kayhan.ir

کد خبر: ۲۲۴۸۳۸
تاریخ انتشار : ۰۹ شهريور ۱۴۰۰ - ۲۱:۵۶

ایران در رسانه‌های جهان

رسانه‌های بین‌المللی و منطقه‌ای روزانه اخبار و تحلیل‌های مختلفی را درباره ایران منتشر می‌کنند. ترجمه گلچینی از این گزارشات و تحلیل‌ها به معنای تایید محتوای آنها نبوده و صرفاً برای آشنایی مخاطبان با فضای رسانه‌های خارجی درباره کشورمان است.

 

سرویس سیاسی ـ

نشنال اینترست: ناوگان زیردریایی عظیم ایران می‌تواند به نیروی دریایی آمریکا آسیب‌های جدی برساند
«مارک اپیسکوپوس» نویسنده و تحلیلگر پایگاه
خبری-تحلیلی نشنال اینترست، در گزارشی نوشت: در حالی که مجموع تولید کروت‌های عملیاتی، ناوچه‌ها و ناوشکن‌های ایران به بیش از 10 عدد نمی‌رسد، این کشور در حال حاضر 34 زیر دریایی بزرگ در اختیار دارد.
آنچه شما باید به خاطر بسپارید این است: نیروی زیردریایی ایران با توجه به سرمایه‌گذاری‌های ژئوپلیتیکی تهران در منطقه خلیج‌فارس، بزرگ‌ترین و از لحاظ فنی توانمندترین نیروی دریایی خود است و انتظار می‌رود در آینده قابل پیش‌بینی نیز همینطور باقی بماند.
تنش‌ها بین واشنگتن و ایران همچنان تشدید می‌شود و هر هفته مجموعه جدیدی از تهدیدها و اتهامات دیپلماتیک مطرح می‌شود. اخیراً سرلشکر حسین سلامی، فرمانده سپاه پاسداران، سخنرانی پرشوری ایراد کرد و به پارلمان ایران اطمینان داد که «آسیب پذیری» ناوهای هواپیمابر آمریکایی از به چالش کشیدن قدرت ایران در خلیج‌فارس توسط نیروهای آمریکایی ممانعت خواهد کرد. چنین حرف‌هایی برای مقامات ایرانی و رسانه‌های دولتی عادی است که نشان دهنده اعتماد بی‌دریغ آنها به توانایی‌های نظامی ایران است.
اما نیروهای مسلح ایران چقدر توانمند هستند و آیا آنها واقعاً ابزارهایی برای مقاومت موثر در برابر حمله آمریکا را دارند؟
نشنال اینترست قبلاً به این پرسش را با مروری اجمالی به نیروی هوایی و نیروی دریایی ایران بررسی کرده است. حال بیایید به ماهیت بلامنازع قدرت نظامی سنتی ایران و اینکه چرا دارای چهارمین نیروی دریایی قدرتمند در جهان است، نگاهی بیافکنیم: قدرت زیردریایی.
اکثریت قریب به اتفاق زیردریایی‌های ایرانی کشتی‌های الکتریکی دیزلی متوسط ​​یا «ساحلی» هستند، با حدود تعدادی زیردریایی کوچک کلاس غدیر و بسیاری دیگر زیردریایی‌های کلاس یوگو از کره شمالی. غدیر بسیار کوچکتر است اما هنوز هم توانایی‌های تهاجمی قدرتمندی دارد و مجهز به دو اژدر ۵۳۳ میلی متری می‌باشد. نیروی دریایی ایران همچنین دارای سه زیردریایی بزرگ‌تر و پیشرفته‌تر از زیردریایی‌های کلاس دیزلی کیلو است.
اخیراً، ایران تنوع صنعت زیردریایی داخلی خود را فراتر از کشتی‌های کوچکتر آغاز کرده است. هدف زیردریایی کلاس فاتح تکمیل لیست نامتناسب نیروی دریایی ایران با قرار گرفتن در میان کلاس‌های غدیر و کیلو با قدرت جابه جایی 600 تن است. رسانه‌های دولتی ایران گزارش می‌دهند که علاوه‌بر دو اژدر
۵۳۳ میلی متری که در نیروهای زیر دریایی ایران دارای حالت استاندارد هستند، کشتی‌های فاتح قادر به شلیک موشک‌های کروز ضد کشتی از موقعیت غرق شده خود هستند.
نیروی زیردریایی ایران با توجه به سرمایه‌گذاری‌های ژئوپلیتیکی تهران در منطقه خلیج‌فارس، بزرگ‌ترین و از لحاظ فنی توانمندترین نیروی دریایی در نوع خود محسوب می‌شود و انتظار می‌رود در آینده قابل پیش‌بینی نیز همینطور باقی بماند. در حالی که بعید به نظر می‌رسد نیروی دریایی ایران بتواند وارد هرگونه نزاع بزرگ با ایالات متحده شود، اما می‌تواند حمله غافلگیرکننده‌ای را علیه مواضع دفاعی آمریکا در تنگه هرمز یا خلیج‌فارس انجام دهد.
اندیشکده شورای روابط خارجی آمریکا:
موضع ایران در مورد تصرف افغانستان
به دست طالبان چیست؟
اندیشکده «شورای روابط خارجی آمریکا»، در گزارشی نوشت: ایران از خروج نیروهای آمریکایی از همسایه شرقی خود استقبال می‌کند اما می‌تواند نگرانی‌هایی را در مورد ظهور دوباره تنش‌های سنی و شیعه با بازگشت طالبان به قدرت داشته باشد.
این کشور از خروج نیروهای آمریکایی استقبال کرده و متعهد به همکاری با دولت طالبان شده است. ابراهیم رئیسی رئیس‌جمهور جدید ایران گفت: «شکست نظامی آمریکا باید به فرصتی برای بازگرداندن زندگی، امنیت و صلح پایدار در افغانستان تبدیل شود.»
اما فروپاشی دولت افغانستان در زمانی رخ داد که نظام سیاسی ایران در حال گذار و رئیسی در حال تصدی پست ریاست‌جمهوری بود. بنابراین، بیشتر توجه داخلی بر انتخاب کابینه و روند تأیید وزیران متمرکز شده است. افزایش شدید موارد ابتلا به کووید19 در ایران نیز وضعیت افغانستان را تحت‌الشعاع قرار داده است.
روابط ایران و افغانستان تا پیش از این پس از کشته شدن دیپلمات‌های ایرانی در رژیم قبلی طالبان بسیار متشنج شده بود. آیا اصطکاکی مشابه در مورد برخود شیعه و سنی در حال حاضر مشهود است؟
این دو کشور در سال 1998 به دلیل قتل دیپلمات‌های ایرانی تقریباً وارد جنگ شدند. اما در طول سال‌های طولانی شورش طالبان، این اصطکاک کاهش یافت. این شورش همچنین منشأ بی‌نظمی بود که ایالات متحده را در افغانستان مشغول خود کرد و این اهداف استراتژیک ایران را تامین می‌کرد.
همچنین شایان ذکر است که در جریان شورش پس از 2001، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران در افغانستان فعال بود. تا سال 2013، ایران ده‌ها هزار افغان را برای خدمت در یکی از نیروهای شبه‌نظامی خود در سوریه را به خدمت گرفت. اکنون این سؤال مطرح است که آیا ایران می‌تواند به استخدام افغان‌ها به عنوان نیروهای شبه‌نظامی در زمان حکومت جدید طالبان ادامه دهد؟
شرایط امروز قطعاً متفاوت است. طالبان سنی دیگر فقط یک نیروی چریکی نیستند. آنها اکنون بر کشور حکومت می‌کنند. یکی دیگر از گروه‌های سنی و شاخه‌ای از گروه خودخوانده داعش، نیز در افغانستان فعالیت می‌کند و این کشور می‌تواند گروه‌های شبه‌نظامی مشابهی را به خود جلب کند که این امر نگرانی‌هایی را در ایران ایجاد خواهد کرد. بی‌ثباتی در افغانستان، درگیری بین جناح‌های مختلف آن و ستیزه جویی سنی همه ایران را با یک مشکل استراتژیک روبرو می‌کند که احتمالاً ایران این را پیش‌بینی نمی‌کرد. دولت جدید ایران پیش از این با مشکل اقتصادی و موج سوم ابتلا به کووید -19 سر و کار داشت و اکنون در جبهه شرقی خود با مشکل غیرقابل پیش‌بینی مواجه شده است.
و آیا خروج آمریکا از افغانستان تاثیری بر سیاست خارجی ایران خواهد داشت؟
بعید است که تحولات در افغانستان، سطح حمایت ایران از نیروهای نیابتی در سوریه و به ویژه عراق را تغییر دهد. حمایت از نیروهای نیابتی‌ها در حال حاضر یک اولویت استراتژیک است. اما اگر شکاف فرقه‌ای بین ایران و افغانستان تحت حاکمیت طالبان شدیدتر شود، ایران می‌تواند بیشتر به وابستگان شیعه خود که آنها را آموزش داده و مسلح کرده، تکیه کند. دولت جدید ایران متعهد شده است که برخلاف دولت قبلی که بیشتر وقت خود را صرف جلب سرمایه‌گذاران غربی و برخورد با موضوع هسته‌ای کرده است، روابط با همسایگان را در اولویت قرار دهد.
رویکرد جمهوری اسلامی در قبال مذاکرات هسته‌ای با ایالات متحده به دلیل خروج از برجام تغییر نخواهد کرد. موضع ایران ثابت مانده است: تا زمانی که ایالات متحده با شرایط قبلی به توافق بازگردد، بدون هیچ تغییری، طرف توافق هسته‌ای باقی خواهد ماند. هم حسن روحانی و هم رئیسی تأکید کرده‌اند که ایران نه مذاکره‌ای در مورد تمدید توافق فعلی انجام می‌دهد و نه همانطور که توسط ایالات متحده مطرح شده است در مورد قابلیت موشکی خود حاضر به هیچ‌گونه مذاکره‌ای نیستند.
اوراسیا ریویوو: ایران سیاست جدید منطقه‌ای‌اش را اعلام می‌کند
پایگاه خبری «اوراسیا ریویو» در مقاله‌ای نوشت: از ابتدا، ابراهیم رئیسی، رئیس‌جمهور جدید ایران به صراحت گفته است که تغییر در قوه مجریه باعث تغییر در سیاست خارجی می‌شود. حسین امیر عبدالهیان، وزیر امور خارجه جدید ایران، نیز اظهار داشته که چگونه این تغییر در زمان آیت‌الله رئیسی انجام خواهد شد. عبداللهیان در سخنرانی خود در اجلاس بغداد، تکرار کرد که ایران خواهان همکاری نزدیکتر با کشورهای منطقه، به ویژه با همسایگان ایران است. اما در عین حال، او مشتاق بود که به اطلاع برساند که این همکاری باید با روحی جدید انجام شود که منافع مشروع ایران را محترم بشمارد و از پیگیری بازی با جمع صفر خودداری می‌کند. علاوه‌بر این، دیپلمات ارشد ایرانی تصریح کرد که هیچ کس نباید با تکیه بر نیروهای خارجی به دنبال تغییر موازنه قدرت در منطقه باشد.
عبداللهیان با تاکید بر حمایت ایران از تلاش‌های عراق برای ایجاد زمینه‌هایی برای همکاری و تعامل بین کشورهای منطقه، خاطرنشان کرد: «منطقه ما دارای تمام ویژگی‌های دینی، فرهنگی و تمدنی و همچنین ظرفیت‌های مادی و معنوی برای همکاری و همگرایی منطقه‌ای است، اما متأسفانه به دلیل مداخلات خارجی و تسلط ایده‌های امنیت محور، مشکلات زیادی از جمله جنگ، بی‌ثباتی و ناامنی وجود دارد. آنچه امروز بیش از هر زمان دیگری به آن نیاز داریم امنیت پایدار منطقه‌ای با مشارکت کشورهای منطقه است. امنیت منطقه‌ای بسته به استفاده از منابع اقتصادی برای ایجاد ائتلافی برای صلح و توسعه تحقق می‌یابد.»
اینکه آیا این رویکرد جدید منجر به عادی سازی روابط با بازیگران مهم منطقه‌ای مانند عربستان سعودی می‌شود یا خیر، باید منتظر ماند. اما به نظر می‌رسد تا عادی شدن کامل روابط هنوز راه طولانی در پیش است. دو مورد در اجلاس بغداد اتفاق افتاد که امیدها برای همکاری نزدیکتر منطقه‌ای را از بین برد. اول، سوریه با وجود اینکه یک همسایه بزرگ عراق بود به این اجلاس دعوت نشد. برخی گزارش‌های مطبوعاتی نشان می‌دهد که حذف سوریه به دلیل فشار خارجی بر دولت عراق بوده است. ایران هم قبل و هم در جریان اجلاس با این محرومیت حضور، مخالفت کرد. عبداللهیان پیش از عزیمت به تهران به بغداد گفت: «ما معتقدیم که سوریه، به عنوان یکی از کشورهای مهم همسایه عراق، نیز باید به این نشست دعوت شود.» در جریان اجلاس نیز، عبداللهیان بار دیگر به غیبت سوریه‌اشاره کرد. وی افزود: من می‌خواهم بر نقش و حمایت کشورهای منطقه در تثبیت و توسل به امنیت در کشور دوست و برادر جمهوری عربی سوریه تأکید کنم. می‌خواهم از اینکه سوریه در این اجلاس شرکت نمی‌کند ابراز تاسف کنم.
و دوم اینکه، هیچ گزارشی مبنی بر ملاقات عبداللهیان و همتای عربستانی‌اش فیصل بن فرحان در بغداد گزارش نشده است. این در حالی است که بسیاری از جلسات مهم در حاشیه اجلاس برگزار شد. یکی از این دیدارها بین امیر قطر و رئیس‌جمهور مصر بود. ملاقات دیگری بین امیر و فرماندار دبی بود که وی نیز با عبداللهیان دیدار کرد.
دیلی سیگنال: بایدن باید از شکست در افغانستان درس بگیرد
و افتضاحی دیگر این بار در مورد ایران
به بار نیاورد
«جیمز فیلیپس»، پژوهشگر ارشد امور خاورمیانه در مرکز مطالعات سیاست خارجی داگلاس و سارا آلیسون در بنیاد هریتیج در مطلبی که در وبگاه «دیلی سیگنال» نگاشتند اذعان کردند جو بایدن تصمیم گرفت با «توافق صلحی نیمه کاره» با طالبان که از دولت قبل به ارث برده بود کار را ادامه دهد و نتایج آن فاجعه بار بود.
اکنون، دولت بایدن با احیای توافق معیوب هسته‌ای در سال 2015 با ایران که توسط دولت اوباما مذاکره شده است، در آستانه‌اشتباه مشابهی قرار دارد.
همچون طالبان، که از تعهد خود برای کاهش حملات و قطع روابط با القاعده خودداری کرد، رژیم اسلامگرای ایران نیز بارها تعهدات مبنی بر منع‌اشاعه برنامه هسته‌ای خود را نقض کرده است. تهران به طور پیوسته نقض توافق هسته‌ای 2015 را که دولت ترامپ در سال 2018 از آن عقب‌نشینی کرد، تشدید کرده است. همچنین با پنهان کردن فعالیت‌های هسته‌ای و محدود کردن دسترسی بازرسان آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، تعهدات خود مبنی بر منع‌اشاعه برنامه هسته‌ای خود را نقض کرده است.توافق هسته‌ای 2015 همچنین به ایران این امکان را داد تا تهدیدات خود را علیه متحدان آمریکا و ثبات منطقه افزایش دهد. ایران تحریم‌های لحاظ شده در چارچوب این توافق را دور زد و از فرصت‌های اقتصادی ناچیز برای تأمین مالی اهداف مداخله محور در سوریه در سال 2015 و تقویت شبه‌نظامیان نیابتی خود در عراق، لبنان و یمن استفاده کرد.
اگر ایالات متحده مجدداً با بازگشت به توافق هسته‌ای تحریم‌ها را متوقف کند، پیامدهای نامطلوب منطقه‌ای این کار بیشتر خواهد شد. ایران همچنین از حماس که غزه را به پایگاه حمله به اسرائیل تبدیل کرده است حمایت گسترده موشکی کرده است. علاوه‌بر این، ایران موشک‌های بالستیک و هواپیماهای بدون سرنشین را به نیروهای نیابتی خود مانند حزب‌الله، شبه‌نظامیان عراقی و جنبش حوثی‌ها در یمن منتقل کرده است. همه اینها مصداق بارز نقض قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل متحد است که توافق هسته‌ای 2015 را تأیید کرد.
ایران یکی از بزرگ‌ترین برندگان پیروزی طالبان در افغانستان است. اگرچه تهران در گذشته با طالبان، نیروی افراطی سنی که از تفسیر شیعه از اسلام در ایران و برخی از متحدان افغان ایران بیزار است، درگیر شده، اما هر دو جنبش اسلام‌گرایانه با نفوذ آمریکا و غرب مخالفت می‌کنند.
عقب‌نشینی آشفته آمریکا از افغانستان و خروج برنامه‌ریزی شده نیروهای آمریکایی از عراق متحدان ایالات متحده در خاورمیانه را که ایران تهدید کرده است نگران کرده است. ناکامی آمریکا در افغانستان نیز به احتمال زیاد توسط تهران به عنوان نشانه‌ای از عزم راسخ دولت بایدن برای حفظ منافع امنیتی آمریکا در منطقه تفسیر می‌شود. دولت بایدن نباید با احیای توافق هسته‌ای ایران این روند نامطلوب را تقویت کند.
جنبه‌های کلیدی توافق در حال حاضر منقضی شده است. سازمان ملل متحد در اکتبر سال پیش با وجود نقض مکرر محدودیت‌های واردات و ممنوعیت صادرات توسط ایران، تحریم تسلیحاتی خود را لغو کرد. همچنین مجموعه‌ای از بندهای غروب آفتاب، محدودیت‌های برنامه موشک‌های بالستیک ایران در سال 2023 و برنامه سانتریفیوژ پیشرفته این کشور در سال 2024 لغو خواهد شد. در سال 2025، شورای امنیت سازمان ملل تمرکز خود را از روی موضوع هسته‌ای ایران برداشته و ناظران بین‌المللی نیز کنترل خود بر واردات هسته‌ای ایران را متوقف می‌کنند. تا سال 2031، محدودیت‌های کلیدی در زمینه غنی‌سازی اورانیوم و تولید پلوتونیوم از بین می‌رود و به ایران اجازه می‌دهد برنامه هسته‌ای خود را در مقیاس صنعتی افزایش دهد، که این امر باعث می‌شود تا برنامه هسته‌ایران شدت بگیرد.
دولت بایدن ضرورت تمدید و تقویت محدودیت‌های ضعیف توافق هسته‌ای را تشخیص داده است؛ چیزی که جز یک سرعت‌گیر محدود دیپلماتیک نیست و پیشرفت ایران را به سمت تسلیحات هسته‌ای را کند می‌کند اما مانع آن نمی‌شود. اگر دولت بایدن تحریم‌ها را لغو کند تا به توافق ناقص بازگردد، اهرم دیپلماتیک و اقتصادی را که از طریق استراتژی فشار حداکثری دولت ترامپ فراهم آمده، از بین می‌رود و هر گونه شانس برای توافق بهتر نیز زایل می‌شود. به جای بازگشت به یک توافق معیوب که محدودیت‌های هسته‌ای آن به تدریج منقضی می‌شود، ایالات متحده باید بر دستیابی به یک توافق جدید موثر که برنامه هسته‌ای ایران را به طور دائمی محدود می‌کند، پافشاری کند.
در غیر این صورت، بایدن در تلاش برای بازگشت به توافق قبلی منافع امنیتی ایالات متحده و متحدانش را قربانی می‌کند، همانطور که او با فشار بر خروج فوری و کامل ایالات متحده از افغانستان، خطر آسیب رسیدن به منافع امنیتی را افزایش داد.