بینظیرها(نگاه)
محمد هادی صحرایی
تحرّکوا باسم الله إلی الأمام و اعلموا أنّه «وَلَیَنصُرَنَّ اللهُ مَن یَنصُرُه». با نام خدا به پیش روید و حرکت کنید و بدانید که بیشک نصرت خدا نصیب کسانی است که او را یاری کنند.
پرونده انتخابات 1400 با تمام اتفاقات خوب و بد و حواشی آن تقریباً بسته شد. نتایج اعلامشده همان بود که مردم به مرور و در این هشت سال اخیر حسرت آن را داشتند و گفتند و خواستند و نوشتند و به صندوق انداختند. انتخابات 1400 اگرچه در بسیاری موارد شبیه انتخاباتهای گذشته بود ولی در برخی موارد، ویژه بود. در همه انتخاباتهای 42 سال انقلاب اسلامی دشمنان با ناامید کردن مردم، تحریم، تخریب، توهین، اتهام تقلب یا انتخابات مهندسیشده، طراحی شعارهای انحرافی و موضوعات حاشیهای به جای مسایل اصلی مردم، حمایت از سخنان زاویهدار برخی نامزدهای ضعیفی که در ناامید و عصبی کردن مردم توانمند باشند و... به انتخابات مردم ایران واکنش نشان دادهاند. ولی در انتخابات اخیر ریاستجمهوری علاوه بر اینها کارهای دیگری نیز انجام شد که در نوع خود منحصر به فرد بود.
مزمزه کردن تجربه اواخر ریاستجمهوری مرحوم رفسنجانی در تمدید سهباره ریاستجمهوری روحانی ولی این بار نه با توجیه کارآمدی و توانمندی، با زمزمه دوگانههای جعلی کرونا و سلامت، مشارکت پایین و...، ثبتنام مجرمین و مخالفین نظام و قانون اساسی برای رد صلاحیت شدن و هزینهتراشی و معامله، همداستان شدن برخی سران فتنه و انحراف با مزدوران خارجنشین و منافقین و دشمنان خونی ایران در تحریم انتخابات، تهدید و ضرب و شتم وحشیانه ایرانیان خارج از کشور که قصد شرکت در انتخابات را داشتند، محروم کردن صدها هزار ایرانی خارجنشین از شرکت در انتخابات، اختلال عجیب سامانه رأی گیری در کشور، سخنان دوپهلوی برخی مسئولین ارشد دولت حتی پای صندوق رأی و ارائه تحلیل غلط و معرفی اقدام قانونی شورای نگهبان در احراز صلاحیتها به جای اعتراض مردم به ناکارآمدی دولت فعلی به عنوان علت بیرغبتی مردم و... اقداماتی بود که تاکنون یا سابقه نداشته و یا تا به این اندازه نبوده است.
از 115 سال پیش که مبارزات مردم ایران برای مشروطیت
به ثمر رسید، ایران وارد مرحلهای از تجدد و تمدن شد که اگرچه به انحراف رفت و تا حدی دچار خودخوری گردید ولی آغاز ایجاد توقع نخبگانی و حتی مردمی شد. مردمی که آموخته بودند شاه سایه خداست، امروزه میبینند که نمایندگان آنها در مجلس - اگر بخواهند و بگذارند - میتوانند برای شاه هم نسخه بپیچند. این حس شخصیت اگرچه برای مردم خوشایند بود ولی برای شاهان مستبد قاجاری و اربابان غربی که طعم تحقیر را در تحریم تنباکو چشیده بودند هرگز اینگونه نبود. باید کاری میکردند و ریشه رشد مردم ایران را میخشکاندند. چه پادشاهی ناکارآمدتر از احمد قاجار و چه مهرهای نافذتر از اردشیر ریپورتر و چه حیلهگری مکارتر از آیرونساید بریتانیایی و چه موقعی مناسبتر از بعد از جنگ جهانی اول و قحطی بیسابقهای که نصف جمعیت ایران را به کام مرگ کشاند؟
یکی از انگیزههای قحطی ساختگی انگلیسی و قتلعام 9 میلیون ایرانی را میتوان بیرمق کردن بدنه اجتماعی و از بین بردن مقاومت ملی ایرانیان در برابر تغییرات عجیب و بیسابقه سیاسی و تغییر سلسله پادشاهی دانست که باید بدون هزینه جنگ و خونریزی و کودتای سنگین انجام میشد. سلسله قاجار که با مکر و مهارت آغامحمدخان قاجار تأسیس شده بود اکنون باید توسط فردی بیسواد و بیاصل و نسب منقرض شود که اگرچه گوشش در مشت انگلیس است ولی باید بتواند چکمهاش را بر گردن مردمش بفشارد. رضاخان نافرهیخته، حتی نشانی از ناصرالدینشاه و آغامحمدخان و لطفعلی خان و شاه عباس و نادرشاه و... نداشت. قزاقی ماکسیمچی، که از ویژگیهایش، ادبیات چارواداری و قلدری بود مأموریت اصلیاش عقیم کردن مشروطیت و مبارزه بیامان با عناصر مهم و مؤثر فرهنگی و ریشههای فرهنگ ایرانی بود.
مقابله و مبارزه با جمهوریخواهی نوپا و نیمبندی که ایرانیها تازه قصد شروع آن را داشتند شروع شد و بعد از آن، ریشهسوزی فرهنگ ایرانی اسلامی و پایهریزی نسخه جدید انگلیسی برای فرهنگ ایران، بدون حضور عناصر اصیل فرهنگی، علماء و روشنفکران و به منظور عقیم کردن فکر و فرهنگ ایرانی از تولید هر نوع تفکر مولد و محرک پیشرفت و تمدن شدت گرفت. اجانب با رضا پهلوی قلدر، جنگ علیه جمهور ایران را رسماً آغاز کردند و هرگونه که توانستند او را تقویت کردند به گونهای که او از ثروتمندترین مردان جهان شد و پس از پایان مأموریتش او را ذلیلانه از ایران بیرون کرده و پس از سرقت عمده اموالش او را به قعر تاریخ انداختند. پسرش که حتی از همان ویژگیهای محدود و معدود پدر بیبهره بود را به جای او نشاندند تا پایههای بیفرهنگی و بیریشگی را که بنا نهاده شده بود، با تزیین و تزویرش تقویت کند. مبارزه با جمهوریت در زمان محمدرضای پهلوی را میتوان در تحقیر ایران و ایرانی و وکلا و نخستوزیرهای معرفیشده توسط سفارتخانههای غربی و کاپیتولاسیون و... و حضور دهها هزار مستشار غربی در ایران دید.
امام خمینی که درود خدا و خوبان نثارش باد، اگرچه مرد دین و احیاکننده اسلام در دوران معاصر بود ولی نباید از این مهم غافل شد که یکی از بزرگترین خدماتش به ایران و ایرانی، رساندن آنها به جمهوریت و سپردن امانت بزرگ جمهوری بینظیر اسلامی به مردم ایران بود. او آرزوی مردم ایران را محقق کرد و گوهری به آنها سپرد که دیگران آرزویش را داشتند و برخی نیز شعارش را میدادند. ادعای ثابتشده انقلاب اسلامی در عرصه جمهوریت، برگزاری 35 انتخابات واقعی در مدت
42 سال است که حقاً بینظیر و افتخارآفرین است. نه با حکومتهای بدوی آلسعود و آل نهیان و آل خلیفه و آلهای بیعقلانیتی که فرق صندوق میوه با صندوق رأی را نمیدانند و نه با رژیم آمریکا که کمتر را با رأی دادگاه برتر میکند و مردم آنجا به خاطر مهندسی شده بودن انتخابات، باید بین وبا و طاعون یکی را انتخاب کنند، بلکه مدعیان دموکراسی نیز با ما قابل مقایسه نیستند. بالاتریم و مدعی و یک سر و گردن که نه، یک قد و اندام بلندتریم.
انتخابات ایران آزاد است و در انقلاب اسلامی هر جریان مدعیِ مورد رغبت مردم سکان مدیریت جامعه را در دست گرفته است. خدا و تاریخ و مردم، گواهند. آنها که کمرغبتی مردم نتیجه تَکرار توصیه گمراهکننده آنها و ناکارآمدی دولت متبوعشان است، نشانی غلط ندهند و مهمل نگویند. حیا کنند. نمیشود تورم 50 درصدی و چند صد درصدی برخی اقلام را به گردن شورای نگهبان انداخت. یا ناتوانی هفتساله در به نتیجه رساندن یک قرارداد را بر عهده انقلابیون گذاشت. یا بنزین را یا بورس را یا مرغ و تخم مرغ را یا سکه و دلار را یا فیش نجومی را و... نباید بیتدبیری را پای تحریم گذاشت. قوم حرّافِ مسئولیتگریزی که هرگز اشتباهات خود را نمیپذیرند، آموختهاند که تا میتوانند دیگران را مقصر بنمایانند و تا میتوانند انکارِ واضحات کنند. کار را به جایی رساندهاند که اگر بگویند ماست سفید است، مردم شک میکنند و دوباره به ماست نگاه میکنند. پرداختن و شنیدن و دیدن آنها کلافهکننده شده و حوصله را از ملت گرفته و مردم، نصف پیروزی در انتخابات را ندیدن آنها در تلویزیون و صفحات نشریات و رفتن و هرگز نیامدن آنها میدانند.
مردم در انتخابات 1400 متعهدانه رفتار کردند و ایرانیان خارج از کشور جهاد کردند. رفتن پای صندوقی که در محاصره سگان هار منافق و سلطنتطلبِ است سخت است. مسئولین کانادایی و انگلیسی و دیگران که ایرانیان را از حق رأیشان محروم کردند، در مبارزه با جمهوریت شکست خوردند و روسیاه شدند. آنها که در داخل با تأخیر چندساعته شیطنت کردند و با بیتدبیری 142 هزار صندوق را 2 ساعت معطل کردند، هم خود را خوار کردند و هم باید خود را برای این اسراف بیتالمال و اتلاف حقالناس و آمار بالای باطلهها آماده محاکمه الهی کنند. پیروز انتخابات 1400 مردم بزرگ ایران هستند که از هفت خوان رستمی که بیتدبیرها و بدخواهان برایشان فراهم کردند گذشتند و با حضورشان انقلاب اسلامی را تقویت کردند. همه دانستند که آمار باید بیش از اینها میبود.
دشمنان و بدخواهان با شعار جمهوریت به جنگ جمهور آمدند و به فضل خدا شکست خوردند و میزان آراء اگرچه میتوانست شیرینتر از این باشد ولی همین نیز در حدود رأی رؤسای جمهور نهم و یازدهم است و با خواست مردم در ریشهکنی ظلم و فساد و تبعیض و رانت و ناکارآمدی. پیام مهم رهبری و تشکر از مردم و شورای نگهبانی که در این مدت مورد هجمه و سوءبرداشتها شده بود از نکات مهم دیگر این انتخابات بود و از همه مهمتر، از سلام و درود مستقیم آقا به «حضرت ولیالله الاعظم ارواحنا فداه که صاحب اصلی این کشور و این نظام است» نیز نباید غافل شد. و ان شاءالله این حضور مردم بینظیر ایران و تکمیل جشنهای دهه کرامت و میلاد امام رضای رئوف و انتخاب دکتر رئیسی به عنوان رئیسجمهور ایران، مقدمه گشایشها و رفع گرفتاریهای مردم ایران و منطقه و مقاومت و شروع بازسازی وطن و پس از دستور حرکت به پیش، قدم بلند گام دوم انقلاب اسلامی باشد بعون الله و فضله.