kayhan.ir

کد خبر: ۲۲۵۸۰۹
تاریخ انتشار : ۲۳ شهريور ۱۴۰۰ - ۲۰:۱۲
روایت‌هایی از متن و فرامتن فتنه هشتاد و هشت- ۵۳

تناقض ادعای تقلب از سوی طرفداران «مشارکت حداقلی»

 

زمینه‌پژوهی یک رخداد تاریخ‌ساز- مصطفی غفّاری
روز واقعه
پیش از آنکه به متن خطبه‌های رهبر انقلاب پرداخته شود، یک نکته‌ اساسی را باید در رابطه با پوشش رسانه‌ای این رخداد در نظر آورد. نگاهی دقیق به روند کاری رسانه‌های بیگانه نشان می‌دهد که از ابتدای رهبری آیت‌الله خامنه‌ای تا خرداد 1388، یک قانون نانوشته در مورد بازنمایی سخنان و کنش‌های ایشان وجود داشته که مضمون آن «بایکوت» به معنای نادیده گرفتن یا کم‌رنگ نشان دادن بوده است.
امّا در مورد خطبه‌های نماز جمعه‌ پس از انتخابات، ناگهان اغلب رسانه‌های غربی و حتّی رسانه‌های عربی و عبری به پخش زنده یا پوشش فراگیر آن پرداختند. این اقدام آنها، زمینه‌ساز گام‌های بعدی بود که با تحریف معنوی سخنان رهبر انقلاب، کوشیدند تا هم شخصیّت ایشان را تخریب کنند و هم مسئولیّت بسیاری از عملکردهای نادرست را نیز مستقیماً‌ متوجّه رهبری کنند. با توجّه ‌به بحران رسانه‌ای بعد از انتخابات، هدف از این کار، تردید و تزلزل در نگاه برخی مردم به جایگاه ولیّ‌فقیه به‌عنوان رکن وحدت و فصل‌الخطاب بود.
به‌ هر حال خطبه‌های نماز جمعه‌ تهران، ظهر روز 29 خرداد به امامت آیت‌الله خامنه‌ای آغاز شد؛ آن‌ هم درحالی‌که دو نامزد معترض اصلی به نتایج انتخابات در آن شرکت نکرده بودند؛ همچنین برخی مقامات بلندپایه‌ کشور مانند جناب آقای‌ هاشمی رفسنجانی و برخی چهره‌های دیگر مانند آقایان سیّدمحمّد خاتمی، علی‌اکبر ناطق نوری و... هم حضور نداشتند.
خطبه‌ها با مرور آیاتی از سوره‌ فتح آغاز شد که شأن نزول آن ماجرای صلح حدیبیّه در عصر پیامبر اسلام است. محور بحث، انزال «سکینه‌ الهی» بر قلوب مؤمنین در جریان تلاطم‌های روحی شخصی و اجتماعی بود که به‌طور طبیعی موجب اضطراب و تشویش انسان می‌شود؛ و این سکینه به نوبه‌ خود، بر ایمان باورمندان،‌ می‌افزاید:
«برای یک مجموعه‌ مسلمان، مجموعه مؤمن مهم است که به خدا حسن ظن داشته باشد، بداند که خدا کمک‌کار او است، بداند که خدا پشت سر رهپویان راه حق است. وقتی دل‌ها قرص شد، گام‌ها هم محکم می‌شود؛ وقتی گام‌ها استوار شد، راه به‌آسانی طی می‌شود، به هدف نزدیک می‌شود... در حال تشویش و اضطراب، پیدا کردن راه درست دشوار می‌شود. انسانی که از آرامش روحی برخوردار است، درست فکر می‌کند، درست تصمیم می‌گیرد، درست حرکت می‌کند... امروز جامعه‌ انقلابی ما، مردم مؤمن ما، نیاز به این دارند که این آرامش را، این سکینه را، این طمأنینه و وقار را در خودشان هرچه بیشتر به ‌وجود بیاورند.» «الا بذکر الله تطمئنّ القلوب».1
رهبر انقلاب، سخنان خود در خطبه‌ دوّم را به سه بخش تقسیم کردند که خطاب به سه دسته
بود:
خطاب اوّل: یک دنیا تشکّر از مردم
آیت‌الله خامنه‌ای با آنکه هیچ‌گاه مایل نیستند با مخاطبان به مبالغه سخن بگویند، این بار زبان به مدح مردم در این حرکت حماسی گشودند:
«در این قضیّه‌ انتخابات، خطاب به شما مردم عزیز عرض می‌کنم که هرچه با مبالغه صحبت بکنم، زیاد نیست؛ حتّی اگر بوی تملّق هم بدهد، ایرادی ندارد. کار بزرگی کردید. انتخابات 22 خرداد یک نمایش عظیمی بود از احساس مسئولیّت ملّت ما برای سرنوشت کشور؛ نمایش عظیمی بود از روح مشارکت‌جوی مردم در اداره‌ کشورشان؛ نمایش عظیمی بود از دلبستگی مردم به نظام‌شان... مشارکت حدود 85 درصد؛ 40 میلیون تقریباً جمعیّت. انسان دست مبارک ولیّ‌عصر را پشت سر حوادثی با این عظمت می‌بیند. این نشانه‌ توجّه خدا است. لازم می‌دانم از اعماق دل نسبت به شما مردم عزیز در سراسر کشور ابراز ادب و ابراز تواضع کنم که واقعاً جا دارد.»
ایشان همچنین سپاسگزاری ویژه‌ای از «احساس مسئولیّت نسل جوان» در جریان انتخابات داشتند؛
به خصوص در شرایطی که 30 سال از پیروزی انقلاب اسلامی می‌گذشت و کورۀ‌ چنان عواطفی طبیعتاً باید سرد و خاموش می‌شد.
جشن واقعی، نفس عمیق
اهمّیّت دیگر این انتخابات از دیدگاه رهبر انقلاب آن بود که ماهیّت و عمق و وسعت «مردم‌سالاری دینی» را به رخ مردم و دیگر نظام‌های سیاسی دنیا کشید؛ چرا که هم رقابت‌هایی شفّاف در آن جریان داشت و هم مشارکتی فوق تصوّر در آن صورت گرفت. به ‌این ‌ترتیب انتخابات 88 جشن واقعی برای مردم و در عین‌ حال زلزله‌ای سیاسی برای مخالفان ایران بود:
«همه‌ کسانی که بدخواه نظام جمهوری اسلامی هستند، دیدند مردم‌سالاری دینی یعنی چه. این یک راه سوّم است؛ در مقابل دیکتاتوری‌ها و نظام‌های مستبد از یک طرف و دموکراسی‌های دور از معنویّت و دین از یک طرف دیگر، این مردم‌سالاری دینی است؛ این است که دل‌های مردم را مجذوب می‌کند و آنها را به وسط صحنه می‌کشاند. این، امتحان خودش را داد.»
این واقعه، طبیعتاً یک نفس عمیق برای نظام سیاسی کشور نیز بود و فرصتی بزرگ برای رشد جهشی در حرکت عمومی مردم به‌سوی اهداف را پدید می‌آورد.
نشان اعتماد ملّت
فراتر از تراز مشارکت 85 درصدی و 40 میلیون نفری که در جریان انتخابات ریاست‌جمهوری دهم به نام مردم‌سالاری دینی ثبت شد، برگزاری انتخاباتی در این سطح از «مشارکت»، نشان «اعتماد عمومی» به نظام بود که سرمایه‌ای بزرگ و پشتوانه‌ای مردمی برای «مشروعیّت» آن به شمار می‌رود. البتّه همین نقطه نیز آماج برنامه‌ریزی دشمنان ملّت قرار گرفت و آنها با فرصت‌طلبی و موج‌سواری بر اعتراض‌های برخی نامزدها، وارد صحنه شدند:
«می‌خواهند اعتماد را بگیرند تا مشارکت را بگیرند، تا مشروعیّت را از جمهوری اسلامی بگیرند. این، ضررش به مراتب از آتش زدن بانک و سوزاندن اتوبوس بیشتر است؛ این، آن چیزی است که با هیچ خسارت دیگری قابل مقایسه نیست. مردم بیایند در یک چنین حرکت عظیمی این‌جور مشتاقانه حضور پیدا کنند، بعد به مردم گفته بشود که شما اشتباه کردید به نظام اعتماد کردید؛ نظام قابل ‌اعتماد نبود. دشمن این را می‌خواهد.»
تشویق و تأکید بر باز شدن همه‌ راه‌ها و به‌کارگیری بیشترین توان کشور برای مشارکت حدّاکثری مردم در انتخابات، سیاست نظام و تدبیر رهبری در زمینه‌ عمق‌بخشی به پایه‌های مردم‌سالاری دینی بود. امّا نگاهی به تاریخ سیاسی جمهوری اسلامی نشان می‌دهد که دو دیدگاه و دو الگو در رابطه با «مشارکت» میان مقامات مسئول جمهوری اسلامی وجود داشته است: برخی همچون جناب آقای‌ هاشمی رفسنجانی قائل به مشارکت حدّاقلّی بودند2 تا نتایج انتخابات به آنچه مطلوب سران کشور است، هرچه نزدیک‌تر باشد؛ در طرف مقابل، دیدگاه آیت‌الله خامنه‌ای قرار داشت که قائل به مشارکت حدّاکثری مردم بود،‌ فارغ از اینکه نتیجه‌ نهایی چه باشد. درحالی‌که اگر قرار بود برای تقلّب برنامه‌ریزی شود، حضور حدّاقلّی مردم از هر جهت گزینه‌ خردمندانه‌تری به نظر می‌رسید.
پانوشت‌ها:
1- سوره رعد، بخشی از آیه‌ 28، ترجمه: «آگاه باش که با ياد خدا دل‌ها آرامش مى‏يابد.»
2- مرحوم آقای ‌هاشمی رفسنجانی خود نمونه‌ای از اختلاف‌نظرش با رهبر انقلاب در این مسئله را در گفت‌وگوهایی با یک روزنامه بازگو نموده است. هنگامی که بحث به ماجرای رقابت‌ انتخاباتی مجلس پنجم می‌رسد، ایشان به حمایت رهبری از ارائه‌ لیست‌های متعدّد از سوی جناح‌های سیاسی برای تصدّی کرسی‌ها اشاره می‌کند: «یک اختلاف‌نظری بین من و آیت‌الله خامنه‌ای بود. ایشان از زاویه‌ اینکه رقابت‌ها خیلی جدّی باشد تا مردم بیشتر پای صندوق بیایند، به انتخابات نگاه می‌کردند. من با دید اینکه اوّلاً رأی [جامعه‌] روحانیّت کم نشود، موافق آن کار نبودم‌، چون اگر رأی روحانیّت کم می‌شد، یک شکست بود؛ و ثانیاً بین ما تفرقه نیفتد. من از این دید نگاه می‌کردم. استدلال‌هایمان را کرده بودیم.» ایشان سپس به استدلال رهبری در مورد ارائه‌ لیست‌های مختلف برای رقابت انتخاباتی اشاره می‌کند که: «انتخابات گرم‌تر می‌شود و جمعیّت زیادتری می‌آیند» و تأکید می‌کند: «ایشان با همان دید گرم کردن انتخابات نگاه می‌کردند.». بی‌پرده با‌ هاشمی رفسنجانی‌، کیهان‌، دوّم فروردین 1383‌، صص 232 و 233.