فرهنگ ، اساس و محور برنامهریزیها و اقدامات
مهدی جبرائیلی تبریزی
حکومتها و تمدنها همواره در طول تاریخ برای استمرار و بقای موجودیت و نیز گسترش گستره حکومتی خویش، به تحکیم و تعمیق شاخصهای قدرت مانند کشاورزی، صنعت و دانش اهمیت میدادند. اما متغیرهای قدرت در جهان فعلی از حیث کمیت و کیفیت تا حدودی تغییر کردهاند. فرهنگ مهمترین و موثرترین مولفه قدرت در جهان امروز بهشمار میرود. چرا که به تعبیر رهبر معظم انقلاب «فرهنگ یک ملت است که میتواند آن ملت را پیشرفته، عزیز، توانا، عالم، فناور، نوآور و دارای آبروی جهانی کند» و«در واقع فرهنگ با همه شعب آن، یعنی علم و ادبیات و غیره، روحِ کالبد هر جامعه است».
بنابراین «اصلاح فرهنگ عمومی از همه کارها مهمتر است؛ چون این کار، محور همه کارهای دیگر است».
از این حیث رهبر انقلاب در طول سالیان زعامت خودشان به دولتها و دستگاههای مختلف تأثیرگذار در فرهنگ کشور، بارها تذکر و هشدار دادهاند.
ایشان در حکم تنفیذ سیزدهمین دوره ریاست جمهوری اسلامی ایران هم به مدیریّت با مشی فرهنگی خردمندانه جهت اعتلای مادّی و معنوی ملّت ایران و شتاببخشی به حرکت کشور به سمت جایگاه شایستهاش تأکید فرمودند.
و در دیدار رئیسجمهور و اعضای دولت سیزدهم با اشاره به نقش زیربنایی و نرمافزاری فرهنگ، بسیاری از خطاها مانند اسراف، تقلید کورکورانه و سبک زندگی تجملاتی را ناشی از ریشههای فرهنگی دانستند و با تأکید بر ضرورت اصلاح این انحرافها با استفاده از ابزارهای فرهنگی، گفتند: «ابزارهای فرهنگی و هنری مانند سینما، رسانههای صوتی و تصویری، مطبوعات و کتاب را واقعاًً شکوفا کنید».
ایشان در بیان مبانی این امر به حجت شرعی و قانونی فرمودند: «ما مسئولیت شرعی داریم، مسئولیت قانونی داریم در قبال فرهنگ کشور و فرهنگ عمومی کشور».
در تبیین تئوریک این نگرش به نقش جهتگیری غلط فرهنگی در گمراهی جامعه اشاره میکنند: «فرهنگ یعنی باورهای مردم، ایمان مردم، عادات مردم، آن چیزهایی که مردم در زندگی روزمره با آن سر و کار دائمیدارند و الهامبخش مردم در حرکات و اعمال آنها است؛ فرهنگ این است؛ این پس خیلی اهمّیّت دارد. مثلاً در حوزه اجتماعی، قانونگرایی - که مردم به قانون احترام بگذارند - یک فرهنگ است؛ تعاون اجتماعی یک فرهنگ است؛ تشکیل خانواده و ازدواج یک فرهنگ است؛ تعداد فرزندان یک فرهنگ است؛ اگر در این چیزها بینش مردم و جهتگیری مردم، جهتگیری درستی باشد، زندگی در جامعه جوری خواهد شد؛ اگر خدای ناکرده جهتگیری غلط باشد، زندگی جوری دیگری خواهد شد؛ خدای ناکرده به همان بلایی مبتلا خواهیم شد که امروز کشورهایی که خانواده را و بنیان خانواده را ویران کردند و شهوات را به راه انداختند».
و در اهمیت و محوریت فرهنگ فرمودند: «فرهنگ از اقتصاد هم مهمتر است چرا؟ چون فرهنگ، به معنای هوایی است که ما تنفّس میکنیم؛ شما ناچار هوا را تنفّس میکنید، چه بخواهید، چه نخواهید؛ اگر این هوا تمیز باشد، آثاری دارد در بدن شما؛ اگر این هوا کثیف باشد، آثار دیگری دارد».
به تعبیر ایشان «فرهنگ از ادبیّات و هنر تا سبک زندگی، فرهنگ عمومی، اخلاق و رفتار اجتماعی، شامل همه اینها است؛ ما در این زمینهها تکلیف و مسئولیّت داریم». با این فرض از دامنه و گستره فرهنگ؛ هرگونه غفلت از فرهنگ میتواند آسیبهای جبرانناپذیری را در پی داشته باشد. چرا که «دشمنان میدانند اگر در تلاشهای فرهنگی علیه انقلاب موفق و پیروز شوند، بقیه کارها برای آنها آسان خواهد شد؛ لذا روی این متمرکزند».
ایشان با اشاره به اصالت و تقدم فرهنگ بر عرصههای دیگر میفرمایند: «همه چیز مترتّب بر فرهنگ است. فرهنگ حاشیه و ذیلِ اقتصاد نیست، حاشیه و ذیلِ سیاست نیست، اقتصاد و سیاست حاشیه و ذیل بر فرهنگند».
دلیل این امر را باید در ارتباط استقلال سیاسی و استقلال فرهنگی پائید: «استقلال فرهنگی به اعتقاد بنده از همه اینها مهمتر است. استقلال فرهنگی در این است که سبک زندگی را، سبک زندگی اسلامی- ایرانی انتخاب بکنیم. سبک زندگی از معماری، از زندگی شهری، از زیستِ انسانی، از پیوندهای اجتماعی تا همه مسائل گوناگون را شامل میشود. تقلید از غرب و از بیگانه در سبک زندگی، درست نقطه مقابل استقلال فرهنگی است».
حیات هر جامعهای به فرهنگ آن بستگی دارد. پس ملتها وظیفه دارند که برای ادامه حیات انسانی و تکامل معنوی خویش، محیطزیست فرهنگی خود را مهندسی و مدیریت کرده و آنرا از آسیبها و آفتها پاک سازند، همچنین عناصر و مؤلفههای حیاتبخش آن را تقویت نمایند واز نفوذ و ورود عناصر آلاینده و خسارتبخش فرهنگهای دیگر، جلوگیری نمایند. بنابراین میتوان گفت که مهندسی فرهنگی در هر کشوری، برای تحقق فرهنگ آرمانی و فرهنگ هدف میباشد و دولت در این زمینه نقش بیبدیلی دارد.
بنابراین خطمشی کلی همه دستگاههای حکومتی مشخص میشود و اگر تا الان قصور و ناهماهنگی در این زمینه وجود داشته که داشته؛ باید اصلاح شود.
رهبر معظم انقلاب سالهاست که مسائل معیشتی و اقتصادی را در قالب شعار سال (بخوانید جهتدهی مدیریت کلان کشور) مطرح و شاخصها و مولفهها و ارکان آن را تبیین و بر اولویت مسائل اقتصادی و معیشتی را ضرورت فعلی و فوری کشور تأکید کردهاند. اما این به معنای غفلت از راهبردهای و رویکردهای فرهنگی و نفس فرهنگ عمومی نیست. بهعنوان مثال یکی از ارکان اقتصاد مقاومتی؛ تولید داخلی و حمایت از آن به منظور رونق تولید و درنتیجه مقاومسازی اقتصاد ملی است. در این زمینه ایشان راهبرد تحقق این آرمان را رویکرد فرهنگی میدانند:
«اگر بخواهیم مصرف تولیدات داخلی به معنای واقعی کلمه تحقّق پیدا کند، باید فرهنگ [مصرف] تولید داخلی در ذهن مردم جا بیفتد؛ اگر بخواهیم مردم اسراف نکنند، بایستی این باور مردم بشود؛ این یعنی فرهنگ».
نگاهی به تجربه کشورهای صنعتی نشان میدهد که اولین و مهمترین گام آنها در جهت مصرف تولید داخلی، اقدام فرهنگی بوده است. استفاده از ظرفیت، جذابیت و تأثیر بیبدیل هنر سینما و فیلم در آمریکا با هدف نهادینهسازی فرهنگ مصرف تولید داخلی تجربه مهمی است.
سازمان صداوسیما با مأموریت خطیر «هدایت و مدیریت فرهنگ و افکار عمومی جامعه» به مثابه دانشگاه عمومی باید به تولید محتواهای همسو بپردازد.
سبک زندگی
توصیههای دین اسلام نسبت به سبک زندگی و ارائه آداب گوناگون از جزئیترین رفتارهای فردی گرفته تا معاشرتهای جمعی و در مقیاس جهانی و در ابعاد گوناگون(جسمانی و روحانی و ظاهری و باطنی) را دربر میگیرد.
الگوی بهداشت و تغذیه، آموزش و تربیت، زیبایی وآراستگی و... همه وهمه دلالت بر اهمیت سبک زندگی از منظر شریعت مقدس دارند.
از این رو دولت نسبت به الگوی تغذیه باید برنامه جامعی تدوین و عملیاتی کند. تقویت سبد معیشت خانواده از طریق قدرت خرید و نیز کیفیسازی محصولات خوراکی، فرهنگسازی عمومی عدم مصرف فستفودها(مورد نهی شرع و علم) و... از راهبردهای بهداشتی- تغذیهای مهم و موثر است. بیشک خیلی از بیماریهای عصر حاضر ریشه در الگوی غلط تغذیه دارند. بنابراین با فرهنگسازی همراه با اقدامات اقتصادی متناسب هم به سلامت جسمی و روانی شهروندان کمک خواهد شد و هم هزینههای درمان به میزان معتنابهی کاهش خواهد یافت.
رهبر معظم انقلاب در مورد تأثیر سبک زندگی بر شاخصهای اقتصادی معتقدند: «ما در سبک زندگی مشکلاتی داریم: یکی از مشکلات ما، مصرفگرایی است؛ یکی از مشکلات ما، اسراف و زیادهروی و زیاد خرج کردن است؛ یکی از مشکلات ما رفاهطلبیِ افراطی است؛ یکی از مشکلات ما اشرافیگری است. اشرافیگری متأسّفانه از طبقات بالا سرریز میشود به طبقات پایین؛ آدم متوسّط- [یعنی] از قشرهای متوسّط- هم وقتی میخواهد میهمانی بگیرد، وقتی میخواهد عروسی بگیرد، مثل اشراف عروسی میگیرد. این عیب است، این خطا است، این ضربه به کشور میزند. زیاد مصرف کردن، زیادی خواستن، زیادی خوردن، زیادی خرج کردن، جزو عیوب مهم ما است در سبک زندگیمان».
نظام آموزش
بازخوانی و بازنگری مواد آموزشی از ابتدا تا دوره عالی ضرورتی عاجل دارد. رهبر معظم انقلاب نقش نظام آموزشی را در ساحت فرهنگ کلیدی و سرنوشتساز میدانند. نظام آموزشی غنی و جامعنگر میتواند با تربیت نیروی انسانی تراز به تقویت هویت دینی و ملی و پیشرو در مسیر تمدن نوین اسلامی همت گمارد. منظور از نظام آموزشی اعم از دانشگاه، حوزههای علمیه و آموزش و پرورش است. بازخوانی خلاصهای از توصیهها و رهنمودهای ایشان خطاب به این مجموعهها ضرورت دارد:
«نکته دیگری که بنده میخواهم عرض بکنم، [درباره] فضای فرهنگی دانشگاهها است؛ رشد فعّالیّتهای فرهنگی. این لازم است و به این پرداخته نمیشود. در بعضی از دانشگاهها مطلقاً فعّالیّت فرهنگی وجود ندارد؛ این هم یکی از نقایص است. برادران عزیز، خواهران عزیز! هدف دانشگاه فقط این نیست که معلومات به جوان بدهند؛ هدف، ساختن جوان است؛ ساختن یک انسان والا است با سلاح علم؛ بنابراین اخلاق هم، تربیت هم، سبک زندگی هم از جمله عناصری است که همراه با علم در دانشگاه باید به جوان داده بشود تا جوان ساخته بشود؛ این چیزی است که ضروری است. دانشگاهها را از لحاظ فرهنگی باید غنی کرد، باید غنای فرهنگی لازم را به دانشگاه [داد]».
و خطاب به حوزههای علمیه فرمودند: «حوزههای علمیّه، مرکز تعلیم اسلامند. اسلام فقط معرفت نیست، تعهّد به عمل و تحقّق احکام اسلام هم جزو اسلام است؛ یعنی یک وقت هست که ما اسلام را - که میخواهیم در حوزه یاد بگیریم- فقط عبارت میدانیم از اصول و فروع و اخلاق و همینهایی که هست - [که] واقعیّت هم همین است؛ [یعنی] اصول دین، فروع دین، ارزشهای اخلاقی، سبک زندگی، آئین حکمرانی، اینها همه جزو اسلام و جزو معارف اسلامی است- خب اینها را باید برویم در حوزه علمیّه یاد بگیریم. لکن این [برداشت] درست نیست؛ این بخشی از کار حوزههای علمیّه است؛ چرا؟ چون این بخشی از اسلام است؛ بخش دیگرِ اسلام عبارت است از محقّق کردنِ این حقایق در متن جامعه، در متن زندگی مردم، یعنی هدایت؛ این بخشی از اسلام است دیگر. اسلام فقط توحید به معنای علم توحید با همان عمق و معرفتِ عرفانی و فلسفی و [مانند] اینها نیست، بلکه اسلام عبارت است از استقرار توحید در جامعه؛ یعنی جامعه موحّد بشود؛ این هم جزو اسلام است».
در عصر جهانی شدن و عمدتاً و دقیقاً جهانیسازی، بحران هویت، تعارض هویت، تغییر هویت و آثار ناشی از آن در ساحتهای مختلف زندگی بشری و کشورهای عمدتاً جهان سومی، به معضلی پیچیده و نگرانکننده تبدیل شده است.
در جهانیسازی، از طریق وسایل ارتباطجمعی پیشرفته، فرهنگ کشورهای مسلط به راحتی به جهان سوم عرضه و سعی میشود هویتهای فردی، قومی، ملّی و مذهبی این ملل تحقیر، تصغیر و نادیده شود. این هجوم به بدبین شدن نسلهای جوان جهان سوم به فرهنگ، هویت، تاریخ خود و...، و شیفتگی آنان نسبت به فرهنگ، آرمانها، ایدهها و خواستهای کشورهای مسلط میانجامد.
فرایند جهانی شدن، با برهم ریختن فضای انحصاری و از بینبردن مصونیّت فرهنگها، قابلیت آنها را در هویتسازی کاهش میدهد. بنابراین جهانی شدن با مخدوش کردن ارکان اصلی هویت، مثل زمان و مکان، در همه جوامع و حتی در جوامع بهاصطلاح پیشرفته بحران میآفریند.
رهبر انقلاب با فهم هوشمندانه این خیزش تمدن غربی، آموزش و پرورش را جبهه مقابله با این پروژه معرفی کردهاند: «شما [معلمان] در واقع هویّتسازی فرهنگی میکنید. هویّتسازی خیلی مهم است؛ هویّتسازی برای انسانها در یک جامعه خیلی مهم است؛ [انسانها باید] احساس هویّت کنند. هویّت انسان به فرهنگ او است، به دانستههای او است، به سبک زندگی او است».
«اگر چنانچه امروز این جوان تهذیب نشد، فردا که مسئول یک بخشی شد، کار را یا ضعیف انجام میدهد یا نامطمئن انجام میدهد یا غلط انجام میدهد. اینکه امروز حاضر است برای شوخی، برای وقتگذرانی، برای اشباع آن حسّ درونی به کسی تعرّض بکند، فردا وقتیکه در رقابتهای انتخاباتی مثلاً قرار گرفت، حاضر است برای بُرد خودش آبروی یک انسان مؤمن را به کلّی زیر پا بگذارد؛ این، آنجوری میشود دیگر؛ آنجا هم همین تأثیر را میبخشد».
در نتیجه «تربیت یک چنین انسانهایی، یک چنین جوانهایی، پایه اصلی ایرانِ سربلند فردا است، پایه اصلی تمدّن نوین اسلامی است».
البته نهادهای فرهنگی مانند مسجد، سازمان تبلیغات اسلامی، وزارت ارشاد، صداوسیما، شورای عالی انقلاب فرهنگی، شورای عالی فضای مجازی و... همه در این راستا باید با تشریک مساعی و با چشمانداز تمدنی بر اساس بیانیه گام دوم انقلاب بدون درنگ و سطحینگری به وظیفه خویش عمل کنند.