در چرايي مهجوريت علوم انساني
بیشک اسلام آخرین و کاملترین دین الهی است، اما سؤال این است که چرا به رغم تمام ویژگیهای منحصر به فرد اسلام و دسترسی به منابع غنی اسلامی، همچنان در زمینه نظریهپردازی و طراحی الگوها و مدلهای اسلامی در ابعاد و موضوعات مختلف به وضعیت مطلوب و مورد انتظار دست نیافته ایم؟
در یک نگاه کلی میتوان گفت که عليرغم تأکیدات رهبر معظم انقلاب اسلامی، متأسفانه هنوز درک درستی از مفهوم علوم انسانی در نظام آموزشی ما وجود ندارد و حتی اهمیت آن برای بسیاری از روشنفکران و صاحبنظران روشن نشده است و همچنان نظریهها و مدلهای غربی و شرقی مبنای اصلی تحصیل و تدریس و یا تدوین کتاب و مقاله در کشور ما هستند.
درست به همین علت است که علوم انسانی هنوز نقش و جایگاه واقعی خود را در نظام آموزشی کشور کسب نکرده و نتوانسته است دانش آموختگانی خودباور، نظریهپرداز و طراح تربیت نماید و این موضوعی است که به رغم پویایی آن در کشورهای غربی، همچنان در کشور ما لاینحل باقیمانده است.
در این خصوص چند سال قبل یک دانشجوی ایرانی مقطع دکترا که در یکی از رشتههای فنی مهندسی در یکی از دانشگاههای ممتاز و به نام آمریکا مشغول به تحصیل بود، میگفت؛ همیشه از اینکه بهعنوان یک ایرانی نخبه در این دانشگاه محصول تحصیل و مورد احترام اساتید هستم، به خود میبالیدم، اما پس از مدتی متوجه شدم که نخبگان دیگری هم از کشورهایی مانند؛ هند، پاکستان، ترکیه و حتی افغانستان و یا از آفریقا در همین دانشگاه با من همکلاس هستند.
این مسئله مرا مجبور کرد تا بررسی بیشتری به عمل آورم و در نهایت پس از چند سال متوجه شدم که در رشتههای فنی و مهندسی، اکثر اساتید، صاحبنظران، مدیران و متخصصین فعال در آمریکا نخبگانی از سایر کشورها هستند و متقابلاً اکثر اساتید، صاحبنظران و نظریهپردازان رشتههای علوم انسانی در سطح دنیا، آمریکایی و اروپایی هستند و همین مسئله عزم من را برای بازگشت به کشورم برای پیگیری موضوع جزم کرد.
اگرچه دانشجوی مذکور که حالا مدرک دکترای خود را در دست داشت، از نتایج پیگیریهایش رضایت چندانی نداشت، اما اصل این ماجرا نکتهای است که نباید مورد غفلت واقع شود.
البته شاید این موضوع به علت کمّیت و برتری تعداد دانشآموزان و دانشجویانی که در رشتههای مختلف علوم انسانی در مدارس و دانشگاههای کشور در حال تحصیل هستند (نسبت به سایر رشتهها)، مورد اعتراض قرار گیرد، اما قطعاً چنانچه علت استقبال جوانان و نوجوانان از این رشته مورد بررسی دقیق و کارشناسی قرار گیرد و علتهای واقعی کشف شود، صحت این ادعا مورد تأیید قرار خواهد گرفت.
بنابراین میتوان چنین مدعی شد که در این رابطه، بخش عمدهای از مشکلات حاصل کمتوجهی مسئولین ذیربط و نیز کمکاریهای اساتید بزرگوار در حوزه و دانشگاه است.
چرا که اکثر مسئولین ذی ربط فقط به تأیید اهمیت موضوع و بسیاری از اساتید محترم صرفاً به تحصیل و تدریس و سخنرانی و نهایتاً تدوین و انتشار چند جلد کتاب و مقاله عمومی بسنده و دلخوش کردهاند و حاضر نیستند که این موضوع را در اولویت اول کارهای خود قرار دهند.
البته این مفهوم بدان معنا نیست که در این زمینه مطلقاً کاری صورت نگرفته است، بلکه اقدامات صورت گرفته یا کلیگویی و ناقص است یا آکادمیک و قابل تدریس در دانشگاه و قابل اجرا در محیط اداری نیست و یا به بایگانیها سپرده شده و در اختیار کاربران و مجریان ذیربط قرار نگرفته است.
با توجه به اهمیت این موضوع، امید است که مسئولین محترم با همکاری دولت آینده در اسرع وقت تدابیر لازم برای رفع این نقیصه بسیار مهم را اتخاذ نمایند.
احمدرضا هدایتی
کارشناس ارشد مدیریت