پادزهــــر تحقیـــر
چرا رهبر انقلاب «واکسن ایرانی کرونا» را مایه «افتخار ملی» میدانند؟
جمعه چهارم تیرماه ۱۴۰۰ رهبر انقلاب اسلامی اولین نوبت واکسن ایرانی کرونا را دریافت کردند. ایشان در سخنان کوتاهی بعد از دریافت واکسن تصریح کردند: «به من اصرار میشد از مدتی پیش که از واکسن استفاده کنم... گفتم منتظر میمانیم تا انشاءالله واکسن داخل کشور تولید بشود و از واکسن خودمان استفاده کنیم؛ این افتخار ملی را به معنای واقعی کلمه پاس بداریم.»
حضرت آیتالله خامنهای پیش از این نیز به موضوع «تولید واکسن ایرانی» پرداخته بودند و از دانشمندان جوان کشورمان خواسته بودند برای تحقق آن تلاش کنند.
در یادداشت زیر بر اساس بیانات رهبر انقلاب به این سؤال پاسخ داده میشود که چرا رهبر انقلاب «واکسن ایرانی کرونا» را مایه «افتخار ملی» میدانند؟
***
میگفتند نمیتوانید!
«در داخل کشور خودمان از اولی که این مسئله هستهای مطرح شد... عدهای نامه نوشتند و گفتند آقا ما فیزیکدانیم. اینکه میگویند ما توانستهایم دستگاههای سانتریفیوژ را راه بیندازیم، اصلاً واقعیت ندارد!» (۱۳/۱۰/۱۳۸۶)
«این را که «از دست این جوانها کار برمیآید»، بعضیها قبول نداشتند، باور نداشتند... میگفتند «آقا نکنید، فایدهای ندارد، نمیشود، نمیتوانید»... میگفتند نمیتوانید.» (۱/۱/۱۳۹۷)
این روایت حضرت آیتالله خامنهای از ماجرای پیشرفت هستهای ایران اسلامی با میدانداری جوانان است. موضوعی که با تردید و انکار بعضیها روبهرو بود اما به نتیجهای شیرین و امید و اقتدارآفرین منجر شد. شبیه همین ماجرا در قضیه «سلولهای بُنیادی» هم اتفاق افتاد: «عین همین قضیّه در مورد سلّولهای بنیادی بود؛ وقتی مرحوم کاظمیو این جوانان عزیزی که بحمدالله امروز هم هستند، توانستند سلّولهای بنیادی را که یک کار بسیار بزرگ در مسائلِ زیستیِ انسانی است انجام بدهند، یک عدّهای باز همان وقت به ما پیغام میدادند... که خیلی باور نکنید. بعضیها آمدند اینجا به خود من گفتند؛ گفتند اینها را خیلی باور نکنید، اینها خیلی قابل قبول نیست. نه، قابل قبول بود و باور هم کردیم و آن وقت درست بود، بعد از آن هم ده برابر پیشرفت کرد.» (۱۹/۱۰/۱۳۹۹)
ماجرای واکسن ایرانی...
شیوع ویروس کرونا هم صحنه دیگری برای میدانداری جوانان و نخبگان ایرانی بود. یکی از نکات مورد توجه رهبر انقلاب در این قضیه، تشویق دانشمندان کشورمان برای دستیابی به «واکسن ایرانی» بود. ایشان در ۱۷ اردیبهشت ماه ۱۳۹۹ خواستار این شدند که محققین کشورمان بر روی موضوع تولید واکسن کار کنند: «شنیدم خوشبختانه کارهای خوبی هم در زمینه تولید دارو برای این ویروس جدید [کرونا] انجام گرفته یا تحقیقاتی برای واکسن دارد انجام میگیرد... دانشمندان خوب ما، دانشمندان جوان ما، محقّقین کارآمد ما بنشینند، روی مسئله واکسن همین ویروس کرونا و تولید واکسنهای مختلف کار کنند.» (۱۷/۲/۱۳۹۹) و چند روز بعد طی ارتباط تصویری با ستاد ملی مبارزه با کرونا ابراز امیدواری کردند که جوانان ایرانی بتوانند واکسن را تولید کنند: «این ویروس متقلّب آنطور که متخصّصین میگویند شناختش خیلی دشوار است... و من امیدوارم انشاءالله در این زمینه ما مثل بسیاری از زمینههای دیگر بتوانیم هنر استعداد ایرانی را به دنیا نشان بدهیم و جوانهای ما بتوانند واقعاًً این ویروس را هرچه زودتر بشناسند و واکسن مقابله با آن را فراهم کنند.» (۲۱/۲/۱۳۹۹)
این تأکید حضرت آیتالله خامنهای علاوه بر ابعاد علمیبرخواسته از یک منطق مستحکم هم بود. موضوعی که بعدها ضرورت آن برای «حفظ سلامت عمومی مردم» روشنتر شد: «دیدید مسئولین گفتند که واکسن را از فلان مرکز جهانی خریدهاند، پولش را هم دادهاند و او نمیدهد واکسن را؛ یعنی دنیا این جوری است.»(۲۶/۳/۱۴۰۰)
واقعیت این است که فراگیری کرونا در کشور صحنه یک آزمایش و تلاش عمومی بود. کشور در روزهای ابتدایی حتی از لحاظ مسائل ابتدایی همچون ماسک و مواد ضدّعفونیکننده هم دچار مشکل بود: «ما اوّلی که کرونا آمد، اگر یادتان باشد، حتّی ماسک نداشتیم. امکانات برای اینکه مردم ماسک بزنند، به قدر کافی در اختیار کشور نبود؛ یا این مادّههای ضدّعفونیکننده در اختیار نبود.» (۱/۱/۱۴۰۰) اما «در داخل تلاشکردند، از لحاظ ماسک خودکفا شدیم... ما خودمان [تولید کردیم]؛ جوانهای ما، مردم ما، در خانهها و در مسجدها ماسک یا موادّ ضدّعفونیکننده را تولید کردند.» (۱/۱/۱۴۰۰)
اما این نقطه پایانِ افتخارآفرینیهای ملی با اتکاء به ظرفیت و توانِ داخلی نبود. این مسیر ادامه یافت و «همین طور پیش رفتیم تا رسیدیم به واکسن که امروز واکسن از راههای مختلف و در چند طریق بحمدالله در طریق تولید و آزمایش و به فعلیّت رسیدن است. این مایه آبرو برای کشور شده؛ یعنی بعضی تحلیلگرهای خارجی که باانصاف هستند تحسین میکنند کشور ما را.» (۱/۱/۱۴۰۰) ماجرای «واکسن ایرانی کرونا» این بود که «جوانهای ما منتظر نماندند که دستهای بخیل خارجیها به ما واکسن بفروشند... از همان روزهای اوّل شروع کردند به تلاشکردن، کار کردن؛ از طرق مهمّی در زمینه واکسن کار کردند تا رسیدند به واکسن... واکسن داخلی را بهوجود آوردند و ما شدیم جزو پنج شش کشوری در دنیا که میتواند واکسن کرونا را تولید کند و زیرساختهای خوبی هم دارد. به من گفتند که میتوانند در ماه، گمانم حدود پنجاه میلیون، سی میلیون... واکسن تولید کنند و بین مردم تقسیم بشود.» (۲۶/۳/۱۴۰۰)
چرا واکسن ایرانی کرونا
مایه افتخار ملی است؟
ماجرای تولید واکسن ایرانی کرونا و خودکفایی در عرصه سلامت عمومی علاوه بر ابعاد علمی و تحقیقاتی دارای عقبه مهمی هم هست. از جهت تاریخی «از اول قرن ۱۹ میلادی که پای غربیها به ایران باز شد دائماً به وسیله عوامل و دستیارانِ خودشان، با تحلیلهای گوناگون، توی سر ملت ایران میزدند؛ ملت ایران را تحقیر میکردند، به ملت ایران میباوراندند که نمیتواند، عُرضه اقدام علمی و پیشرفت علمی ندارد، توانایی کار کردن و روی پای خود ایستادن را ندارد. سردمداران رژیم پهلوی و قبل از او، مکرر ملت ایران را تحقیر میکردند. اینجور وانمود میکردند که اگر پیشرفتی متصور است، اگر کار بزرگی باید بشود، باید به وسیله غربیها بشود؛ ملت ایران توانائی ندارد.» (۱۴/۳/۱۳۹۰) و امروز هم «دشمنان میخواهند به ملت ایران و به جوان ایرانی بباورانند که شما نمیتوانید بدون ارتباط و اتصال با قدرتهای سلطهگر به جایی برسید.» (۱۴/۳/۱۳۸۷)
در نقطه مقابل اما «امام بزرگوار شعار ما میتوانیم را به ما تعلیم داد، انقلاب به ما جرأت داد که بگوییم میتوانیم.» (۱/۱/۱۳۹۱)
در واقع دو رویکرد کلان «اتکای به بیگانگان» یا «اتکای به توان داخلی» در نقطه مقابل هم قرار دارند: «وقتی اعتماد به نفس نبود، حالت انسان، حالت انتظار کمک دیگران و انتظار دستگیری دیگران است.
مثل آدم مفلوک و زمینگیر یک گوشهای نشسته، منتظر است یک نفری از آنجا عبور کند، یک کمکی به او بکند. نقطه مقابلش حالت استغناء است: انسان منتظر نباشد که برای او بیاورند. وقتی منتظر نبود، در اندیشه فراهم کردن نیازهای خود بود، این استعدادهای موجود در وجود او- استعدادهای نهفته در وجود یک ملت- به کار میافتد. استعدادها که به کار افتاد؛ استعدادی که بالقوه بود، بالفعل شد و موفقیت کسب کرد، یک موفقیت بهصورت خوشهای موفقیتهای بعدی را بهوجود میآورد.» (۱۳/۱۰/۱۳۸۶) و اگر «اعتماد به نفس ملی» در ملتی بُروز کند «مهمترین تأثیرش این است که حالت انتظار کمک و دستگیری از دیگران را از انسان میگیرد. ملتی که به خودش اعتماد ندارد، همیشه منتظر است برای او چیزی فراهم کنند و به او بدهند. وقتی منتظر بودید برایتان غذای آماده بیاورند، دیگر غذا درست نمیکنید؛ غذا درست کردن هم بلد نمیشوید.» (۱۳/۱۰/۱۳۸۶)
در این صحنه «پیشرفت علمی» با اتکاء به توان و استعدادهای جوانان، نقش موتور محرک و پیشرانِ حرکت جامعه را دارد: «هر پیشرفت علمیای، یک حرکت بزرگ و یک بشارت بزرگ به این ملت است که میتواند.» (3/۱۲/1390)
لذا براین اساس و با توجه به این عقبه فکری و تاریخی «واکسنی که برای کرونا آماده شد مایه افتخار است؛ این را انکار نکنند؛ این مایه عزّت یک کشور است، مایه افتخار کشور است.» (۱۹/۱۰/۱۳۹۹)
پیش به سوی قلّههای پیشرفت!
نکته مهم این است که «امروز ما میبینیم که عنوان «ما میتوانیم» در همه هست.
واقعاًً هم اگر بگویند آقا شما میتوانید بزنید روی دست صنعتگران پیشروِ دقیقترین و ظریفترین صنایع دنیا، شما میگوئید بله؛ اگر همت کنیم، تلاش کنیم، میتوانیم.
واقعاًً جوان دانشمندِ مسلمانِ در جمهوری اسلامی خودش را قادر بر هر کاری میداند.»(۱۴/۲/۱۳۸۷) و با چنین چشماندازی «قطعاً نیروی جوان کشور ما، نیروی انسانی کشور ما، نخبگان کشور ما، قادرند به قلّههای پیشرفت همهجانبه، کشورشان و ملّتشان را برسانند... امروز هر کار علمیو فنّاوری در کشور که زیرساخت آن وجود داشته باشد، از دستِ کُننده ایرانی، جوان ایرانی، و نخبه ایرانی برمیآید؛ هیچ چیزی وجود ندارد که ما بگوییم استعداد ایرانی و نخبه ایرانی قادر به ایجاد آن، تولید آن، ساخت آن نباشد؛ مگر اینکه زیرساخت آن در کشور وجود نداشته باشد که باید آن زیرساخت را ایجاد کرد. وضع و سطح استعداد کشور ما یک چنین سطحی است.» (۱۷/۷/۱۳۹۲)
منبع: پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR