تحول فرهنگی جامعه، پیش نیاز تحقق عدالت اجتماعی (زلال بصیرت)
انقلاب ما در میان انقلابهای جهان ممتاز است و گرچه طرفدار رفاه مردم و استفاده از همه نعمتهای خداوند است و به پیشرفت در علم و تکنولوژی اهمیت میدهد و در همه این عرصهها هم پیشرفت داشتهایم، چنانکه در فرمایشات رهبر معظم انقلاب بود که ما در این عرصهها موفق بودهایم، اما به این حد اکتفا نمیکند. این امور اهداف دیگر انقلابها نیز بودهاند، اما هدف انقلاب ما علاوه بر اینها، تحقق عدالت اجتماعی نیز بوده است. باید امکانات کشور بهطور تساوی در اختیار همه قرار گیرد. البته اگر کسی تنبلی کرد، محروم ماندنش به شخص خودش بازمیگردد. اما ویژهخواری و رانتخواری و... باید کنار برود و زمینه رشد برای همه یکسان فراهم شود. تحقق عدالت در ابعاد مختلف اعم از بعد سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، اخلاقی و... به این وابسته است که اگر کسی استعدادی دارد و میخواهد پیشرفتی داشته باشد، در هیچ بعدی محروم نشود و شرایط برایش فراهم شود. سرمایه کل جامعه باید در اختیار همه باشد و هر کسی بتواند سهم خودش را از این سرمایه ملی ببرد و استفاده کند. سرمایههای ملی نعمتهای خدادادی است و نباید تنها در اختیار گروهی خاص، حزبی خاص یا جناحی خاص قرار گیرند و به بهانههای مختلف نظیر ممنوعیت صادرات، آزادی واردات و... مدام از مردم بچاپند و توده مردم فقیرتر شوند و آنها ثروتمندتر.
ضعف ما در تحقق عدالت
علیرغم همه پیشرفتها در عرصه علم، تکنولوژی، سیاست، امور بینالمللی و... ما همچنان در برطرف کردن نیازهای جامعه خودمان مشکل داریم. چرا؟ چون محور عدالت ضعیف است. حقیقت این است که کمتر کسی به فکر دیگران است و افراد بیشتر به فکر جیب خودشان هستند. در برخی موارد سخن از دیگران، بهانه و شعار است برای فریب و دوشیدن دیگران. کمتر دلی به حال دیگری میسوزد و کمتر ذهنی در این فکر است که همسایهاش هم به نوایی برسد. رسیدن به این مرتبه از انسانیت نیازمند این بود که فرهنگ جامعه عوض شود. زیرا فرهنگ خودخواهانه، مقتضای طبیعت حیوانی همه انسانها است. اگر کسی دو بچه دوقلو در خانه داشته باشد، بهطور طبیعی هر کدام به فکر خودشان هستند. اگر غذایی هم تهیه کند هر یک از بچهها میخواهد خودش از آن بهره ببرد. مگر اینکه بچهها تربیتی خاص ببینند، بهطوری که حاضر شوند ایثار کنند و این را برای خود امتیازی بدانند. برای مثال، اگر پدر و مادر، آنها را دعوت به ایثار کنند و وقتی این کار را انجام دادند به روی آنها لبخند بزنند و آنها را تشویق کنند، این کار میتواند ضرری مادی که متوجه آنها میشود را جبران کند. این کار نیازمند فرهنگسازی است. اما ما در سطح اجتماعی این کار را نکردهایم. زیرا نه ابزارش را بهطور عمومی در اختیار داشتهایم و نه چندان دغدغه این کار را داشتهایم. از این رو، از عدالت اجتماعی محروم ماندهایم و هنوز آن فکر حیوانی که عموما فکر جیب خودشان باشند برقرار است، بلکه با رفتن آن بخش از قشرهای گذشته که تربیت دینی شده بودند و روی کار آمدن قشری که نه ظلمهای پهلوی را و نه فداکاری مجاهدان را در جبههها دیدهاند و فقط مطالبهگرند و میخواهند یکروزه میلیاردر شوند مانعی بزرگ برای تحقق آن ایده آرمانی الهی شده است؛ ایدهای که شعار همه انبیا بوده و در آیاتی نظیر اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوى،[1] به آن اشاره شده است. این ایده دیگر رنگ باخته و مشتری کمی دارد.
رهبر معظم انقلاب میخواهند بفرمایند ما اگر انقلاب کردیم تا اینجا در حد انقلابهای مادی دنیا است. آنها هم میخواستند پیشرفت علمی، صنعتی، نظامی و... داشته باشند و در مقایسه با همسایهها پیشرفتهتر باشند. اما بعد از تحقق این امور باید به دنبال آرمان اصلی یعنی پیشرفت در جنبه معنوی و انسانی بود که نماد آن در زندگی اجتماعی عدالت است. اما این معنا هنوز تحقق پیدا نکرده است. باید تحقیق کنید و علت تحقق پیدا نکردن این امر و راه تدارک آن را پیدا کنید. اگر رهبر معظم انقلاب بخواهند به مسئولان نظام بگویند که در زمینه تحقق آرمانها انقلاب اسلامی کمکاری کردهاند میتوانند بگویند شما برای انقلاب اسلامی کاری نکردهاید. اما ایشان با بیانی بسیار شیرین و مؤدبانه میفرمایند: ما پیشرفتهای بسیاری داشتهایم، اما در زمینه عدالت عقب ماندهایم. این سخن به چه معنا است؟ معنای آن این است که برخی کسانی که در این زمینه مسئولیت دارند ظالم و رانتخوارند و بهدنبال منافع جناحی، حزبی و گروهی خود هستند و به فکر عموم مردم نیستند. اما ایشان با زبانی شیرین و مودبانه که خیلی به آنها برنخورد حقیقت را بیان کردند. روح مطلب این است که تحقق آرمان عدالت تنها با برنامهها و پیشرفتهای اقتصادی تحقق پیدا نمیکند. این امور در بسیاری از کشورهای غربی هم وجود دارد و شما هر روز شاهد صنایع پیشرفتهتر در آن کشورها هستید و میبینید که در فکر نوسازی و بهسازی زرادخانههایشان هستند و فردا به چه صنایعی دستیابند معلوم نیست! در آنجا این پیشرفتها در حال تحقق است. اما آن چیزی که ما طالبش بودیم این بود که این پیشرفتها همراه با عدالت اجتماعی تحقق یابد و این امر وقتی در زندگی بشر تحقق مییابد که معنویت بر زندگی انسان حاکم شود و انسانها از مرتبه حیوانیت بالاتر روند و افق بازتر، انسانیتر و شریفتری را پیش روی خود ببینند و ارزشهایی مهمتر از شکم و دامن را برای خود قائل شوند و آنگاه بپذیرند که دیگران هم در بهرهمندی از نعمتهای الهی سهیم باشند.
اما تا زمانی که فکر حیوانی حاکم باشد، همین ناموفقی در تحقق عدالت ادامه خواهد داشت. این قاعده در کشورهای دیگر هم جاری است. کشورهایی که خیلی بیعرضهاند، توسریخور خواهند بود، مانند برخی کشورهای همسایه ما. اما آنهایی که کمی عرضه از خود نشان دهند، قدری تحول پیدا خواهند کرد، مانند کشور هندوستان. آنچه که ما طالبش هستیم تنها این امور نیست. ما میخواهیم انسانی زندگی کنیم و از حیوانیت فراتر رویم. خدا به مردمی که تنها به امور مادی میاندیشند میفرماید: ذَرْهُمْ یَأْكُلُواْ وَ یَتَمَتَّعُواْ؛[2] «رهایشان کن تا بخورند و كامرانى كنند.» اینها آدم نیستند: أُولئِكَ كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَل؛[3] « آنان مانند چهارپایانند بلكه گمراهترند.» دین آمده که انسان را از مرتبه چهارپایان بالاتر ببرد و همسطح فرشتگان، بلکه فراتر از آنها قرار دهد. ما در راه رسیدن به این هدف ماندهایم. اگر جامعهای تنها در امور مادی پیشرفت کند تازه در حد دستهای حیوانِ نسبتا قوی خواهد بود که میتواند روی پای خود بایستد و خیلی سربار دیگر حیوانها نباشد. ما نیز در رسیدن به آرمان اصلی انقلاب هنوز اندر خم یک کوچهایم. باید برگردیم و اهداف انقلاب را بازنگری کنیم و راه رسیدن به آن آرمانها را پیدا کنیم. اشکال کار این است که خواست و هدف تنها به شکم و دامن و لذتهای جنسی محدود شود و وقتی به این امور دست یابیم گمان کنیم که پیشرفت کردهایم. بعد هم بگوییم آرمان انقلاب ما پیشرفت است.
تحریف شعار انقلاب با استفاده از واژه پیشرفت
از چند دولت قبل، کلمه پیشرفت جایگزین شعار استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی شد. در دولت اسبق از طرف رئیس جمهور وقت این تحریف شکل گرفت و تبدیل به یک شعار عمومی شد. باید پرسید در چه امری پیشرفت کردهایم؟ آیا علاوه بر صنعت و علم، در انسانیت هم پیشرفت کردهایم؟ این پرسش جای تأمل دارد. در چنین مواقعی برخی میپرسند مگر انسانیت هم چیزی بیش از این امور است؟ پاسخ این سوال همان فرق آرمان انقلاب اسلامی ما با انقلابهای دیگر است. این آرمان فراموش شده و باید احیا شود. تنها راه احیای این امر هم تحول فرهنگی است. فکر مردم باید عوض شود. بالاترین مسئولیتی که برعهده قشر فرهیخته جامعه است ایجاد تحول در فکر و اندیشه مردم است. مردم باید بفهمند برای چه هدفی آفریده شدهاند و پیشرفت حقیقی چیست و اگر بنا شد هدفی فدای هدفی دیگر شود چه چیزی باید فدای چه چیزی شود؟ ما هنوز در تبیین این امور ماندهایم و بهطور شایسته به چنین بحثهایی پرداخته نمیشود. کسانی هم مانند مرحوم آیتا... مطهری که دغدغه تبیین این مسائل را داشتند از میان ما رفتند.
بیانات آيتا... مصباح يزدي(ره) در جمع دانشجویان دانشگاه امام صادق(ع)
و بسیج دانشآموزی؛ قم ؛10/12/96
______________________________
[1] . مائده، 8.
[2] . حجر،3.
[3] . اعراف،179.
زلال بصیرت هر دو هفته یکبار روزهای یکشنبه منتشر میشود.