههای دولتی یا خدای ناکرده، تمایلات مخرب قومیتی و منطقهای نکند.
ماموریت مهم حفاظت از زمینهای کشاورزی
موضوع مهم دیگری که اهمیتی کمتر از مدیریت بحران آب ندارد، لزوم حفاظت از زمینهای کشاورزی کشور در برابر زمینخواران حرفهای و ویلاسازان سیری ناپذیر است.
اکبر لونی کارشناس برجسته حوزه کشاورزی در همین زمینه با بیان اینکه بشر همواره در کنار آب سکنی گزیده، میگوید:« معمولاً روستاها در کنار چشمه، قنات و یا رودخانه تشکیل شدهاند و بهترین زمین کشاورزی در حاشیه شهرها بودهاند که به خاطر توسعه غلط شهرها بهترین زمینها زیر ساخت و ساز رفته و غیر قابل کشت میشوند. وقتی زمین به مسکن و یا کارخانه و جاده تبدیل میشود دیگر غیرقابل برگشت به کشاورزی است.
بنابراین محدودیت خاک و آب بسیار مهم است. در چند سال اخیر بهاندازه عمر یک آدم زمینهای کلاس یک و دو از بین رفته و حال میخواهیم به زور زمینهای کلاس 3 و 4 را با هزینه زیاد قابل کشت کنیم که امکان ندارد. در روستاهای قدیمی حتی خانهها و قبرستانها در روی تپهها و زمینهایی بود که غیرقابل کشت بود یعنی مدیریتی بر آن حاکم بود اما اکنون شهرها در بهترین زمینهای کشاورزی توسعه پیدا میکنند و زمین کشاورزی را از بین میبرند. الان از رودهن تا قائم شهر زمین خالی کشاورزی پیدا نمیکنید، اکثر آنها تبدیل به شهر شده یا در گردنه حیران ویلاسازی شده است.
اگر در زمینهای شمال از بالا نگاه کنید تازه متوجه میشوید چه جنایتی انجام شده است.» مسئله حفاظت از زمینهای کشاورزی البته موضوع پردامنهای است و خود، نگارش چندین گزارش تخصصی را میطلبد.