اگر مال خودمان بودیم که اینجا نبودیم!
علیرضا نصر آبادی
شهيد محمد حسین قاسمي طوسي به سال 1341 در روستاي طوسكلا از توابع شهرستان نكا در خانوادهاي متدين و مذهبي چشم به جهان گشود، از همان اول نوجواني عشق و ايمان به اهل بيت(ع) را دراشعار و مرثيههايش و در مداحي اهل بيت(ع) جستوجو مي كرد. او از نيروهاي پرشور انقلاب و مقلد مخلص و راستين امام (ره) بود ولبيك را از همان آغاز نهضت مقدس امام خميني(ره) گفت و قدم در راه پرافتخار اسلام ودفاع از انقلاب نهاد پيروزي شكوهمند انقلاب اسلامي جانش را سرشار از شادي و حلاوت نمود و تصميمش را براي ادامه نهضت مصممتر ساخت او اين مهم را با عضويت در نهاد مقدس سپاه در اولين شكلگيري آن آغاز نمود.
او در تشكيل بسيج ادارات و مراكز دولتي نقشي مؤثر داشت در زمان درگيريهاي گنبد به همراه پاسداران به اين منطقه عظيمت نموده و در سركوب گروههاي معارض و ملحد فعالانه شركت داشت.
با شروع جنگ تحميلي از اولين نيروهاي آموزشي پادگان المهدي(عج) چالوس بود كه به جبهههاي غرب (مريوان) اعزام گرديد و بعدها در مأموريتي به منطقه جنگي سرپل ذهاب تحت امر برادر خويش انجام وظيفه نمود. او بارها در عمليات مختلف غرب و جنوب حضور فعال داشت در انجام مأموريتهاي خطيري كه به وي محول ميگرديد با روي باز و آمادگي كامل برخورد مينمود.
در مأموريت در شهرستانهاي مختلف درپست سازماني خودخدمات شاياني را انجام داد. درعمليات كربلاي 8 بابرادرش سردارشهيدمحمدحسن طوسي قائممقام لشگر25 كربلاهمرزم بود و نقش مهم پيك عمليات رابين خطوط مقدم جبهه ومركزفرماندهي به عهده داشت.
او در آخرین سالهای زندگیاش انجام وظيفه درخدمت به نظام مقدس جمهوري اسلامي به تحصيل در رشته علوم سياسي مشغول گرديد.او پس از شهادت سردار شهيدمحمدحسن طوسي يادگار لايق او محسوب ميشد و حامي توانايي براي خانواده شهيدان طوسي بود. ازويژگيهاي بارز اين شهيد عزيز اخلاق نيك، تواضع وفروتني، جوانمردي و حمايت ازمحرومين، مستمندان وخدمت بيوقفه به مردم بود.
شهادت مظلومانه او با رجعت پيكر توتيا شده برادر گرانقدرش سردار عارف جبههها (شهيدمحمدحسن قاسمي طوسي)قرين گشت وحماسه استقبال مردم مازندران درتشييع جنازه اين شهداي عزيز اوراق زرين كتاب شهادت را در خطة لاله خيز استان مازندران زينت بخشيد.
شهيد طوسي داراي فضايل و ويژگيهاي اخلاقي كم نظيري بود كه مجموعه اين سجايا ايشان را لايق شهادت و ديدار حضرت باريتعالي نمود.
وي از دوران كودكي روحيهاي سرشار از مهرباني و صميميت و معنويت داشت بسيار ساده و بيآلايش، صبور و مهربان، باوقار و متين بود. از ويژگيهاي بارز اين شهيد بزرگوار تواضع و فروتني برخاسته از اخلاصش بود كه او را محبوب دلها نموده بود.
به بسيجيان عشق و علاقه فراوان داشت و در مقابل آنها احساس شرمندگي ميكرد. خانوادههاي معظم شهداء را بسيار عزيز و گرامي ميداشت و در مقابل آنان دو زانو نشسته و خود را مديون آنها ميدانست.
سردار ابراهیم فیروزآبادی در خاطرهای میگوید: «در اوایل زمستان سال 63 قرار شد که لشکر 25 کربلا عملیاتی را در منطقه سردشت اجرا کند. بدین منظور میبایست گروه شناسایی منطقه را مورد بررسی قرار دهند؛ در این راستا قرار شد تا فرمانده وقت لشکر (سردار کوسهچی) به همراه معاونتهای اطلاعات – عملیات و پشتیبانی در منطقه حاضر باشند. در روز موعود بنده به اتفاق فرمانده لشکر ، جانشین و معاون عملیات و پشتیبانی در پادگان سپاه سردشت حاضر شدیم. ساعت حدود 4 بعدازظهر بود که سردار مصطفی ایزدی، فرمانده قرارگاه حمزه هم به پادگان رسید. به اتفاق سردار ایزدی در محوطه پادگان مشغول به صحبت بودیم که یک دستگاه تویوتا وانت قدیمی وارد پادگان شد و متوجه شدیم که ماشین معاون اطلاعات لشکر است. وقتی به نزدیکی ما رسید، متوجه شدیم سردار طوسی از ماشین که سقف آن با نایلون پوشیده شده بود، خارج شد. سردار ایزدی با ایشان احوالپرسی کرد و پرسید : کجا بودید ؟ ایشان در جواب گفتند: «از اهواز میآیم.» سردار با ناراحتی پرسید : «با این ماشین و در همین وضعیت ؟» شهید طوسی گفت: «بله، مگر مشکلی دارد ؟» سردار ایزدی ادامه داد: «شما متعلق به خودتان نیستید که هر طور دلتان بخواهد عمل کنید.» سردار طوسی هم پاسخ دادند: «اگر مال خودمان میشدیم که این جا نبودیم!» در این حال سردار ایزدی ایشان را در آغوش گرفت و بوسید و گفت: « خداوند شما را برای اسلام نگه دارد.»