امید آموزش و پرورش به معرفی یک وزیر جهادی
رضا الماسی
با افزایش کمّی و قدرت گرفتن مدارس غیردولتی در مقاطع مختلف تحصیلی و از طرفی به حاشیه رفتن سبک تحصیل در مدارس دولتی، زنگ خطر برای جزیرهای شدن روشهای آموزشی و صدالبته پرورشی و به موازات آن به حاشیه رفتن سیاستهای کلی آموزش و پرورش از جمله سند تحول موردنظر رهبر معظم انقلاب در کشور به صدا درآمده است.
مدتهاست که داد بسیاری از والدین از نبود آموزش و پرورش مناسب در بسیاری از مدارس دولتی و شبهدولتی درآمده و کار به جایی رسیده است که در همین شرایط اقتصادی تأسفبرانگیز هم بسیاری از اقشار متوسط و حتی کمدرآمد جامعه از ترس همین عارضه و کیفیت پایین تحصیل در مدارس دولتی حاضرند هزینههای گزافی برای ورود فرزندانشان به مدارس غیرانتفاعی پرداخت کنند.
آیا عدالت آموزشی مغفول مانده است؟
با تکثیر تصاعدی و قدرت گرفتن کسب و کار
مدارس و مؤسسات غیرانتفاعی در مقاطع مختلف (از ابتدایی تا کنکور)، عملاً با توجه به هزینههای گزاف آنها و عدم امکان استفاده از این مدارس و مؤسسات برای همه اقشار، راه رسیدن به عدالت آموزشی بیش از پیش دور و دورتر میشود.
شهریورماه سال گذشته رهبر انقلاب در ارتباط تصویری با مدیران وزارت آموزش و پرورش به موضوع «عدالت آموزشی» این گونه اشاره میفرمایند: «در مورد عدالت آموزشی و بهرهمندی دانشآموزان از سهم مناسب خود در همه نقاط کشور به ویژه مناطق دوردست و شناسایی و پرورش استعدادهای درخشان در مناطق محروم بارها صحبت شده است و اکنون که مسئله آموزش مجازی مطرح است، موضوع عدالت آموزشی حساستر از گذشته است.
ایشان همچنین با گلایه از کمتوجهی به فعالیتهای پرورشی و عقبماندگی در این زمینه به رغم تأکیدهای مکرر با اشاره به موضوع «مدارس دولتی» میافزایند: «باید سطح و کیفیت مدارس دولتی از لحاظ آموزشی و تربیتی به گونهای شود که دانشآموزان احساس نکنند با تحصیل در این مدارس امکان قبولی آنها در کنکور کمتر است و خانوادهها نیز تصور کنند فرزندانشان را به یک جای بیپناه میفرستند.»
هرچند خشت اول نظام آموزش و پرورش در دوران پساانقلاب بر برقراری عدالت آموزشی استوار شد و قرار بود با اجرای سند تحول گامی بلند در این راستا برداشته شود اما حال و روز مدارس کشور در این ایام خبر از غفلتی نابخشودنی در رسیدن به این هدف والا میدهد.
افسران سپاه پیشرفت کشور
رهبر انقلاب در همان دیدار تصویری سال گذشته میفرمایند: «معلمان افسران سپاه پیشرفت کشور هستند و باید انسانهای مؤمن، خردمند، اندیشمند، دانشمند و دارای اخلاق اسلامی را تربیت کنند.»
حال سؤال این است که در این نظام
آموزش و پرورش چه تعداد از معلمان و مربیان با آگاهی کامل نسبت به وظایف مورد اشاره رهبر انقلاب پرورش مییابند تا بتوانند برای تربیت نسلی در تراز انقلاب اسلامی وارد عمل شوند.
این اما و اگرها در شرایطی است که به عقیده کارشناسان و بسیاری از منتقدان عنان تربیت تحصیلی و اخلاقی یا همان آموزش و پرورش از دست وزارتخانه عریض و طویل آن خارج شده است.
مهدی بهرامی زاده، کارشناس مسائل تعلیم و تربیت در گفتوگو با گزارشگر روزنامه کیهان در این باره میگوید: «بسیاری از مدارس غیرانتفاعی عملاً به صورت جزیرههایی کاملاً خودمختار با روشهایی ابداعی از جمله به کارگیری معلمان و دبیران با استانداردهای مندرآوردی مدیرانشان و ابداع روشهای تربیتی مشغول بلعیدن نظام آموزش و پرورش مرکزی کشور هستند.»
او میافزاید: «شاهد مثال آنکه به طور نمونه در مقاطع دبیرستان، سالهای سال است که به وضوح میتوان دید؛ تنها نشانه از وزارت
آموزش و پرورش در میاندوره تحصیل، فقط سرفصل دروس است و حتی در بسیاری از موارد کتابهای درسی نیز از رده خارج شده و مؤسسات و مافیای کنکور از کتابها و روشهای تحصیلی خود در پرورش نسلهای تستزن و کنکوری با هم رقابت میکنند.»
این کارشناس مسائل آموزشی معتقد است: «مؤسسات کنکور که از سالهای پیش گوی سبقت را از مدارس (چه از نوع دولتی و غیردولتی) ربودهاند، با خارج کردن بُعد تربیتی از سه یا چهار سال آخر تحصیلی، فقط با اکتفا کردن به تستزنی به نوعی طومار نظام آموزش و پرورش را پیچیده و کاملاً به صورت خودمختار بر دوران ماقبل دانشگاه دانشآموزان حکومت میکنند. البته با تصمیم جدید شورای عالی انقلاب فرهنگی درباره کنکور امید آن میرود که کمی کفه ترازو به سمت آموزش و پرورش بنیادی بچرخد.»
بمب ساعتی برای نسلهای آینده
در مدارس خودمختار غیرانتفاعی
اما در مقاطع پایینتر که خودمختاری مدارس طول عمر کمتری دارد، خطر بسیار مهلکتر به نظر میرسد و وزارت آموزش و پرورش در میان این مدارس محلی از اعراب ندارد.
بهرامیزاده میگوید: «اکنون در مقاطع پایینتر نیز با تقویت و تکثیر مدارس غیرانتفاعی در اشکال و رنگهای مختلف، عملاً محوریت وزارت آموزش و پرورش از بین رفته و فقط در مدارس دولتی که آن هم این روزها کمتر خوشایند والدین است هنوز حاکمیتی نصفه و نیمه وجود دارد.»
او تصریح میکند: «اگر از تعداد معدودی از مدارس که به وظیفه اصلی خود یعنی آموزش و پرورش در تراز انقلاب اسلامی مشغولند بگذریم، بسیاری از مدارس غیرانتفاعی چه از نوع به اصطلاح مذهبی و چه غیرمذهبی با ارائه گزینهها و پیشنهادهای مختلف برای والدین سعی در متمایز نشان دادن خود و جذب دانشآموز برای کسب درآمد هستند تا جایی که بسیاری از والدین آگاه نیز در نهایت در دام آنها و تبلیغاتشان میافتند. البته در یکی دو سال اخیر و به مدد کرونا بسیاری از این مدارس از کاسبی افتادهاند چراکه بسیاری از والدین با توجه به مجازی شدن آموزش با خیال راحت نسبت به غیرحضوری بودن کلاسها مدارس دولتی را به دلیل شهریه اندک آن انتخاب میکنند، اما بسیار مشخص است که در صورت ادامه روند تضعیف حاکمیت آموزش و پرورش در میان مدارس و تنزل کیفی آن (چه در بعد تربیتی و چه در بعد تحصیلی در مدارس دولتی)، بسیاری از والدین به ناچار و از ترس آینده فرزندانشان مجبور هستند تن به شهریههای نجومی مدارس غیرانتفاعی
بدهند.»
کیفیت پایین، شهریههای نجومی
در حالی که با به راه افتادن سونامی مدارس غیرانتفاعی در مقاطع پایین تحصیلی به موازات کلاسها و مؤسسات کنکور در مقاطع بالاتر موجی از شهریههای سنگین، گریبان بسیاری از دانشآموزان و والدین آنها را گرفته، به طورقطع میتوان گفت علیرغم گرفتن همین شهریههای گزاف و نامتعارف، باز هم بسیاری از مدارس غیرانتفاعی کیفیتی بسیار نازل دارند و مؤسسان و مدیران آنها بیشتر به فکر پرکردن جیب خود هستند تا اهتمام به تربیت نسلی دغدغهمند، متخصص و متعهد.
مطابق مشاهدات میدانی گزارشگر روزنامه کیهان، در بسیاری از این مدارس با وجود دریافت مبالغی هنگفت حتی در مقطع اول ابتدایی باز هم برای بردن سود بیشتر، کیفیت تحصیلی را فدای منفعت مالی کرده و با به کارگیری معلمان و دبیرانی کمتجربه، نسل نوپای میهن عزیزمان را در همان ابتدای مسیر رشد با معضلات اساسی روبهرو میکنند.
در شرایط کنونی اهمیت تأکیدات رهبر معظم انقلاب بر لزوم تربیت نیروی انسانی متعهد و متخصص در تراز انقلاب اسلامی در سیستم آموزش و پرورش و همچنین لزوم تقویت مدارس دولتی با معیارهای آموزشی و پرورشی اصیل و کارآمد و کمهزینه که مورد استقبال والدین قرار بگیرد بیش از گذشته احساس میشود.
اکنون امید بسیاری از والدین دانشآموزان به دولت جدید آن است که با قرار گرفتن مهرهای کارآمد در رأس وزارت آموزش و پرورش، یکی از دغدغههای بسیاری از آنها یعنی بهرهمندی فرزندانشان از آموزش و پرورشی مفید، متعهدانه، عادلانه، کارآمد و البته کمهزینه برای همیشه مرتفع شود و دیگر نیازی به ثبتنام فرزندانشان به هر قیمتی در مدارس غیردولتی خودمختار احساس نکنند.
انتظار معلمان و والدین دانشآموزان
از رئیسجمهور
رضا محمودی، کارمند 32 سالهای است که امسال یکی از دو فرزندش به مدرسه میرود. او به گزارشگر روزنامه کیهان درخصوص انتظارات مردم از آموزش و پرورش میگوید: «شرایط امروز دنیا با زمانی که ما و همسن و سالهایمان در مدارس تحصیل میکردیم به شدت تغییر کرده و بالطبع شیوههای آموزشی و تربیتی نیز متفاوت شده است. اما متأسفانه آنچه شاهدش هستیم این است که مدارس دولتی ما عمدتاً در همان شیوههای سنتی و ناکارآمد گذشته گیر کردهاند.»
او میافزاید: «علاوه بر این متأسفانه از سوی مسئولان آموزش و پرورش کمتر از گذشته به جنبه تربیتی مدارس توجه میشود و حتی در بسیاری از مدارس غیرانتفاعی نیز به این مسئله کمتوجهی صورت میگیرد.
این در حالی است که هویت اصلی نظام تعلیم و تربیت در آیین ما را بعد تربیتی تشکیل میدهد. متأسفانه امروز برای اکثر خانوادهها، دغدغه فقط این شده که فرزندانشان از نظر تحصیلی موفق باشند و با هر مدلی پرورش پیدا کنند برایشان موضوعیت ندارد.»
محمودی در پایان تصریح میکند: «همه خانوادهها از آقای رئیسی انتظار دارند گزینهای را برای آموزش و پرورش انتخاب کند که دغدغه این مسائل را داشته باشد. فردی باشد که برای حل مشکلات ساختاری آموزش و پرورش لحظهای از پا ننشیند. جوان باشد. سابقه تحولخواهی و روحیه جهادی
داشته باشد.»
خانم عباسی، معلم آموزش و پرورش نیز به گزارشگر روزنامه کیهان میگوید: «عموم معلمین کشور معتقد و پایبند به اصول نظام تعلیم و تربیت اسلامی هستند و حداقل انتظار ما از مسئولان این است که حقوق اولیه معلم رعایت شود و مطابق سند تحول، ملزومات ارتقاء کیفیت آموزش و پرورش
فراهم گردد.»
او میافزاید: «طبیعتاً وزرایی که در گذشته در رأس این وزارتخانه قرار داشتهاند بیش از آن فرصتی که برای تحول در اختیارشان بوده نخواهند توانست تحول ایجاد کنند؛ بنابراین معلمین از آقای رئیسجمهور انتظار دارند با معرفی گزینهای خوشنام و دغدغهمند که خود از بدنه آموزش و پرورش باشد و درد معلمین و نقاط ضعف و قوت این دستگاه کلیدی را بشناسد، زمینه جهش در اهداف عالی سند تحول را فراهم آورند.»