چه شود؟! (گفت و شنود)
گفت: چه خبر؟!
گفتم: رژیم صهیونیستی بدجوری از انتخاب آقای رئیسی عصبانی شده و ترس سراسر وجودش را فرا گرفته است.
گفت: خُب باید هم عصبانی باشد چون میداند چه بلایی بر سرش خواهد آمد.
گفتم: نفتالی بنت، نخستوزیر جدید این رژیم گفته است حملات مخفیانه به تاسیسات هستهای ایران را ادامه خواهیم داد !
گفت: وقتی رسماً اعلام میکند که حمله میکنیم، دیگر مخفیانه نیست و از این به بعد هر اتفاقی برای تاسیسات هستهای ما بیفتد، کار صهیونیستهاست و شلیک دهها موشک نقطهزن به تلآویو فقط بخشی از عکسالعمل ما خواهد بود.
گفتم: ایول! ۴۲ ساله که رزمندگان در آرزوی اون روز هستند. فکرش را بکن چه شود؟!
گفت: ولی بعداً طوری حرف زده که بگه منظورش این نبوده!
گفتم: افسر راهنمایی، رانندهای را که قیقاج میرفت متوقف کرد و دهانش را بو کرد و پرسید؛ عرق کوفت کردی؟
گفت؛ نه قربان! از بس زِرِ مفت زدم دهنم عرق کرده!