همدردی با جامعه مسلمانان(حکایت خوبان)
سالی در مدینه خشکسالی پیدا شد. امام صادق(ع) از ناظر خرج منزل خود پرسید: امسال ما در خانه چه داریم؟ او گفت: جای نگرانی نیست، به قدر آنکه تا آخر سال ما را کفایت کند، گندم ذخیره کردهام. امام فرمود: فعلا وضع مردم چطور است؟ گفت: سخت است، مردم معمولا نان روزانه خود را روز به روز از دکان نانوایی تهیه میکنند و به واسطه کمیابی گندم، نان معمولی مردم نیمی گندم و نیمی جو است. امام فرمود: برو هرچه گندم در خانه ما هست به مردم بفروش! او گفت: این کار صلاح نیست، زیرا دیگر برای ما میسر نخواهد شد گندم بخریم. امام فرمود: مانعی ندارد. همه اینها را بفروش، بعد ما هم مانند دیگران روزانه از نانواییها از همان نانی که نیمی گندم و نیمی جو است میخریم و مصرف میکنیم. هرچند برای من مقدور است که تمام سال خودم و کسانم گندم خالص مصرف کنیم، ولی من دوست دارم با سایر مسلمانان شریک و همدرد باشم. (1)
____________
1- بحارالانوار، ج 11، ص 121