حماسه مقاومت مردم «آمرلي» (نگاه)
در ميان ماجراهاي ريز و درشت اين روزهاي عراق، در جايي منزوي و دور افتاده، حماسه بزرگي رقم خورده است. اين حماسه اما هر چند الان در ميان ازدحام حوادث خونين گم شده است و قهرمانان آن که عدهاي غيرنظامي و زن و کودک و افراد سالخورده هستند، در زمان خود حقيقتا گمنام ماندهاند، ولي به طور قطع مقاومت آنها در تاريخ ثبت خواهد شد.
تاريخ خواهد گفت در شرايطي که شهرهاي بزرگي مثل «موصل» و «تکريت» يکي پس از ديگري به دست داعش ميافتادند، در بيخ گوش آنها شهر کوچک «آمرلي» با حدود 18 هزار نفر جمعيت وجود داشت که مردم آن در محاصره کامل بوده و از قحطي و گرسنگي و فقدان همه امکانات زيستي رنج ميکشيدند اما توانستهاند مقابل داعش به خوبي مقاومت کنند.
حدود 80 روز بود که داعش «آمرلي» را در محاصره کامل خود داشت و طبق منطق جنگي کثيفش، با موشک خانهها را روي ساکنانش آوار و زنان و کودکان را در خيابانها با گلولههاي خمپاره و تفنگ قناسه شکار ميکرد، اما به هيچوجه نتوانست وارد شهر شود؛ چرا که ساکنان شهر با همان تفنگهاي شکاري و قديمي و تعدادي کلاشينکف و نارنجک اراده کردهاند مقابل آنها بايستند.
داعش که به دلارهاي نفتي سعودي دلگرم است و در سايه سلاحهاي مدرن و قساوتهاي کمنظير خود روياي خلافت در سر ميپروراند، طي مدت 80 روز گذشته در پشت دروازههاي اين شهر گمنام متوقف شده بود و مردم آمرلي با ايمان و اراده خود، همه غرور و آرزوهاي داعش را يکجا و در مدخل شهر دفن کردهاند و به متجاوزان فهماندند که اگر محاصره 8000 روز هم طول بکشد، آمرلي تسليم نميشود! طبق گزارشهايي که از سوي رسانهها منتشر شده زنان آمرلي طي اين مدت در همه جا کارد و نارنجک به همراه داشتند تا در مواقع خطر و مواجهه رودررو، شکم تروريستهاي متجاوز را بدرند و اگر نتوانستند، چاشني نارنجک را فعال کنند تا اسير دستهاي ناپاک نشوند.
آمرلي در اين شرايط وانفساي عراق واقعا منزوي و مظلوم بود؛ در قطعنامه 2170 شوراي امنيت که اخيرا به تصويب رسيد، از آوارگي مسيحيان شمال عراق، ايزديهاي «سنجار» و کردهاي «اربيل» سخن به ميان آمد، ولي از آمرلي نامي برده نشده و در اظهارات مقامات غربي و پوششهاي خبري رسانههاي بزرگ و تاثيرگذار هم نام آمرلي غايب بوده است. شايد به اين دليل که ساکنان آن ترکمنهاي شيعه
هستند!
البته هرچند در داخل عراق اوضاع فرق ميکرد و مرجعيت همه را نسبت به اين فاجعه و رنج بزرگ مردم آمرلي توجه داده بود، ولي از دست دولت بغداد کار زيادي ساخته نبود.
ارتش عراق طي مدت محاصره موفق شده چند بار با استفاده از هليکوپتر به محاصره شدگان آمرلي امدادرساني کند و شماري از افراد زخمي را تخليه نمايد و حتي تعدادي رزمنده به آنجا بفرستد.
در ماجراي آمرلي و روزهاي سخت مردم سازمان ملل تنها به ابراز نگراني اکتفاء کرده و تاکنون حاضر نشده بود کمکي به اين منطقه بفرستد.
شايد مقامات سازمان ملل فکر ميکردند با توجه به اينکه جمعيت غالب عراق را شيعيان تشکيل ميدهند، خودشان قادر هستند از شيعيان آمرلي حمايت کنند! شايد هم غربيها ميخواستند به افکار عمومي القا کنند که دولت بغداد از شيعيان در هر جاي عراق حمايت ميکند و خارجيها بايد به فکر ساير اقليتها باشند!
به هر حال، هر منطقي که پشت اين اوضاع و احوال بوده باشد، به راستي که در 80 روز گذشته در آمرلي غوغايي بوده است؛ همه جانانه ايستاده و مرگ را به سخره گرفته بودند.
داعش اعلام کرده بود اگر آمرلي را تصرف کند، همه مردان را قتلعام ميکند و زنان را به اسارت ميگيرد. شايد اين همه غضب بدين خاطر بوده است که آمرلي داعش را خوار و خفيف کرد و به همه فهماند که قدرت آن پوشالي است و چند زن و کودک گرسنه و بيسلاح اگر اراده کنند ميتوانند مقابل اين گروهک تروريستي بدنام بايستند و هيمنه دروغين آن را درهم بشکنند.