ایران در رسانههای جهان
سرویس سیاسی-
رسانههای بینالمللی و منطقهای روزانه اخبار و تحلیلهای مختلفی را درباره ایران منتشر میکنند. ترجمه گلچینی از این گزارشات و تحلیلها به معنای تایید محتوای آنها نبوده و صرفاً برای آشنایی مخاطبان با فضای رسانههای خارجی درباره کشورمان است.
اوراسیا ریویوو: طالبان آمریکا را شکست داد
ایران هم میتواند
دالیا العقیدی پژوهشگر ارشد مرکز سیاستهای امنیتی آمریکا در وبگاه خبری تحلیلی «اوراسیا ریویوو» نوشت: سفر مهم نفتالی بنت، نخستوزیر جدید اسرائیل به واشنگتن در ماه گذشته تا حد زیادی تحتالشعاع واقعه ننگآمیز افغانستان قرار گرفت. حمله انتحاری در فرودگاه کابل، حتی ملاقات نخستوزیر اسرائیل و جو بایدن رئیسجمهور آمریکا را به تاخیر انداخت، در حالیکه بایدن مشغول آشفتهترین بحران سیاست خارجی دولتش بود.
بازگشت مجدد ایران و آمریکا به برنامه جامع اقدام مشترک، در دستور کار دیدار بنت با بایدن قرار گرفته بود. او میخواست بایدن را متقاعد کند که یک رژیم قوی در ایران برای هر دو کشور فاجعه بار خواهد بود. با وجود اینکه این جلسه، سهم مناسبی از پوشش رسانهای نداشت، چندین رسانه خبری گزارش دادند که نخستوزیر اسرائیل به بایدن اطمینان داد که با خودداری از تبلیغات علنی علیه توافق هستهای ایران، متفاوت از بنیامین نتانیاهو، سلف خود عمل خواهد کرد.
نتانیاهو در سال 2015 در سخنرانی خود در کاخ کنگره آمریکا در واشنگتن، از آمریکا انتقاد کرد و برجام را «یک توافق بسیار بد» توصیف کرد. وی گفت که این توافقنامه تضمین میکند که ایران به سلاح هستهای دست پیدا میکند، زیرا به جمهوری اسلامی اجازه میدهد تا بسیاری از زیرساختهای هستهای خود را در جای خود حفظ کند. نتانیاهو اذعان کرده بود: همانطور که برخی از طرفداران توافق با ایران گفتهاند جایگزین یک توافق بد جنگ نیست، اما «جایگزین این توافق بد یک توافق بسیار بهتر است.» دولت بایدن قصد دارد پس از هشت سال رابطه ناامیدکننده میان باراک اوباما و نتانیاهو، یک رابطه شخصی جدید و بهبود یافته بین رئیسجمهور دموکرات ایالات متحده و نخستوزیر اسرائیل ایجاد کند.
کاخ سفید اعلام کرده که تهدید ایران در دیدار بایدن و بنت مورد بحث قرار گرفته است. بایدن تعهد خود را برای اطمینان از اینکه ایران هرگز سلاح هستهای تولید نمیکند، اعلام کرده است. در عین حال آنها اقدامات لازم برای مهار رفتارهای خطرناک منطقهای ایران را مورد بررسی قرار دادند. آنها بر تعهد خود برای همکاری سازنده و تعمیق همکاری برای رسیدگی به همه جنبههای امنیت اسرائیل در برابر ایران و سایر تهدیدها تاکید کردند.
سرنوشت مذاکرات ایران و آمریکا در ماه ژوئن پس از پیروزی ابراهیم رئیسی در انتخابات ریاستجمهوری ایران چه خواهد بود؟ واشنگتن چقدر باید صبر کند تا تهران تصمیم بگیرد که آیا میخواهد به میز مذاکره بازگردد؟
به نظر میرسد که دولت دموکرات مایل است تا زمانی که ایرانیان تصمیم بگیرند، منتظر بماند، به گفته رابرت مالی، نماینده ویژه امور ایران، قابل درک است که دولت جدید در ایران برای سازماندهی خود به زمان نیاز داشته باشد. وی افزود دولت آمریکا صبور است. مالی پیام روشنی به ایران ارسال کرد که بایدن برای رسیدن به توافق مصمم است. در واقع، انجاماشتباهات فاجعه بار در سیاست خارجی، میراث دولت بایدن خواهد بود. بایدن عادت کرده در حین مذاکره، به نام دیپلماسی همه اهرمهای مورد نیاز را به طرف مقابل بدهد. این دقیقاً همان اتفاقی است که در زمان خروج تحقیرآمیز از افغانستان با طالبان رخ داد که دولت اسلامی رادیکال ایران آن را تماشا کرده، یادداشت برداشته و تشویق میکرد. بایدن صرف نظر از هشدار اسرائیل مبنی بر اینکه توافق با ایران موجب رفع تحریمهای اقتصادی و ایجاد موج جدیدی از دخالت در منطقه میشود، بر اهمیت دیپلماسی در برخورد با تهران تأکید کرد و در صورت شکست مذاکرات، به بنت پیشنهاد گزینههای مبهمی را داد.
رئیسی در اولین مصاحبه پس از انتخابات خود در تلویزیون ملی ایران، تمایل خود را برای ادامه مذاکرات، بدون هیچگونه فشار و تهدیدی علیه کشورش اعلام کرد و در عین حال خواستار لغو کلیه تحریمهای اعمال شده از سوی آمریکا از سال 2017 میلادی شد. وی گفت:
«ما در پی این هستیم که تحریمهای ظالمانه را لغو کنیم. ما در برابر منافع ملت بزرگ ایران تسلیم نخواهیم شد.» در همین حال، سعید خطیبزاده سخنگوی وزارت خارجه گفت: «واشنگتن باید بفهمد که چارهای جز ترک عادت اعمال تحریمها و احترام گذاشتن به ایران چه در بیانیهها و چه در رفتار خود ندارد.»
این دو بیانیه خلاصهای از نگرش دولت جدید جمهوری اسلامی به دولت فعلی آمریکا و نحوه برنامهریزی آن برای مقابله با آن است. اصلاً اگر تهران، پکن و مسکو را در کنار خود ببیند، دیگر چه عجلهای برای مذاکره با واشنگتن خواهد داشت؟
از طرفی با لغو عنوان تروریستی از جنبش حوثی طرفدار ایران در یمن و کنار گذاشتن نزدیکترین متحدانش در افغانستان، ایالات متحده اکنون تبدیل به یک ابرقدرت ضعیف شده که ایران دوست دارد آن را شکست دهد. اگر طالبان این کار را کرده است، مطمئناً ایران نیز میتواند.
تایمز اسرائیل:
سریال گاندو چگونه به تلویزیون بازگشت
«تایمز اسرائیل» در گزارشی (که همراه با اطلاعاتی ناقص و غلط است!) نوشت: مجموعه تلویزیونی جاسوسی «گاندو» که مورد اعتراض نیروهای معتدل ایرانی قرار گرفته بود، با پیروزی رئیسجمهور فوقمحافظهکار ایران، دوباره به آنتن بازگشت.
«گاندو» نامش را از یک گونه محلی تمساح که برای طعمه خود کمین میکند، گرفته است، همچون تریلر آمریکایی «24» متمرکز بر فعالیتهای ماموران ضد جاسوسی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است.
این سریال توسط محافظهکاران بسیار ستایش میشود، اما جذابیت واقعی و دلیل احتمالی که تلویزیون دولتی آن را چند ماه قبل از بازگشت در ماه ژوئیه کنار گذاشت، حملات آن به دولت حسن روحانی، رئیسجمهور سابق بوده است. دولت روحانی توافق هستهای 2015 با قدرتهای جهانی برای مهار برنامه هستهای ایران را پی گرفت و ایالات متحده تحت رهبری دونالد ترامپ از آن توافق عقبنشینی کرد و این توافق همچنین برای اولترا محافظهکاران ایران بیاعتبار بود. روحانی در دو دوره متوالی، ریاستجمهوری در ایران را برعهده داشت و سپس رئیسی برنده انتخابات ریاستجمهوری در ماه ژوئن جایگزین وی شد.
در ماه مارس، قسمت ششم از فصل دوم سریال «گاندو» بحثهای شدیدی را با طرح خط مشی جاسوسی در میان مذاکرهکنندگان هستهای ایران برانگیخت. در قسمت سیزدهم این سریال، که پنج روز در هفته پخش میشد، ناگهان پخش این سریال متوقف شد. این سریال نشان میداد که دولت، بهویژه وزارت خارجه، مملو از چهرههای ضعیف، بزدل و فاسد است.
در مقابل، شخصیت اصلی محمد، قهرمان ضدجاسوسی سپاه پاسداران، از لحظه رسیدن عوامل خارجی به خاک ایران، به ویژه جاسوسان امآی6 انگلیس، نشان داده میشود.
ماه گذشته، مقام قضایی ایران اعلام کرد که دو نفر، یکی به اتهام فساد و دیگری به اتهام جاسوسی، پس از تأیید برخی «افشاگریها» در این سریال محکوم شدهاند. (این روزنامه میخواهد این معنا را القا کند که پخش این سریال باعث پروندهسازی میشود، در حالی که براساس پروندههای دستگاه امنیتی و قوه قضائیه این سریال ساخته شده است)؛ پخش این سریال بهطور گسترده توسط مفسران در ایران، بهعنوان بخشی از تلاشها، برای تضعیف روحانی دیده شد.
پس از پایان پخش این سریال در فصل بهار، برخی رسانهها گزارش دادند که دولت روحانی در مورد این برنامه به رهبر ایران شکایت کرده و معتقد است که این برنامه به عملکرد دولت لطمه میزند. محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه سابق ایران، یکی از چهرههای مورد تمسخر این سریال گفت که این چیزی جز «دروغ از ابتدا تا انتها» نیست و شخصاً به او آسیب رسانده است.
از سوی دیگر، روزنامه فوقمحافظهکار کیهان در ماه اوت از «افشاگری» انجام شده در «گاندو»، از جمله ارتباط ادعایی میان مقامات ارشد و نمایندگیهای خارجی «بهویژه سفارت انگلیس»، استقبال کرد.
اگرچه مقامات ایرانی معمولاً آمریکا و اسرائیل را بزرگترین دشمنان دولت ایران میدانند، اما هیچ کدام سفارتخانهای در تهران ندارند. نقش شارلوت، جاسوس بریتانیایی که در تهران به عنوان یک دیپلمات مخفی است، توسط بیاینا محمودی، یک اقلیت مسیحی ارمنی ایران، بازی میشود.
خبرگزاری فارس، که نزدیک به اردوگاه فوقمحافظهکار ایران است، شارلوت را نسخهای خیالی از کایلی مور-گیلبرت توصیف کرده است. مور-گیلبرت یک محقق استرالیایی انگلیسی است که به جاسوسی برای اسرائیل محکوم شد و دو سال بعد در تبادل با زندانیان سه ایرانی در سال 2020 که به اتهام حملهای در بانکوک برنامهریزی شده بود، آزاد شد. او همیشه اتهامات علیه خود را رد کرده است.
سیمون شرکلیف، سفیر انگلیس در ایران در توییتر به فارسی نوشت: در هر صورت، من فصل 2 «گاندو» را بسیار دوست دارم. پاسخ عبدالعلی علی عسگری، رئیسصدا و سیمای ایران این بود: «ما پیشنهاد میکنیم بیبیسی اگر دوست دارد آن را پخش کند.»
اندیشکده بگین-سادات:
ائتلاف ایران و طالبان علیه آمریکا
مرکز مطالعات استراتژیک بگین-سادات (مرکز بیایاسای) که یک اندیشکده صهیونیستی در سرزمینهای اشغالی است و تحت حمایت ابتکار مدیترانه ناتو است و تحقیقات سیاسی را در مورد امور استراتژیک خاورمیانه و جهانی، بهویژه در مورد امنیت ملی و سیاست خارجی اسرائیل و مسائل منطقهای انجام میدهد، در مطلبی در وبگاه خود نوشت: ایالات متحده در سال 2001 به افغانستان حمله کرد تا رژیم طالبان و القاعده را پس از حملات 11 سپتامبر سرنگون کند. ایران با حضور ایالات متحده مخالفت کرد، زیرا این کشور برای هژمونی منطقهای تلاش کرده و میکند. علیرغم بیزاری از طالبان، تهران به طور مداوم تلاشهای ایالات متحده برای ایجاد ثبات در افغانستان را با همکاری با این گروه افراطی تضعیف کرد.
عمق روابط ایران با طالبان در سال 2016 آشکار شد. تهران به احتمال زیاد همکاری با طالبان را نه تنها برای بیرون راندن آمریکاییها بلکه برای مقابله با داعش و منحرف کردن درآمد از صنعت قاچاق مواد مخدر برای طالبان، مورد بررسی قرار داد.
دوره پس از طالبان یک چشم انداز سیاسی پیچیده برای تهران ایجاد کرد، به طوری که طالبان به اصلیترین نیروی جنگنده در مقابله با ایالات متحده تبدیل شد. غرایز ضدآمریکایی ایران به زودی منجر به ائتلاف تاکتیکی با طالبان شد. انگیزه اصلی تهران برای همکاری با دشمن، نفرت مشترک آنها از ایالات متحده بود.
ایران به سه دلیل از طالبان حمایت کرد: برای ادامه فشار بر نیروهای نظامی آمریکا در مرزهای ایران، برای به دست آوردن اهرم علیه نیروهای آمریکایی و جلوگیری از تلاشهای آنها (یا دیگران) برای حمله یا ارعاب ایران، و اینکه بتواند نفوذ خود را در میان گروههای شیعه بازگرداند.
ایران در همکاری خود با طالبان برای بیرون راندن آمریکا از افغانستان قانون بازی را تغییر داد. حکومت ایران اکنون طالبان را یک شریک سیاسی میداند نه یک تهدید و درک میکند که چارهای جز همکاری ندارد.