چرا اصحاب «ما نمیتوانیم» از توسعه چین و ژاپن میگویند؟ (نگاه)
مهدی امامقلی
مدعیان اصلاحات در نسخههایی که اخیراً مشق نو نموده، در قالب
«توصیههایی به مقامات عالی و رئیسجمهور در سیاست خارجی و توسعه ملی» تأکید کردهاند که
«توسعه ملی» را از چین و ژاپن بیاموزیم و در نهایت با آمریکا تعامل کنیم!
محسن امینزاده، دیپلمات و معاون اسبق وزیر خارجه دولت اصلاحات در دو مطلب مجزا، زلف همه مشکلات کشور را به مسئله تحریمها گره زده و با گوشه و کنایه زدن به نظام و نهادهای انقلابی مانند سپاه و بسیج، سیاست خارجی جمهوری اسلامی را به چالش کشیده و نوشته است: «چهره نظامی و مهاجم کشور را به چهره مدافع تنشزدایی و تعامل جهانی حتی با آمریکا بدل کنید.» بهانه امینزاده و سایر مدعیان اصلاحات برای هجمه به سیاست خارجی نظام، مسئله «توسعه ملی» است! دریغ از آنکه ستون فقرات توسعه ملی در هر کشوری- بهویژه در کشورهای چین و ژاپن- توجه و تمرکز بر «تولید داخلی» است.
1. بازندگان سیاسی دیروز و بهانهجویان امروز که رویکرد و عملکردشان نشان داده به پیشرفت و آبادانی کشور باوری ندارند در حالی ژست توسعهخواهی گرفتهاند که تا دیروز
«ما نمیتوانیم» لقلقه زبانشان بود. برای مثال عیسی کلانتری که بیش از 20 سال در دولتهای میرحسین موسوی، خاتمی، هاشمی و روحانی یا وزیر کشاورزی بوده یا معاون رئیسجمهور و... گفته بود که خودکفایی در کالاهای اساسی امکانپذیر نیست بلکه «غیرمنطقی و غیرعلمی و دروغ است او حتی گفته بود خودکفایی در گندم چیز «مزخرفی» است!
2. نمونه دیگر، اظهارات معروف مرحوم اکبر ترکان است که به نظریه «صنعت آبگوشت بزباش و قورمهسبزی» معروف شد. ترکان، از اعضای مؤسس حزب اعتدال و توسعه
(حزب نزدیک به کارگزاران و تکنوکراتها)، وزیر راه و رفاه دولتهای هاشمی و مشاور عالی روحانی در دولت یازدهم بود. او در تاریخ 19 آبان 93 وقتی در جمع مدیران خودروساز و قطعهساز صحبت میکرد در دفاع از صنعت خودروسازی کشور و البته به بهانه مخالفت با تعرفه واردات گفت: «بگذارید با خود روراست باشیم، ما بهجز پخت آبگوشت بزباش و قورمهسبزی در هیچ تکنولوژی صنعتی نسبت به جهان برتری نداریم.»؛ اظهاراتی که متناظر با این عبارت بود؛ «ما بیش از این نمیتوانیم!»
3. در نمونه دیگری، محمدرضا نعمتزاده وزیر صنعت دولت روحانی در همایش روز ملی صادرات (28/7/94) در اظهاراتی که تعجب افکار عمومی را برانگیخت، گفته بود:
«همانطور که در بخش ورزشی مربی خارجی میآوریم، در اقتصاد نیز نیازمند آوردن مدیران اقتصادی خارجی هستیم. در این رابطه به برخی از شرکتها پیشنهاد واردات مدیران خارجی را دادم که برخی از آنها نیز از این پیشنهاد استقبال و اقدام کردهاند.»
4. چندی پیش گزارش یکی از روزنامههای اصلاح طلب را میخواندم که نوشته بود «بدون غرب، نخ لباس هم نمیتوانیم تولید کنیم»! روزنامه دنیای اقتصاد در شماره 25 تیر 1400 در مطلبی با عنوان «مصائب اقتصاد بسته» آورده بود: «میتوان فهرست بلندبالایی را برای عقبگرد اقتصاد و رفاه مردم ارائه کرد، اما هسته اصلی به نوع تفکری بازمیگردد که بر آن است استقلال را در بسته بودن درهای اقتصاد، به استقبال تحریم رفتن، عدم ارتباط با دنیا و توهم تأمین همه کالاهای موردنیاز تعریف کند. همچنانکه اگر از فردا صبح قصد کنید چایی را که مینوشید خود به عمل آورید، نخ لباسی را که به تن دارید خود از پشم گوسفندانی که پرورش میدهید تأمین کنید و کفشی را بپوشید که خود دوختهاید، ابداً امکانپذیر نیست.» ذیل همین گزارش، طی مطلبی در روزنامه کیهان نوشتم که اصحاب «ما نمیتوانیم» روی رزمآرا را هم سفید کردهاند! نخستوزیر نظامی شاه 70 سال پیش وقتی که تعدادی از نمایندگان مجلس شورای ملی را به دعوت کرده بود تا آنها را برای تصویب «لایحه تمدید گس- گلشائیان» و امتیاز دادن به غرب راضی کند، خطاب به آنها میگوید: «ما لیاقت لولهنگسازی (آفتابه گلی) هم نداریم. 50 سال است که آن را میسازیم ولی ترقی نکردهایم ما چطور میتوانیم خودمان صنعت نفتمان را اداره کنیم؟»
رهبر معظم انقلاب در سخنرانیها و به مناسبتهای گوناگون، نقد اظهارات اصحاب «ما نمیتوانیم» را پیش کشیده و از آن سخن گفته است. «میگفتند نمیتوانیم سیلو بسازیم، نمیتوانیم سد بسازیم، میگفتند ساخت سانتریفیوژ واقعیت ندارد» (13/10/86)، «میگفتند برای ساخت بزرگراه مدیر پروژه نداریم»، «میگفتند نمیتوانیم نیروگاه بسازیم» (10/2/93)، «میگفتند پیشرفت در سلولهای بنیادین واقعیت ندارد» (25/2/86) و...
5. در نمونه اخیر که یادآوری آن خالی از لطف نیست، ناراحتی و گلایه برخی مدعیان اصلاحات از دستور رهبر انقلاب مبنی بر «ممنوعیت واردات لوازمخانگی کرهای» است. دستور راهبردی و حکیمانه رهبر انقلاب در پی نامه تولیدکنندگان داخلی لوازمخانگی به معظمله و درخواست برای ممانعت از واردات خارجی شرکتهای کرهای، صادر شده بود اما بازندگان سیاسی ضمن همنوایی با ضدانقلاب به مخالفت با آن برخاستند.
این در حالی است که در کشورهای توسعه یافته به ویژه چین و ژاپن، موضوعات و مسائلی مانند تولید ملی، پیشی گرفتن صادرات بر واردات و استفاده از ظرفیتهای داخلی، یکی از اصول پذیرفته شده در سیاستهای اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی آنهاست اما در کشور ما، مدعیان اصلاحات که بیش از 24 سال سکان اجرایی کشور را در اختیار داشتهاند بدون توجه به تولید داخل، همه چیز حتی آب خوردن را هم به تحریمها گره میزنند!
روحانی مورخه 17خرداد94 در اظهاراتی که در آن مقطع واکنشهای زیادی را به دنبال داشت، گفت: «تحریمهای ظالمانه باید از بین برود تا سرمایه بیاید، تا مسئله محیطزیست حل شود، تا اشتغال جوانان حل شود، تا صنعت جامعه حل شود، تا آب خوردن مردم حل شود! تا منابع آبی زیاد شود، تا بانکهای ما احیا شود.»
در کنار اینها، کم و کیف واردات دولت مورد حمایت اصلاحطلبان را ببینید که بر اساس آخرین گزارشها در ماههای پایانی دولت خود، فقط ۱۵ هزار میلیارد تومان میخ، پیچ، چنگال، داس و... وارد کرده و یا در برههای مبلغ هنگفتی را به واردات کود انسانی، غذای سگ و یا سنگ پا اختصاص داده است. بر اساس گزارش دو ماه پیش روزنامه فرهیختگان، لیست کالاهای وارداتی که توسط گمرک ایران منتشر میشود حاکی از آن است که بیش از چند ده ردیف از کالاهای وارد شده، تولیدشان صرفاً در یک زیرزمین خانگی هم ممکن است و اصلاً بحث فناوری برای آنها مطرح نیست.
چه کارگاهها و کارخانههایی مانند ارج، آزمایش، پارس الکتریک، تولیپرس، داروگر و... که با واردات دولت توسعهگرا نابود شدند. برای نمونه چند سال پیش یکی از این نمایندگان مجلس نهم از «واردات 80 هزار تن لوله چینی» به کشور خبر داد و گفت مافیای واردات لوله، کارخانه «لوله گستر اسفراین» که به منظور تأمین نیاز وزارت نفت راهاندازی شده است را زمین زد! از این گزارش عملکردها که چندین و چند هزار میلیاردتومان از مجموع ذخایر ارزی کشور را به جیب مافیا و دانهدرشتهای اقتصادی روانه کرده و بازار تولید داخلی و اشتغال را به نابودی کشانده و دهکهای پایین جامعه را زیر چرخ توسعه غربگرایان له کرده، کم نیست و میشود دهها و بلکه صدها جلد کتاب نوشت و فهمید که نتیجه رویکرد توسعهگرایی روحانی و مدعیان اصلاحات (آن هم مبتنی بر نگاه به بیرون)، توجه و تمرکز بر ظرفیتهای داخلی و تبعاً توسعه ملی نبوده و نیست. مدعیان اصلاحات با آن کارنامه سیاهی که از خود به جای گذاشتهاند این روزها برای آنکه صرفاً «تعامل با آمریکا» و هضم شدن در قدرتهای بزرگ را تئوریزه و باورسازی کنند، در غیاب توجه به معنا و مبانی توسعه و مختصات تاریخی، فرهنگی و اجتماعی چین و ژاپن، الگوی توسعه اقتصادی آنها را تجویز می کنند! اصلاحطلبان و چهرههایی نظیر امینزاده میخواهند از رهگذر مشکلات اقتصادی که خود جزو بانیان و مقصران اصلی آن هستند، خروجی سیاسی بگیرند! و با الف) فرار از پاسخگویی ب)
گره زدن زلف مشکلات کشور به تحریمها و ج) زیر سؤال بردن اقتدار و پیشرفت دفاعی کشور، القا کنند که مشکلات امروز بهدلیل سیاستورزی فعال منطقهای و بینالمللی نظام است.
در پایان باید اشاره کرد که؛
اولاً) ایران در چهل سال گذشته خود در حوزههای مختلف علمی، صنعتی، پزشکی و دفاعی پیشرفتهای بزرگی داشته و در این خصوص گزارشها و آمارهای منابع رسمی و معتبر داخل و خارج، گویای این واقعیت است. بررسی گزارشهای صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی نشان میدهد که اقتصاد ایران علیرغم اعمال شدیدترین تحریمها، طی یک دهه گذشته بین رتبههای ۱۶ تا ۲۲ دنیا قرار داشته است.
و ثانیاً) این پیشرفت مورد انتظار و مطلوب نبوده است چنانکه رهبر انقلاب بارها
بر ضرورت توسعه و پیشرفت کشور در همه حوزهها تاکید کردهاند و البته فرمودهاند که
«ما بدون مذاکره با آمریکا و با وجود تحریم هم به پیشرفت خواهیم رسید» از سوی دیگر بهزعم اقتصاددانان داخل و خارج، جمهوری اسلامی از همه لوازم و پیشنیازهای یک اقتصاد پیشرو و پویا برخوردار است از جمله اول مواد اولیه، انرژی، نیروی انسانی، سرمایه، بازار مصرف، علم و فناوری ... فقط آنچه باعث نرسیدن به نقطه مطلوب شده، مدیریت غربزده و رانت و فسادهایی هست که طی سالهای گذشته بر سر این کشور آوار شده است.
نکته قابل تأمل آنکه، اتفاقاً عدم پیشرفت مطلوب در کشور به دلیل مدیریت مدعیان اصلاحات و دوستان خود آقای امینزاده و دنبالهروهای تقیزادهها و میرزا ملکمخانها است که سالهاست سمفونی «ما نمیتوانیم» مینوازند؛ همانهایی که وقتی دشمن از «شکلگیری ژاپن اسلامی» (به زعم خود) هراس داشت، پیشرفت کشور را به خارج گره زدند و گفتند همه چیز حتی آب خوردن ما به برجام رابط دارد! برجامی که ماحصلش «هیچ» و «خسارت محض» بود.