آیا مدارس خاص در آموزش و پرورش سرقت قانونی میکنند؟!
اشاره:
برای چندمین بار بود که وزیر آموزش و پرورش از کمی بودجه وزارتخانهاش گله میکرد؛ علیاصغر فانی هفته گذشته گفت که اگرچه بودجه آموزش و پرورش افزایش داشته است، اما بازهم نیازمند به خصوصی سازی در آموزش و پرورش هستیم. وزیر تأکید کرد که از کل بودجه آموزش و پرورش، 99 درصد آن صرف حقوق کارکنان میشود و تنها 1 درصد باقیمانده به آموزش و پرورش و کیفیت آن اختصاص دارد! اگرچه تلخی این واقعیت، پنهان شدنی نیست، اما جابجایی مالی و سوء مدیریت در چنین شرایطی، قوز بالاقوز است! مطالب زیر را خوانندگان فرهنگی کیهان به دفتر روزنامه ارسال داشتهاند که گویای سوءمدیریت مالی در وزارت آموزش و پرورش و تضییع مستمر حقالناس، آن هم در لوای بخشنامههای ابلاغی است! هر یک از این دو مطلب، شفافسازی مسئولان این وزارتخانه را میطلبد، و البته گفتنیهای دیگری هم در این مورد وجود دارد!
مطابق ماده 2 دستورالعمل مالی مدارس شاهد، مصوب ستاد مرکزی شاهد وزارت آموزش و پرورش، برای اداره و نگهداری و حفظ سطح کیفی مدارس شاهد، منابعی در نظر داشته شده است: سرانهها و اعتبارات آموزش و پرورش، مشارکتهای مالی اولیاء دانشآموزان، سرانهها و اعتبارات طرح شاهد و کمکها و هدایای مردمی دستگاههای دولتی وغیردولتی.
ظاهرا چندین سال است که به جز بند دوم مذکور (مشارکت مالی اولیاء)، کمک خاص دیگری به مدارس شاهد نشده است. دانشآموزان این مدارس در سالهای اولیه فرزندان شهدا و آزادگان، ایثارگران و جانبازان بودند که بعدا قرار شد اگر ظرفیت داشتند از فرزندان فرهنگیان هم ثبتنام شود؛ اما در حال حاضر این موضوع برعکس شده و تعداد دانشآموزان فرزند فرهنگی این مدارس از سایر دانشآموزان بیشتر شده است.
وزارت آموزش و پرورش در سال 86 به منظور تسهیل ثبتنام فرزندان فرهنگیان در مدارس شاهد، طی بخشنامهای، درصدی تخفیف برای ثبتنام فرزندان فرهنگیان قائل شد و همان درصد را خود وزارتخانه به مدارس شاهد پرداخت نمود. اما متأسفانه، سالهای بعد، ابلاغ بخشنامه مذکور تکرار میشد، بیآنکه وزارت آموزش و پرورش، کسری بودجه مدارس شاهد را که ناشی از این تخفیف بخشنامهای بود، جبران نماید و حتی اخیرا این درصد تخفیف افزایش هم داده شده است!
دراین باره، چند نکته درخور توجه است، که باید به آن توجه داشت:
اولا،هزینههای مدارس شاهد بر دوش اولیاء است، اگر بناست تخفیفی در ثبتنام دانشآموزان داده شود، این تخفیف باید بالسویه و برای همه یکسان باشد، مگر فرزندان شاهد و ایثارگر که مدارس شاهد از اساس برای این عزیزان پایهگذاری شده است، به عبارت دیگر به عنوان مثال بین فرزند فرهنگی با فرزند کارگر چه تفاوتی است که وزارت آموزش و پرورش برای کارمندان خود قائل به تخفیفی چنان گسترده میشود و بیآنکه کسری بودجه ناشی از این تخفیف را جبران نماید، بار آن را بر دوش خانواده کارگری میاندازد؟!
ثانیا، تنها بودجه غیردولتیای که صرف هزینههای جاری مدارس میشود، همین پرداختیهای اولیاء دانشآموزان است. حذف این پرداختی، ضرر قابل توجهی بر تیم آموزشی در این مدارس میزند؛ علیالخصوص این که آموزش و پرورش پیگیر خصوصیسازی مدارس است و وزیر محترم نیز در این باره اظهار نظرهایی داشتهاند، گویی بنابر تصمیم ناصحیح وزارت آموزش و پرورش، هزینه این خصوصی سازی را هم باید بپردازند، الا کارمندان خود آموزش و پرورش و بار مالی ناشی از این تصمیم را هم باید غیرفرهنگیان متحمل شوند! البته تأثیر سوء ناشی از کمبود بودجه، در نهایت دانشآموزان فرهنگی را هم متأثر خواهد کرد.
ثالثا، به عنوان نمونه در مدرسهای که حدود 300 نفر جمعیت دارد، 175 نفر آن فرزند معلمین هستنند و مبلغ سرانه اولیاء، 400 هزار تومان است که طبق بخشنامه آموزش و پرورش به فرهنگیان 40 درصد (160 هزار تومان) تخفیف داده شده است. این میزان تخفیف برای چنین مدرسهای در سال 28 میلیون تومان میشود! واضح است که این مبلغ، میتواند در بهبود اوضاع کمی و کیفی یک مدرسه برای یک سال تحصیلی، تأثیر بسزایی داشته باشد.