مطلق نبودن نتایج عقلی (پرسش و پاسخ)
پرسش:
آیا دعوت به تعقل لزوما به معنای به رسمیت شناختن نتایج عقلی و مطلوب دانستن نتایج عقل در تمامی زمینهها است؟
پاسخ:
در بخش نخست پاسخ به این سؤال به این نکته مقدماتی اشاره شد که معتبر و مطلقدانستن یک منبع یا ابزار شناخت وقتی مستلزم به رسمیت شناختن تمام شناختهای برآمده از آن منبع یا ابزار معرفتی است که منبع یا ابزار مربوطه فاقد ضریب خطا و معصومانه باشد، ولذا از آنجا که عقل از چنین ویژگیای برخوردار نیست بنابراین نتایج آن دارای اعتبار مطلق نمیباشد. بعد از آن به سه دلیل ناکارآمدی مطلق عقل شامل: 1- خطاهای عقلی 2- تمایلات نفسانی 3- کاربرد نابجا پرداختیم که اینک در بخش پایانی دنباله مطلب را پی میگیریم.
1- قرآن کریم داستان حضرت ابراهیم را درباره شکست بتهای بتپرستان ذکر میکند و سخنان استدلالی او در برابر بتپرستان را تایید میکند وقتی از حضرت ابراهیم سؤال کردند که آیا تو خدایان ما را در هم شکستهای؟ حضرت ابراهیم پاسخ داد که بلکه این کار را بت بزرگشان انجام داده است از آنها بپرسید اگر سخن میگویند (انبیاء-58-68) که این سخن ابراهیم، آنچنان منطقی و کوبنده بود که همانند پتکی آهنین بر سر بت پرستها فرود آمد.
نقل این داستان توسط قرآن نشانگر آن است که از نظر اسلام اگر استدلال عقلی روشمند باشد قرآن چنین تعقل و خردورزی را تایید مینماید و نتایج آن را به رسمیت میشناسد.
2- «قل هاتوا برهانکم ان کنتم صادقین.» (البقره- 108) خداوند درباره این ادعای اهل کتاب که میگفتند هیچ کس جز یهود و یا نصاری هرگز داخل بهشت نخواهد شد به پیامبر اکرم(ص) فرمود به اینان بگو: اگر راست میگویید دلیل خود را بیاورید. و این نشانگر آناست که اگر برهان بر مسئلهای اقامه شود از نظر اسلام نتیجه برهان به رسمیت شناخته میشود هر چند که اهل کتاب از اقامه برهان بر مدعایشان عاجز شدند چون ادعایشان نه تنها برهانی نیست بلکه برهان برخلاف آن قابل اقامه است.
پس اگر دعوت به تعقل شدهایم و در آیات و روایات متعددی ما را به تعقل و برهان دعوت کردهاند مراد همان ادله عقلی قطعی است و الا خود قرآن کسانی را که از ظن (یا دلیل ظنی) تبعیت میکنند حال چه دلیل عقلی باشد یا غیرعقلی، سرزنش میکند و صریحا میفرماید: «ان الظن لایغنی من الحق شیئا» یعنی گمان، هیچ چیز از حق را اغناء نمیکند. (یونس- 36)