وزیر ورزش کدام را انتخاب میکند؟ (نکته ورزشی)
سید سعید مدنی
کاروان پارالمپیک ایران در توکیو خوش درخشید و با دست پر و کسب مدالهای رنگارنگ دل مردم ایران را شاد کرد و سربلند و موفق به کشور عزیزمان بازگشت. تیم ملی فوتبال ایران در دومین بازی خود در مرحله دوم مقدماتی جام جهانی نمایشی قابل قبول و امیدوارکننده داشت و تیم خوب و حریف همیشه مدعی عراق را ۳-۰ شکست داد و دوستداران ورزش را در سراسر ایران خشنود ساخت. رهبر انقلاب اسلامی در پیامی خطاب به کاروان پارالمپیک به خاطر اینکه با عملکرد خود مردم ایران را راضی و شاد کردند از آنها تشکر کرد. و رئیسجمهور محترم هم بارها گفته است که « دولت مردمی تشنه خدمت به مردم است...»و...
اگر در هر جا و هر حوزهای از جمله ورزش، « مردم» و خدمت به خلق خدا محور عملکرد و رفتار مسئولان و مدیران باشد، آن وقت به طور خودکار وبه تعبیر فرنگیها «اتوماتیک»، چرخش امور و روند کارها بر روی ریل بایسته قرار میگیرد. آن وقت اصول و موازین کارساز خواه و ناخواه رعایت میشود.آن وقت هر مسئولی برای خدمت به مردم(که رضای الهی هم فقط در آن است که فرمود الناس عیالی...!) کاروبار مسئولیتی خود را جدی وهرچه در توان دارد برای بهبود امور مخلصانه به کار میگیرد و « بهترینها» را برای همکاری انتخاب میکند(رعایت اصل شایستهسالاری) و بالاخره بطور مرتب به محاسبه و ارزیابی عملکرد خود را مینشیند و در جریان کارها از اصل مهم و خیلی جاها فراموش شده «نظارت»، غافل نمیشود و کار خود و اصحاب و همکاران را یکسره مورد بررسی قرار میدهد.و... بدون تردید در صورت حاکمیت چنین روندی موفقیت و پیشرفت هم حاصل میشود.
منتهی اشاره کردیم نتیجه کار و حاصل عملکردها در گروی نیت و اراده ما در قبول مسئولیت و انجام مسئولیت است. آیا به میز وصندلی صدارتی و ریاستی تکیه زده ایم که برای مردم کار کنیم، دل آنها را شاد کنیم ورضایت الهی را کسب کنیم.. یا نه آمده ایم چند روزی از مواهب مدیریتی به نفع خود استفاده کنیم و فرزند و عیال و خویش و همسایه و باند و جناح رااز خود خشنود سازیم؟
نتیجه این دو قصد و نیت هم متفاوت است. اگر امروز نسبت به روند حرکت ورزش احساس رضایت لازم وجود ندارد اگردر باره فضای حاکم بر آن و کاروبار مدیریتی آن نقدهای جدی و اساسی وجود دارد باید به خروجی عملکرد مدیریتی ورزش نگاه کرد، خروجی راضیکننده نیست چون وفق تحلیل بالا قصد و اراده و نیت مدیریتی آن اشکال داشته است.چون علیرغم تلاشها و کوششهایی که مدیریت ورزش در ادوار گذشته به خرج دادهاند، چون همه هدف خدمت به مردم و شادی دل آنها نبوده و اخلاص وصداقت کامل نبوده نتیجه مطلوب حاصل نشده و...
این اشکال البته اختصاص به ورزش نداشته ولی چون بحث ما درباره ورزش است،موضوع را در چارچوب همین حوزه محدود میکنیم. در ورزش ما دو دیدگاه کلی و تعیینکننده وجود دارد. دیدگاهی که به ورزش به عنوان وسیلهای در خدمت مردم و جامعه نگاه میکند و در تحلیل و رفتار و عملکرد خود رضایت مردم و منافع ملی را در نظر میگیرد و دیدگاهی که ورزش را وسیلهای میداند که باید از قبل آن نان ونام خود را تامین نماید و برایش مردم و نظر مردم و... کوچکترین اهمیتی ندارد.
متاسفانه و بدون تعارف در سایه ناآگاهی و عدم اشراف بعضی از مدیران ارشد ورزش یا وادادگی و غفلت آنها، جریان دوم خیلی وقتها وخیلی جاها تعیینکننده بوده و خط وربط ورزش را تعیین کرده و شرایط فنی و فرهنگی معیوب امروز ورزش ما معلول تاثیرات مخرب این جریان است. مدیریت جدید ورزش باید انتخاب کند. یعنی خواه و ناخواه انتخاب خواهد کرد که به کدامیک از این دودیدگاه موجود در ورزش گرایش بیشتری خواهد داشت. گرایشی که منافع ملی و شاد کردن دل مردم را محورتحلیل و رفتار خود قرارداده یا جریانی که هدف اصلی آن تامین منافع نامشروع شخصی و باندی ولوبا چزاندن مردم است؟! البته در حرف و شعار و وعده همه از انتخاب گرایش اول گفته و میگویند اما در عمل معمولا نقیض آن دیده شده و...
امیدواریم این بار و در دوره مدیریتی که ورزشی است وآگاهی و اشراف لازم را بر واقعیتهای ورزش دارد، اتفاقات دیگری بیفتد...!