چرا سینمای غرب به آخرالزمان میپردازد؟
مهدی امیدی
یکی از جریانهای پرقوت و حجیم سینمای غرب، به خصوص درهالیوود، فیلمهای آخرالزمانی هستند. آثاری که روایتی درباره پایان تاریخ یا آغاز یک تاریخ جدید در آیندهای دور یا نزدیک را ترسیم میکنند. در این گونه فیلمها، حوادث سهمگین و نابودکننده نظیر انفجارهای هستهای، هجوم موجودات فضایی و هیولاها، سیلهای بنیان کن، زمین لرزههای خانمان برانداز، کشمکشهای بیولوژیک و تکنولوژیک و... حیات را در کره زمین تهدید میکنند. مجموعه فیلمهای هری پاتر، ارباب حلقهها، ماتریکس،، ترمیناتور و همچنین فیلمهایی مثل «کد داوینچی»، «آواتار»، «2012»، «جاده»، «کتاب ایلای»، «لژیون»، «مأموریت غیر ممکن» و... مروج پندارهای آخرالزمانی بودهاند.هالیوودیها حتی از ظرفیتی به نام انیمیشن هم برای القای انگارههای آخرالزمانی خود بهره بردهاند که مصادیق چنین بهرهای «9»، «وال ای»، «مگامایند» و... است.
اما براستی چرا توجه به آخرالزمان برای سران سلطه جهانی و دستگاههای سینمایی وابسته به آنها تا این حد اهمیت دارد؟
بیان اینکه چارچوب اصلی حاکمیت در آمریکا و اغلب کشورهای غربی را سرمایهدارهای صهیونیست اداره میکنند، بسیار کهنه و قدیمی است. صهیونیستها در تمام طول تاریخ (از زمان انحراف از مسیر اصلی آئین کلیمی تا کنون) همواره در پی سوداگری و جنگ و اشغال سرزمینها بودهاند. آنها برای دست یابی به اهدافشان، همواره به اعمال و مشی خود رنگ و لعابی مقدس و رهایی بخش زدهاند. به عنوان مثال، یهودیان مهاجر به قاره آمریکا (پیوریتنها) از چنین حربهای برای قتل عام بومیان آن سرزمین استفاده میکردند. نوآم چامسکی، نظریه پرداز مشهور آمریکایی در یکی از کتابهایش با عنوان «سال 501: اشغال ادامه دارد» به این مسئله پرداخته که پیوریتنها، قاره آمریکا را سرزمین موعود مینامیدند و بومیان و سرخپوستان آنجا را اشغالگران کنعانی تلقی میکردند. به طوری که در یکی از نوشتههایشان آمده بود:«...آن جماعت بومی، مورد علاقه خداوند نبودند، لذا از بهشت روی زمین پاکسازی شدند. حمد و سپاس از اینکه دیگر کسی از بومیان باقی نماند...»
امروز هم صهیونیستها و سرمایهداران یهودی با ترویج این گونه موهومات و خرافات در پی مقدس نشان دادن غارتگریها و جنگ طلبیهای خود هستند. فیلمهایهالیوودی به عنوان رسانهای پرمخاطب و جهانی، بهترین وسیله در دست آنها برای القای چنین افکاری است. به طوری که در تمام فیلمهای آخرالزمانیهالیوود، شخصیتهایی با هویت آمریکایی و صهیونیست، به عنوان منجی و درهم کوبنده بلاها و شرارتها معرفی میشود.
سمیر امین، نویسنده مصری/فرانسوی در مقالهای در روزنامه الاهرام در اکتبر 2002 نوشت:»...فرهنگ سیاسی آمریکایی توسط فرقههای افراطیِ پروتستان (همان پیوریتنها یا مسیحیان صهیونیست) در نیوانگلند یا شمال شرقی آمریکا شکل گرفت. این فرهنگ سیاسی علاوهبر این جنبه شبه دینی، با این ویژگیها مشخص میشد: قتل عام بومیانِ قاره آمریکا، به برده کشیدن آفریقاییان، و...»
همچنین به نظر تامس اف گاست، جامعهشناس آمریکایی در کتاب «نژاد: تاریخ یک ایده در آمریکا» مینویسد: «...اسرائیلیهای ماساچوست به همان شیوه سرخپوستان را نابود ساختند که اسرائیلیان موردنظر کتاب عهد عتیق، کنعانیان(فلسطینیان) را معدوم نمودند...»
به همین دلیل هم نژادپرستی و برتری بخشیدن به غربیها و صهیونیستها در فیلمهای آخرالزمانیهالیوود به وفور دیده میشود.