kayhan.ir

کد خبر: ۲۲۷۶۹۹
تاریخ انتشار : ۲۳ مهر ۱۴۰۰ - ۱۸:۲۰
بررسی قیام 15 خرداد؛ مبدأ تحولات منتهی به انقلاب اسلامی- ۶۵

جایگاه نشر معارف و تبلیغ دین

روحانی،‌ به منزلة وارث انبیا (علیهم‌السلام)
تكالیف سنگینی بر عهده‌ دارد. یكی از مهم‌ترین وظایف او آن است كه ‌اندوخته‌های خود را به دیگران نیز بیاموزد. این آموزش می‌تواند به همان صورت مبسوط و گسترده‌ای باشد كه خود آموخته است، یا به‌گونه‌ای مختصر و مفید در اختیار عموم مردم قرار گیرد. به این ترتیب یك روحانی از سویی وظیفة اساسی خود را در برابر دین و مردم انجام داده و از سوی دیگر دانش خود را اتقان و استحكام بخشیده،‌ بر غنای آن می‌افزاید.1
در برابر، منابع دینی،‌ عالمان را از رذیلة «كتمان علم» و «خودداری از نشر معارف به دیگران» برحذر داشته‌اند. به ویژه هنگامی كه انحرافات فكری و تحریف‌ها و بدعت‌ها در جامعه پدید آید. صاحب چنین رذیله‌ای گرفتار لعن و نفرین خداوند و مخلوفاتِ اوست و در قیامت نیز دچار آتش و عذاب پروردگار خواهد شد.2
اما آموزش معارف دین، همان‌گونه كه اشاره شد جنبه‌ای فراگیرتر و عمومی‌تر نیز دارد، كه ذیل عنوان تبلیغ دین قابل بررسی است.
اگر وظایف یك روحانی را به دو حوزة شخصی و اجتماعی تقسیم كنیم، حوزة‌ شخصیِ‌ آن شامل وظایفی خواهد بود كه وی در قبال خود و خانواده‌اش دارد. این تكلیفی است كه بر عهدة هر مؤمنی نهاده شده است:
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا قُوا أَنفُسَكُمْ و َأَهْلِیكُمْ نَارًا وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَهًْ؛3‌
ای كسانی كه ایمان آورده‌اید، خودتان و كسانتان را از آتشی كه سوخت آن مردم و سنگ‌هاست حفظ
كنید. این تكلیف بر عهده‌ همگان است و هركس باید در قبال خود و نزدیكان خویش احساس وظیفه كرده، همان طور كه در فراگیری معارف دینی و خود‌سازی می‌كوشد، دیگران را نیز تا حد توان از گمراهی و تباهی برحذر دارد.
اما روحانی به منزلة عضوی از قشری خاص وظایف اجتماعیِ بخصوصی بر دوش دارد. این مسئولیت‌ اجتماعی را می‌توان در سه حوزة مختلف ـ و البته متداخل ـ تقسیم‌بندی كرد.
نخستین حیطة‌ مسئولیت روحانی، تكلیف او در قبال جامعة‌ خودِ اوست؛
دومین حیطه وظیفه او دایره وسیع‌تری را دربر می‌گیرد كه شامل سایر كشورهای اسلامی است؛ و در نهایت وسیع‌ترین قلمرو وظیفة وی ناظر به بار امانتی است كه در قبال همة مردم جهان بر دوش دارد. برای انجام وظیفه در اولین حوزه‌ای كه برشمرده شد، توجه به چند نكته ضرورت دارد.
نخست باید توجه داشت و به دیگران توجه داد كه برای پیروزی نهضت الهی امام خمینی(رحمه‌ًْالله علیه) چه خون‌های باارزشی بر زمین ریخته؛ چه عُمرهای گران‌باری كه در زندان‌ها و تبعید‌گاه‌ها و اردوگاه‌ها سپری شده؛ چه بسیار خانواده‌هایی كه بی‌سرپرست و آواره شده؛ چه جسم‌های پاكی كه مجروح و معلول شده؛‌ و چه هزینه‌های هنگفت و ویرانی‌های عظیمی كه دامن‌گیر مردم این مرز و بوم گشته است. دیگر آنكه باید توجه داشت ارزش این نظام به دلیل اسلامی بودنِ آن، و اجرای آموزه‌ها، حدود و احكام دین خداست. بر این اساس وظیفة روحانیت در قبال تبلیغ در این حوزه بیشتر شامل اطلاع‌رسانیِ درست و كافی در زمینه جایگاه انقلاب، اهداف و ارزش‌های دین و نهضت، و شگردهای فرهنگی گوناگونی است كه بر ضد ضروریات اسلام ـ چه در زمینة باورها و چه در عرصة ارزش‌ها،‌ چه از جانب دشمنان خارجی و چه از جانب دشمنان داخلی ـ
به كار می‌روند.
بدیهی است كه تبلیغ در این عرصه قبل از هر چیز نیازمند شناخت جامع و عمیقِ معارف اسلام است و در وهلة دوم عالمانی پرهیزگار را می‌طلبد كه با اوضاع اجتماعی و سیاسیِ زمانه به قدر نیاز
آشنا باشند.
چنین عالِمی می‌باید خود را برای مبارزه با شیطانی مهیا كرده باشد كه از بدو آفرینشِ انسان برای فریفتن او كمر بسته بوده و
هر روز با كوله‌باری سنگین‌تر از قبل و با تجربه‌ها و ابزارهای جدیدی به جنگ ایمان و اعتقاد انسان‌ها می‌آید،‌ و هر روزه بر شمار فریفتگان و یاران خویش نیز می‌افزاید.
پانوشت‌ها:
1- محمّد محمّدی ری‌شهری، میزان الحكمه، ج 6، ص 470 ـ 471.
2- محمّدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج 2، ص 67 ـ 68
و 72، محمّد محمّدی ری‌شهری،‌ میزان الحكمه،
ج 6، ص 272 ـ 273.
3- تحریم (66)، 6.